دهمین جلسه از دور بیست و دوم کارگاههای آموزشی عمومی، ویژه مسافران و همسفران کنگره ۶۰ شعبه تخت جمشید شیراز با استادی دیدهبان محترم جانشین بنیان کنگره امین دژاکام ، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر نعمت الله با دستور جلسه «جشن هفته دیدهبان » سه شنبه 15 اسفند ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد :
سلام دوستان امین هستم یک مسافر، باعث خوشحالی است که در جمع شما حضور دارم ، انشالله حال همه خوب باشد و توان لازم را در مسیر داشته باشید و اگر توان لازم را ندارید توان لازم را کسب کنید.
خوشحالم که شعبه تخت جمشید رشد به سزایی داشته است، رشد کردن اول با شور و نشاط همراه است مثل پیروزی در یک جنگ می ماند و موقع تقسیم قنائم مشکلاتی به وجود می آید و این باید با دانایی و حرکت درست از شیرینی پیروزی بهره مند شود.
یکی از مسائل مهم دیگر وقتی وظیفه ای به من داده می شود سعی می کنم خودم را جای افرادی قرار دهم که در آن قسمت مشغول هستند مثلا اگر در اردو هستم خودم را جای آشپز می گذارم و از دید آشپز به اردو نگاه می کنم.
که چه چیزی مهم است یا از نظر کسی که باید صبحانه آماده کند یا افراد مختلف ؛ دیگر اگر بتوانیم از جایگاه دیگران به قضیه نگاه کنیم بسیاری از مسائل قابل حل است .
در هر مسئولیت که انسان قرار بگیرد یک سری انسان باید در کنارش کار کنند چیزی که من متوجه شده ام این است که در یک ساختار درست آدم ها بیایند و جایگاه خود را پیدا کنند هرکسی که وارد کنگره می شود ابتدا بیمار است و بایستی آموزش های اولیه را طی کند.
کم کم که احساس زندگی و توانایی به وجود می آید بایستی مسئولیت ها به ما سپرده شود زمانی که مسئولیت به من سپرده می شود خود من نقش اصلی را به عهده دارم.
یعنی بایستی به موقع حضور پیدا کنم، پذیرش داشته باشم، حرف شنوی داشته باشم، خلق خوشی داشته باشم و به بقیه احترام بگذارم این عطری است که از من ساطع می شود اگر از خود این عطر را ساطع کنم همه دوست دارند با من کار کنند.
یعنی من هیچ احساس طلب کاری نباید داشته باشم ، حالا که به کنگره آمدم و توانایی و ذوق در من ایجاد شده بایستی این احساس را داشته باشم که از کسی طلبی ندارم اما دوست دارم کاررا به نحو مطلوب انجام دهم اگر این احساس در من باشد خود به خود جای خدمت برای من فراهم می شود.
ولی وقتی انسان این طور فکر نکند از نظر من ممکن است دچار قیاس شود شعبده اصلی داستان این موضوع است زمانی که انسان ذوقی برای انجام کاری دارد و کارش انجام نمی شود شروع به مبارزه، قیاس کردن، حرس خوردن و فکر های منفی کردن اینجا عطر انسان عوض می شود و آدمی که حس خوب داشت و همه دوست داشتند در کنار او کار کنند دیگر کسی حاظر نمی شود به او جایگاهی بدهد یا با او همکار شود.
چون دائم در حال قیاس و قضاوت است در درونش نیروی منفی شروع به رشد کرده خودش فکر می کند که به او ظلم شده و بی عدالتی صورت گرفته در صورتی که بی عدالتی نیست.
مثل دریایی که در حال تبخیر است برای مثال بعضی اوقات همسفر ها از مسافراشان دل گیر می شوند و شروع به مبارزه منفی وقتی بد خلقی می کنید شما بیشتر از چشم می افتید و فاصله پیدا می کنید.
ابراز ناراحتی و دل خوری پنج دقیقه است؛ اما وقتی به یک سال کشیده می شود تبخیر شدن دریاچه است و شما ناخود آگاه اگر در کنگره باشید دچاره حاشیه می شوید ، اگر در خانواده باشید در کنج قرار میگیرید و اگر همسفر باشید پیوند محبت شروع به ضعیف شدن می کند.
انسان با دست خودش نقش خودش را پاک می کند و وقتی این اتفاق افتاد کسان دیگر جایگزین خواهند شد؛ پس بنابراین در کنگره اگر می خواهید وارد خدمت ها شوید بایستی خلق و عطر خوش داشته باشید .
ممکن است گاهی اشتباه شود به یک نفر خدمت بیشتری داده بشود ولی تمام این کار ها عموما تعهدی نیست اگر در خود این حس را داشته باشیم مسیر همیشه برای ما باز است و همه دوست دارند با ما کار کنند .
