English Version
English

تمام هستی بر مبنای حس کار می‌کند

تمام هستی بر مبنای حس کار می‌کند

مسئله‌ای که شما را برای دیدن سایه در سایه ترغیب می‌دارد؛ ابتدا حس و سپس جاذبه است. همانطور که یک انسان دارای چشم‌های ضعیف است، اما وقتی نمره عینک مطلوب را تهیه نماید آنگاه می‌تواند اشیای مورد نظر را به خوبی مشاهده نماید.
بررسی مطالب یا گاهی اوقات نجوم یا ادیان به این دلیل است که، معیارهایی داشته باشیم که بر مبنای آن معیارها بتوانیم تشخیص بدهیم؛ برای مثال اگر کسی به شما بگوید دختر خاله من ۱۸۰ کیلو وزن دارد از خودتان واکنش نشان می‌دهید ولی اگر بگوید که یک فیل ۳۰۰ کیلو وزن دارد تعجب نمی‌کنید؛ چون معیار فیل را در نظر دارید و معیار یک انسان متعادل ۸۰ یا ۹۰ کیلو است.
انسان ۳۸/۲۰۰میلیارد سلول دارد و هر سلول مانند یک کهکشان است.
فقط انسان نیست که عمر دارد؛ بلکه ستاره، خورشید، کهکشان، درختان و همه جانوران نیز دارای عمر هستند؛ اما عمرشان متفاوت است. برای مثال خورشید ۱۰ میلیارد سال عمر دارد که ۴ میلیارد سال از عمر آن گذشته و ۴ میلیارد سال دیگر عمرش تمام می‌شود.
ما در هر ثانیه حدود ۱۰۰ کیلومتر در فضا حرکت می‌کنیم و ما متوجه آن نمی‌شویم و برای ما قابل باور نیست ما باید به وسیله معیار تشخیص بدهیم که کجا هستیم ما فقط ۵ درصد از این مجموعه کیهان را می‌شناسیم.
انسان پس از مرگ به حیات خود ادامه می‌دهد، زمانی که از بهشت و جهنم می‌گوییم؛ یعنی آنها برای ما تمثیل است؛ چون ما نمی‌توانیم از آنها درک و باور درستی داشته باشیم، خواب نمونه‌ای از آن است.
انسان اگر از نوشتارها و گفتارها جلو نباشد، نمی‌تواند به صحت و سقم آن پی ببرد ما چیزی از حواس درونی انسان و از خلق انسان نمی‌دانیم؛ اگر بدانیم راه درست را انتخاب می‌کنیم، درست حرکت می‌کنیم و درست زندگی می‌کنیم، سعی می‌کنیم از زندگی برخوردار باشیم و از زندگی لذت ببریم ما باید همه این‌ها را یاد بگیریم برای هنر بهتر زندگی کردن.
خیلی جدی بگیریم، به تفکر و اندیشه خودمان اعتماد کنیم و بدانیم وقتی در خواب هستیم حس درونی ما در حال کار کردن است؛ تمام هستی بر مبنای حس کار می‌کند در خواب ما به‌ صورت ناخودآگاه به دنیای دیگر می‌رویم و برمی‌گردیم و در خواب خیلی چیزها را می‌بینیم.
با مرگ جسم ما از بین می‌رود؛ اما ذهن ما از بین نمی‌رود پس انسان ادامه دارد و با مرگ از بین نمی‌رود. اگر حس ما قوی باشد می‌توانیم خیلی چیزها را رویت کنیم، ارتباط ما بر مبنای حس است، دیدگاه ما هم بر مبنای حس است نگوییم چون ما نمی‌بینیم پس نیست و اگر هست چرا من نمی‌بینم؟ حس به عقل دستور می‌دهد، عقل عمل می‌کند و نفس تصمیم می‌گیرد.
اگر نور نباشد چیزی قابل‌ تشخیص نیست، سایه در نور رویت می‌شود، کالبد اول قابل‌ رویت است و کالبد دوم قابل‌ رویت نیست و زمانی کالبد دوم قابل رویت است که در خودمان مسافر با تجربه باشیم. اگر بتوانیم این سیر را انجام بدهیم آن زمان است که بعد از سایه اول موفق به رویت سایه دوم می‌شویم.
گاهی اوقات با ندیدن هم می‌شود دوستی‌ها را به وجود آورد و این دوستی‌ها را بسیار مستحکم و قوی کرد مثلا دوستی من با آقای ویلیام، ملاقات ما حدود ۲۰ ثانیه طول کشید ولی همان زمان کم دوستی خیلی قوی بین ما دایر کرد و الان۱۳ سال است که ما ارتباط خیلی خیلی قوی و تنگاتنگی داریم.
احساس هر چقدر خالص باشد جاذبه عمیق‌تری را پیدا می‌کند، وقتی حس خالص باشد جاذبه لطیف خودش را دارا است برعکس آن هم وجود دارد بعضی‌ها احساس نمی‌کنند حس بسیار دقیق و حساب شده عمل می‌کند.
وقتی حس‌های درونی و حس‌های پنهان قوی بشود آن موقع جاذبه قابل رویت است.
آفریدگار نیز جاذبه محبتی است که با حس کوچک شروع و به دریای بیکران مبدل می‌شود اگر مثلث حس را ببندیم آنگاه دیگر نمی‌توانیم بگوییم که بالاترین خواسته خود که عشق پروردگار است را داریم؛ زیرا عشق را محبوس نموده‌ایم ضمن اینکه این مثلث کامل است.

تایپ و نگارش: همسفر الین، راهنما همسفر مرضیه
رابط خبری: راهنما همسفر فاطمه (لژیو ششم)
عکس: همسفر فاطمه، راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا، راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی صادق قم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .