وادیها، یکی از منابع اصلی و مهم آموزش در جهانبینی هستند که شخصیت انسان را عوض کرده و آن را به سمت تفکرات سالم میبرند و هرکدام از آنها بخشی از تفکرات ما را درمان میکنند.
پرونده درمان اعتیاد برای اولین بار در دنیا، توسط بنیان کنگره ۶۰ جناب مهندس دژاکام بستهشده است. مقاله علمی صورتمسئله اعتیاد توسط ایشان در سال ۱۳۷۸ به دانشگاه علوم پزشکی زاهدان ارائه گردید و در پی آن آسیبشناسی اعتیاد، کاملاً مشخص شد. بیماری اعتیاد سه بخش از شهر وجودی انسان را از تعادل خارج کرده است و آن بخشها شامل جسم، روان و جهانبینی میشوند. هرکدام از وادیها یک پل یا کلیدی هستند که در اختیار ما قرار میگیرند؛ اما وادی نهم، وادی است که با آن متد DST، روشی که ما با آموزههای آن خود را درمان میکنیم کشف شد.
وادی نهم میگوید: «نیرویی که از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود». این نیرو که از کم شروع میشود میتواند همان توان اولیه انسان باشد و رفتهرفته نقطه تحمل پیدا میکند یعنی اینکه باید در پروسه زمان قرار گیرد و این امید را به انسان میدهد که در طول زمان قادر خواهد بود کارهایی که قبلاً از عهدهاش خارج بود را انجام دهد.
یکی از اساسیترین و مهمترین کارهایی که میتوانیم برای بالا بردن نقطه تحمل انجام دهیم این است که از نقطه سخن به عمل حرکت کنیم یعنی به چیزی که یاد گرفتیم، ایمان بیاوریم، آن را درک کنیم و به مرحله عمل درآوریم. این نیست که انسان یکشبه و با چند تا کلاس رفتن بتواند نقطه تحمل خود را بالا ببرد، بلکه باید در این راه ابتدا تزکیه و پالایش انجام دهد. باید در این راه سالها آموزش ببیند و این آموزشها را در زندگی خود کاربردی کرده، از ضد ارزشها دوری کند و قدم درراه ارزشها گذارد تا ذرهذره نقطه تحمل و ظرفیت در او ایجاد شود. او باید ظرفیت را با جایگاهی که دارد، برابر کند.
نقطه تحمل به معنای طاقت آوردن است؛ مثلاً چقدر میتوانیم زیرآب بدون اکسیژن دوام بیاوریم؟ خروج از نقطه تحمل نقطهای است که انسان را از حالت تعادل خارج میکند. نقطه تحمل در جهت مثبت هم وجود دارد، اگر به ما مقامی بدهند باید تحمل آن را داشته باشیم وگرنه تخریب ایجاد میکنیم. وقتی انسان از نقطه تحمل خارج شود دیگر پایدار نیست و همهچیز او به هم میخورد. انسان از نقاط مختلفی میتواند از نقطه تحمل خارج شود. برای مثال: کسی که با یک حرف یا سخن بهاصطلاح عام از کوره در میرود و ناراحت میشود، علت تمام این مشکلات در این است که ما یا خودمان را مهم میدانیم یا دیگران را مهم میشماریم و یا اینکه ما سخنی را مهمتر از همه جلوه میدهیم. اگر که ما با خود بگوییم که ما هم مثل دیگران انسان هستیم و هیچ فرقی که باعث فخر ما نسبت به دیگران شود نداریم، پس دلیلی وجود ندارد تا ما خود را مهم بشماریم و با یک حرف دیگران زود ناراحت شویم.
دلیل دیگر اینکه ما در فیزیک بدن و چیزهای دیگر با افراد دیگر هم فرقی نداریم. انسان باید در مرحله آزمایش قرار بگیرد و عملاً مشخص شود که درمان شده است. او باید تغییر کند و تبدیل سپس ترخیص شود. ما در کنگره آدرس خودمان را پیدا میکنیم و تغییر ذرهذره صورت میگیرد.
اگر به یک مصرفکننده نگاه کنیم میبینیم یکشبه درمان برایش اتفاق نیفتاده، بلکه ذرهذره در کلاسهای کنگره ۶۰ شرکت کرده، آموزشها را گرفته و کاربری کرده و به این مرحله رسیده که قطع مواد به دستور جناب مهندس برایش اتفاق افتاده است. در پرتو این آموزشها و عملی کردن آنها به صلح و آرامش میرسیم.
منابع: سیدی وادی نهم و سیدی تحمل، مهندس حسین دژاکام
نویسنده: راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم)
ویراستار: همسفر غزال رهجوی راهنما همسفر رعنا (لژیون نهم)
عکس: مرزبان خبری، همسفر آرزو
ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر رعنا (لژیون نهم)
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
629