آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.
هیچ زمانی معنا عشق را به قشنگی و زیبایی این وادی درک نکرده بودم یا بهتر است بگویم معنی عشق برای من باز نشده بود، زمانی که شروع کردم به نگارش این وادی حس و حال درونیم به شدت تغییر کرده بود، در این وادی میگوید؛ ببخش و دیگران را دوست بدار فرقی ندارد چه کسی باشد عشق باید مانند خورشید باشد که از پرتو نور، گرما و روشنیش هم به گل زیبا میتابد و هم به خار بیابان برای خورشید فرقی ندارد چه چیزی و یا چه کسی باشد؛ چون عاشقی را آموخته است.
درک این مطلب برای من دشوار بود چرا که قبل از این وادی درسهای زیادی را از آقای مهندس یاد گرفته بودم و همیشه یک سوال ذهن مرا مشغول میکرد که مگر میشود تمام انسانها را دوست داشت؟
کسانی که به من بد کردهاند و مرا رنج دادهاند مگر میشود دوستشان داشت تا اینکه به جایی رسیدم که آقای مهندس فرمودند؛ امواج عشق در همه موجودات، تمام هستی و کائنات وجود دارد بعضی دریافت خواهند کرد و بعضی دیگر دریافت نخواهند کرد کسانی دریافت میکنند؛ که دارای آگاهی باشند و از ضدارزشها به دور باشند و کسانی دریافت نمیکنند که در دام ضدارزشهای خود گرفتار باشند و این ضدارزشها باعث میشود که قادر به دریافت صدا و یا امواج عشق نباشند.
ولی باز هم برای من جای سوال بود که؛ عشق به معنای دوست داشتن، محبت و مهربانی است و اگر کسی بدی کند چگونه میشود که با او مهربان بود و دوستش داشت؟
جواب سوال را پیدا کرده بودم؛ روزی سحرگاه در حین خوردن سحری در برنامه تلویزیونی در مورد عشق صحبت شد که یک طایفهای که بسیار مهربان بودند عشق زیادی داشتند ولی خداوند این طایفه را نفرین میکند برایم جالب شد عشق که خوب است چرا باعث نفرین خداوند شدهاند؟
این مثال را برایتان با راهنمایان بیان میکنم. شما در نظر داشته باشید یک رهجو وارد کنگره میشود در وحله اول حال بدی دارد دیگران به او محبت میکنند وارد لژیون میشود راهنما به او محبت میکند ولی این محبت زمانی است که رهجو صراط مستقیم باشد رهجویی که حال نامساعد و پریشان دارد و نمیخواهد که در مسیر باشد باید به او محبت کرد؟
در اینجا است که راهنما از روی مهربانی و محبت برای پیشرفت رهجو به او متذکر میشود تا رهجو متوجه بشود که از مسیر درست خارج شده، راهنمایانی که در کنگره حضور دارند مفهوم عشق را به درستی درک کردهاند و امروز بدون هیچ چشمداشتی معلم رهجویان شدهاند و رهجو را به چشم خودش میبیند و میداند در این مرحله محبت کارساز نیست.
۱۳ وادی را قبل از وادی محبت آموختهایم و روی خودمان کار کردهایم و در حال تزکیه و پالایش خودمان هستیم تا بتوانیم به عشق درست برسیم و با عشق برای دیگران خدمت کنیم و تمام هستی و انسانها را دوست بداریم و زیباترین زیبایی، عشق به تمام هستی است.
تایپ و نگارش: راهنما همسفرفاطمه (لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر فاطمه، راهنما همسفر فاطمه (لژیو ششم)
عکس: همسفر فاطمه، راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا، راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی صادق قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
112