جلسه دهم از دوره بیست پنجم سری کارگاههای آموزشی عمومی ویژه مسافران کنگره ۶۰ شعبه اروند آبادان، با استادی مسافر سینا، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر کریم، با دستور جلسه « وادی اول و تأثیر آن روی من » در روز پنجشنبه ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
عید را به همه شما تبریک میگویم و انشالله سال خوبی داشته باشید. در کنگره که باشیم سال به سال، برای خود من اینجوری بوده که بهتر از سال قبلش بوده است به خاطر اینکه آموزشها را میگیریم و باعث میشود که انسان مقداری از جهان ظلمتی که در درون آن قرار داشته است فاصله بگیرد و یک حال خوب برای انسان به ارمغان بیاورد. دستور جلسه در مورد وادی اول است، آقای مهندس همیشه اولین دستور جلسه در طول سال این وادی را قرار داده است چون وادی اول، تفکر میشود در وادی میگوید اولین کاری که ما میکنیم و برای خلق شدن، چیزی که لازم داریم، یک تفکر و یک اندیشه است.
تفکر و اندیشه باعث می شود که جهان برای ما خلق بشود اگر تفکر در درون ذهن ما شکل نگیرد از پس آن چیزی هم به وجود نخواهد آمد، حالا این تفکر میتواند تفکر مثبت یا تفکر منفی باشد. زندگی هر کدام از ما مثل صفحه سفید نقاشی است که خداوند در دست ما قرار داده است که آن را نقاشی نماییم خداوند میگوید نقاش خودت هستی و خودت هستی که زشت یا زیبا میکشی و تو هستی که پیاده میکنی، افکار و اندیشه تو هست که جهان را برای تو خلق میکند.
مصرف کننده که وارد کنگره میشود باید فکر کند آیا من میخواهم درمان بشوم و به حال خوب برسم یا آمدهام که به قول آقای مهندس دچار بازیهای کودکانه بشوم، سرگرم یک سری کارها و رفتارهایی بشوم که من را از مسیر دور میکند آیا میخواهم در این مسیر قرار بگیرم.
این مسیر مثل یک راه هموار، مثل یک اتوبان بزرگ برای ما علامت گذاری شده است که این کار را بکنید و این کار را نکنید، این دارو را بخور، این مقدار بخور، سر این ساعت بخور، سی دیها را بنویس و به حال خوش خواهی رسید. من هستم که فکر میکنم آیا بیایم به اینجا و اندیشهام این باشد که خوب بشوم و یا اینکه میآیم اینجا و خودم را درگیر یک سری کارهای کودکانه کنم.
حضرت مولانا میگوید: ای برادر تو همه اندیشهای مابقی خود استخوان و ریشهای یعنی هیچ چیزی از ما به غیر از افکار و اندیشه باقی نمیماند، حتی پس از مرگمان و بعد از انتقالمان آن افکار و اندیشه ماست که برای ما جهان خلق می کند.
استاد سردار می گوید: تفکر و تعقل پس از مرگ ایجاد تصاویر مینماید، یعنی جهان را برای ما خلق میکند. اندیشه من چه هست؟ آیا من به اینجا میآیم که یک انسان خدمتگزار باشم و بتوانم به خلق خداوند خدمت کنم؟ این خدمتی که به من شده است میتوانم پرداخت و آن را برگردانم، یا همیشه یک آدم طلبکار هستم، این را من همیشه به خودم میگویم چون خود من در دوران مصرف آدمی بودم که از همه طلبکار بودم، همیشه میخواستم دریافت کنم.
آقای مهندس میگوید: همه ما یک زمانی دریافت میکردیم و حالمان خوب میشد ولی موقعی که آمدیم کنگره فهمیدیم که موقعی که پرداخت میکنیم حالمان خوب میشود و این رمز و رازی است که داخل کنگره است. برای یک سفر دومی که حال خوبی دارد این را درک کرده است، آن چیزی که به من داده شده است و آن زندگی که به من برگردانده شده است اینها همه از تفکر و اندیشه خوبی است که جناب آقای مهندس در روز اول تخم آن را کاشت و رشد کرد و تبدیل به درخت شد، به تمام این خدمتگزاران تبدیل شد و بچهها هم همگی از میوه آن میخورند و لذت میبرند، و من هم میآیم اینجا که جزئی از این درخت باشم.
