English Version
English

سلسه ی موی دوست

سلسه ی موی دوست

جلسه دوم از دوره سی‌ و چهارم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی شمس به استادی مسافر مجید نگهبانی مسافر پویا و دبیری مسافر فرید با دستور جلسه وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من در تاریخ 23 اسفند ۱۴۰۲ رأس ساعت ۱۶ آغاز بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

از راهنمای بزرگوارم آقا نیما و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم. اولین چیزی که در این جایگاه خوانده می‌شود پیام آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهیست می‌باشد. در ابتدای تمام جلسه حتماً با محبت و عشق آشنا شدیم. در دوران تاریکی و مصرف مواد من هر روز بامحبت بیگانه‌تر می‌شدم. هرروز به‌جای عشق و محبت باخشم و ترس و ناامیدی گرفتار بودم. روند تاریکی مرا بجایی رساند که فقط از دیگران توقع عشق و محبت داشتم. تا اینکه خدا خواست و با کنگره آشنا شدم. یواش‌یواش فهمیدم طبق خطابه اضداد اگر آن خشم گذشته نبود امروز نمی‌توانستم محبت را لمس کنم. عشق را باید از خالق به مخلوق بیاموزیم. اگر اضداد نبودند هیچ‌وقت کسی نمی‌توانست پی به صفات خوبی که در هستی هست ببرد. اگر شب نباشد روز بی‌معناست. اگر تاریکی نباشد روشنایی بی‌معناست. اگر خشم نباشد محبت بی‌معناست. یعنی من با داشتن آن صفات بد توانستم به آن صفات خوب برسم. خدا را بسیار شاکرم که تمام خصوصیات بد گذشته از وجود من رفته. خداوند خالقی است که با عشق و محبت به مخلوق خود می‌نگرد. با ذره‌ای تفکر می‌توان فهمید بزرگ‌ترین عشق در هستی را خالق به داشته است. انشالله که خدا ما را یاری کند تا جزو ظروف تهی نباشیم. آنقدر محبت در وجود ما باشد که باور داشته باشیم عشق به معنی دگر خواهی است. کسی را دوست بدارید بخاطر خود آن شخص نه به خاطر خودمان. سعی کنیم عشق را تمرین کنیم.

 من با یک‌دو بیتی ختم می‌کنم:

سلسله‌ی موی دوست                                              حلقه‌ی دام بلاست

 

هرکه در این حلقه نیست                                          فارغ از این ماجراست

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .