به نام قدرت مطلق الله
دستور جلسه این هفته از اهمیت زیادی برخوردار است چون چهار چوب ومرز و حدود ارتباط بین راهنما ورهجو را مشخص میکند، چون اگر این حد وحدود مشخص شود رهجو با ارامش بیشتر ی سفر خود را طی میکند وتمام تمرکز خود را بر روی گرفتن اموزشها میگذارد وراهنما هم در سایه حرمتها وقوانین کنگره اموزش هایی را که دریافت کرده در اختیار رهجو هایش قرار میدهد؛ کسانی که تازه، وارد کنگره میشوند تا دو سه هفته در شک وتردید هستند، که ایا با این روش مسافرشان به درمان می رسد یا نه؟، ایا درمان قطعی است یا نه؟ و بعضی از انها هم به دنبال بهانهای هستند برای نیامدن به جلسات، کارشان، مسیر کنگره، ونوشتن سی دیها وخیلی چیزهای دیگر را بهانه میکنند، اما زمانی که بعد از سه جلسه مشاوره، تا حدودی با روش درمان درکنگره اشنا میشوند، بر اساس حس خودشان وارد لژیونی میشوند تا حدودی تکلیف خودشان را مشخص میکنند، در این هنگام کلمه رهجو به انها اطلاق میشود، کسی که جوینده راه است، از همان ابتدا قبول میکند، سر ساعت درجلسات حضور پیدا کند، با فرم ولباس مناسب باشد، به حرمتها وقوانین کنگره پایبند باشد؛ همسفری که تازه به لژیون وارد میشود درگیر خیلی از ضد ارزشها است به علت زندگی در کنار یک مصرف کننده، خسته وناامید از همه کس وهمه چیز است، اعتمادش نسبت به مسافرش بسیار پایین است وروش درمان را باور ندارد، به علت منیتی که در خودش دارد لازم نمیبیند که اموزش ببیند ودائما با خودش تکرار میکند من که مصرف کننده نیستم واحتیاج به هیچ اموزشی ندارم، نیروهای بازدارنده هم مثل خود او در ابتدای سفر اورا جدی نمیگیرند؛ اما همین که مدتی گذشت وخواست درمان در همسفر و مسافر زیاد میشود وحس اشان تغییر میکند وارام ارام حرفهای راهنما را متوجه میشوند، نقطه تفکر جدیدی در انها ایجاد میشود وما تغییرات را به راحتی در کلام و گفتار و رفتار انها میبینیم. وحالا دقیقا زمانی است که نیروهای بازدارنده متوجه جدیت حرکت رهجو میشوند واز هر طریقی میخواهند مانع حرکت او بشوند و اگر رهجو فرمانبردار خوبی نبودهباشد، اموزشها را کاربردی نکند به راحتی از مسیر خارج میشود ولی اگر رهجو از لحظه ورود به لژیون فرمانبرداری را به خوبی یاد بگیرد و متوجه این مساله شدهباشد که بار ومسئولیت سفرش به عهده خودش است و راهنما کسی است که قبل از او این مسیر را طی کرده وراهها را میشناسد، خیلی راحت تر با نیروهای منفی وخواستههای نا معقول خودش مبارزه میکند، سعی میکند سر جلسات به موقع حاضر شود، سی دیهای هفته را مینویسد، به راهنمای خودش وسایر جایگاهها درکنگره احترام میگذارد وسعی میکند با خدمت کردن انرژی خود را در جهت مثبت بالا ببرد.
همسفری که امروز در جایگاه راهنما قرار گرفته روزی خودش رهجو بوده واین مسیر راطی کردهاست وخداوند به او این اجازه وفرصت را داده که در جایگاه راهنمایی، تاریکیها وگرههای خودش را باز کند واموزشها یی که خودش از کنگره دریافت کرده را در اختیار ر هجو هایش قرار بدهد، راهنما باید به قوانین وحرمتهای کنگره پایبند باشد وخودش هر هفته سی دی هایش را بنویسد و به صداقت وگفتار خودش ایمان داشتهباشد ورابطه استاد وشاگردی را همیشه حفظ کند، رابطه کاری، مالی وخانوادگی نباید بین راهنما ورهجو برقرار شود چون باعث اسیب و تخریب، ودر بعضی مواقع مانع از ادامه سفر رهجو و بستن لژیون میشود. راهنما فقط در مورد درمان اعتیاد وچگونه مبارزه کردن با ضد ارزشها میتواند به رهجویش کمک کند و درواقع به نوعی چراغ راه رهجو است ورهجو نباید انتظار دیگری از راهنمایش داشتهباشد، رهجو باید به راهنمایش احترامی بگذارد وبا سرساعت شرکت کردن در جلسات وفرمانبرداری از راهنما و رعایت حرمتها وقوانین در کنگره مسیر درمان را برای خودش باز کند تا بتواند درکمال ارامش اموزشهای خوب کنگره را کاربردی کند ودر زندگیش به کار ببرد. وبه ان تعادل لازم در قسمت جسم وروان وجهان بینی برسد.
تایپ وارسال و ویراستاری: همسفر ساناز راهنمای لژیون یکم
همسفران نمایندگی کیش
- تعداد بازدید از این مطلب :
603