دستور جلسه هفته دیگر لژیون جونز و تغذیه سالم میباشد، بیربط هم با این دستور جلسه نیست، یکی دو سال است که جناب آقای مهندس خیلی روی این قضیه تاکید دارد و چون خودم راهنمای لژیون جونز هستم و این مسیر را رفتم و خیلی نتیجه و حال خوب دریافت کردم و برای همین دیروز که دستور جلسات را نگاه میکردم، لذت بردم که بعد از وادی اول جناب مهندس لژیون جونز را در هفته دوم قرار داده است و این نشان دهنده این است که این دستور جلسه چقدر مهم است و این هم باز از تفکر و اندیشه میآید. با بچهها در لژیون صحبت میکردم که دلیل لژیون جونز چه هست، آیا آقای مهندس این را گذاشته که مثلاً ما خوش تیپ بشویم؟ لاغر بشویم؟ یا مثلاً از نظر قیافه، شکل و ظاهرمان تغییر کند؟این شاید در مرحله آخرش باشد.
آقای مهندس در سیدی جسم میگوید: من میخواهم روزی برسد که هیچ فردی داخل کنگره از سکته فوت نکند یعنی نگویند که سکته کرده است، همه اینها به خاطر تغذیه ناسالمی است که الان ما داریم و همه آن به افکار و اندیشه ما برمیگردد، بایستی فکر کنم که آیا این غذایی که من می خورم، چی هست، این غذایی که میخورم آیا سالم است؟ کنسروی که میخورم و شش ماه مانده است آیا این غذای خوبی هست. این غذا را اگر من بخورم آخرش تبدیل به سرطان میشود و تبدیل به هزار تا بیماری میشود. دلیل اینکه تعداد سرطانها و تعداد بیماریها بالا رفته است از همین تفکر ناسالمی است که در اجتماع هست و مردم نمیدانند چه نوع غذایی را بخورند به قول آقای مهندس که میگوید قورمه سبزی را از ما گرفتند و به ما پیتزا دادند، آبگوشت را از ما گرفتند و مثلاً به ما لازانیا دادند، ما در فرهنگمان بهترین غذاها را داریم، و یا مثلاً میخواهد خورشت سبزی درست کند از سبزی ۶ ماه پیش که داخل فریزر مانده است استفاده میکند. غذایی که درست می کند نه عطر و بویی دارد و نه مواد مغذی دارد، من باید فکر کنم اگر میخواهم بیایم لژیون جونز، چرا میخواهم لژیون جونز بیایم، برای اینکه به یک حال خوبی برسم برای اینکه این سیستم و میلیاردها سلول با من راه بیایند و با تفکر و اندیشه من همراه و هم مسیر بشوند و بتوانم به عنوان یک فرمانده بر جسمم حکومت بکنم.
بارها در لژیون گفتهام که درمان موادم یکطرف و درمان لژیون جونز هم یکطرف، یعنی لژیون جونز از درمان موادم کمتر نبود. واقعاً حال بسیار خوبی به من داد من در این مدت در طول روز ندیدم که هیچ وقت حالم بالا و پایین بشود سرما نخوردم، اینها بابت آن تغذیه سالمی است که انجام میدهم و آن مواد مغذی که به موقع به بدن میرسانم. بارها گفتم که جناب مهندس همه مطالب را آماده در دهان ما میگذارد، یعنی به راحتی تمام آن چیزی که برای یک زندگی بهتر نیاز داریم را در اختیار ما گذاشته است و خوش به حال من که از این موارد و آموزشها استفاده کنم. این صندلی و این ساختمان اینجا قرار دارد که من بیایم و از آن استفاده کنم، قدر آن را بدانم و از تمام این نعمتهایی که خداوند در اختیار من قرار داده است استفاده کنم.
به راحتی میآییم و مثل آب خوردن درمان میشویم و بیماریهایمان از بین میرود. همین چاقی، در فامیل خودمان چند نفر جانشان را از دست دادند، قرصهای لاغری خوردند و فوت کردند. خوش به حال کسی که بتواند از این مسیر لذت ببرد و دریافت بکند. ممنون ازاینکه به صحبتهای من گوش دادید.
تایپ: مسافر حسین لژیون چهارم
ارسال مطلب: مسافر محمود لژیون هفتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
136