کسانی که عهده دار مسئولیت هستند،در کنگره رنگ های بسیاری وجود دارد سبز ،نارنجی،زرد تقریبا همه رنگ ها وجود دارد،در ابتدا این رنگ ها وجود نداشت.
یک شال سفید بود بعد کم کم تنوع رنگ ها به وجود آمد، رنگ ها یعنی تنوع احساس، رنگ ها یعنی تکامل یک ساختارکه نقش های مهمی را به وجود آورد و همین طورهم در حال رشد است .
اگر ما بخواهیم در کاری که انجام می دهیم نتیجه مطلوب را به دست آوریم بایستی به رنگ ها توجه کنیم انسان ها در کنگره هرکدام عطر و رنگ خود را دارد اگر راهنمایی می خواهد به کنگره کمک کنید باید از سقف لژیون خود بیرون آید، به این توجه کند که چه کسی برای چه جایگاه خدمتی مناسب تر است.
در قسمتهای بالاتر؛ ایجنتی همین طور است. به کسی مسئولیت بدهد که آمادگی لازم را داشته باشد از مرز خودش بایستی خارج شود کسانی که نگاه شان سیاه و سفید است که ابتدایی ترین چیز است یا از نظرشان همه چیز سفید است یعنی قابل قبول است یا همه چی سیاه است یعنی غیرقابل قبول است. افرادی که این طور فکر می کنند کسانی هستند که می گویند شما یا خودی هستی یا خودی نیستی و نمی توانند کسی که با افکار و احساس شان هم سو نیست را بپذیرند .
اما کسانی که به رنگ ها نگاه می کنند برایشان فرقی نمی کند ، چاپ لوسی زمانی به وجود می آید که شما همه چیز را تقسیم کنی و بگویی لژیون من باید موفق باشد.
هرکس در لژیون من است سفید است و هرکس در لژیون من نیست سیاه است ، رنگ سبز هم وجود دارد و ادم ها دوست دارند خدمت کنند و مجبورند خود را سیاه کنند یا باید خودشان را سفید کنند که شما آنها را بپذیری یا باید سیاه شوند و کلا بروند.
آن وقت کسی که سبز است باید خود را سفید کند و خود را تغییر دهد تا مورد قبول واقع بشود آن وقت ریا به وجود می آید اما وقتی که شما به رنگ ها توجه میکنی کسی نیست که برای جایگاهی مناسب نباشد.
فقط باید جای خودش را پیدا کنیم اما وقتی سیاه و سفید فکر کنی افرادی باید دور ریخته شوند و افرادی هم مورد استفاده قرار می گیرند و انسان ها دوست دارند که حضور داشته باشند ، برای این که باشند مجبورند که نقاب بزنند و چهر خود را عوض کنند تا یک جایگاه را به دست بیاورند .
پس برای پیشرفت در کنگره نباید نگاه مان سیاه و سفید باشد اگر خدمتی را به عهده می گیریم بایستی سعی کنیم تا آخرین لحظه کیفیت خدمت افت پیدا نکند .
اگر شما در حال حاظر راهنما هستید و شوق و ذوق داشتی بایستی تا آخرین روز این کار را حفظ کنید .
یک نفر در قسمت همسفر ها خیلی خوب کار می کرد و گفت توانایی این را دارد که شعبه دیگر را راه بیندازد توانایی بالایی هم داشت.
از زمانی که آن حرف را زد ظرف مدت سه ماه نه خدمت در لژیون کیفیت قبل را داشت و نه خدمت جدید کیفیت دارد به او گفتم که تو تا لحظه ای که خدمت جدید به تو داده می شود بایستی همان کیفیت را حفظ کنی حتی بهتر، اگر میخواهد نتیجه خوب بگیر بایستی اینطور عمل کنید .
برای مثال چهار سال است که راهنمایی اگر احساس می کنید که کیفیت کارتان افت پیدا کرده باید داوطلبانه جایگاهت را با شخص دیگری عوض کنی آن وقت می شود عمل سالم پس برای خدمت بایستی همیشه خودتان نفر اول باشید و مراقب احساستان باشید تا احساستان خراب نشود.
کسانی که خدمت را تقسیم می کنند سعی کنید همیشه عدالت را رعایت کنید و توجه کنید که چه کسی آمادگی و پتانسیل لازم را برای دریافت خدمت دارد و ما همیشه با کنگره حسابمان صفر است چون کنگره از ما پولی نمی خواهد بنابراین اگر شرایط برخلاف آن چیزی که انتظار داریم اتفاق می افتد نبایستی دل خور بشویم چون پایه ای ترین شرط درمان همین است .
امیدوارم نمایندگی تخت جمشید در این مسیر قوی عمل کند.
تایپ: مسافر ابوالفضل لژیون یازدهم
تنظیم و ارسال: مسافر حسین لژیون یازدهم
عکس: مرزبان خبری مسافر محمدامین
نمایندگی تخـــت جمـــشید شــیراز
- تعداد بازدید از این مطلب :
1851