"به نام قدرت مطلق الله"
با تفکر ساختارها آغاز میگردد، بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود:
وادی به معنی آبادی هستش که در کنگره۶۰ ، ۱۴ وادی وجود دارد، ماباید این آبادیها رو یکی پس از دیگری طی کنیم تا بعداز آن آبادیها به مقصد یا هدفمان که حال خوب و رهایی هست دست پیدا کنیم.
تفکر هم یعنی حرکت ذهنی، درونی یا متمرکز شدن روی موضوعی، این وادی میخواهد به ما بگوید چگونه چیزی خلق یا پدیدار میشود و هرچیزی هم برای خلق شدن نیاز به تفکر و اندیشه دارد، که خودش آغاز یک خلق هست،
تفکر کردن شامل سه بخش میباشد:
۱: القاء ۲: احیاء ۳: تحرک
۱) القاء یعنی الهام شدن، یعنی ازچیزی به چیز دیگری انتقال پیداکردن
۲) احیاء یعنی ساخته شدن یاساختن، حیات، زندگی
۳) تحرک هم یعنی حرکت کردن، انجام دادن یاشروع کردن،
ما در اصل باید باتفکر مسیرمان را روشن کنیم،
همه چیز ذره ذره پدیدار میشود، برای همین مابرای انجام هرکاری باید اول تفکر کنیم، مثلا اگر جایی میخواهیم برویم باید اول درباره آن مسیر اطلاعاتی را جمع آوری کنیم و درباره آن فکر کنیم که آیا برویم یا نرویم، که باتوجه به اطلاعات اگر برویم این مضراتش چه هست و این هم فوایدش هست، اگه نرویم هم این مظراتش و این فوایدش هست.
انسان در رابطه با هرچیزی که فکر کند یا در ذهنش تجسم کند همان اتفاق برایش میافتد، مثلا به بیماری فکر کنیم به سراغمان میاید، به تصادف فکر کنیم به سرمان میاد و حالا اگر به نکات مثبت فکر کنیم اتفاقهای مثبت برایمان میافتد که حالمان را خوب میکند،
مثلا انسانهایی که مشکل دارند چهرهشان فریاد میزند، مشخص هست که مشکلی دارند، اگر هم خوشحال باشید باز هم چهره نشان میدهد که خوشحال هستی و اینطوری بقیه هم از شما انرژی میگیرند.
مابرای حل هر مسئلهای نیاز به زمان داریم، زمان حلال مشکلات میباشد، ما باید زمان کافی را برای حل مشکلاتمان در نظر بگیریم، یعنی نمیشود مشکلی که دوسال زمان نیازدارد برای حل شدن، آنرا بخواهیم یک هفتهای حلش کنیم، این شدنی نیست، باید زمان کافی برایش درنظر بگیریم.
بعضی اوقات یکسری مسائل را هرکاری بکنیم و هرچقدر هم پول خرج کنیم حل شدنی نیست و آن را فقط گذر زمان میتواند حلش بکند.
این وادی میخواهد به ما بگوید که ماباید درست فکر کنیم و دراصل نقشه حمله خودمون را برای برطرف کردن مشکلاتمان ترسیم کنیم و نقشهای بکشیم که مشکلات را به آرامی حل کنیم، نه نقشهای عظیم بکشیم که نه تنها حل نشود بلکه ما را روبه زوال بکشد، به عنوان مثال ازسنگ سخت تر نداریم از آب هم نرمتر نداریم، قطرات آب نم نم روی سنگ میریزد و در نهایت آنرا متلاشی میکند، ما با تفکر درست وزمان کافی به اهدافمان میرسیم و حالمان خوب میشود و مشکلاتمان حل میشود.
وقتی هم بابت مسئلهای فکرمون نمیرسد چکار کنیم باید از دیگران مشورت بگیریم و درنهایت تصمیم آخر را خودمون بگیریم تا اعتماد بنفس در ما بوجود بیاید.
خلقت، سازمان وتشکیلاتی هست که دقیق برنامه ریزی شده و به دست نیروی مافوق اداره میشود و خودکار عمل میکند، یعنی اگر به سمت ضدارزشها برویم نیروهای مافوق مارا به اعماق تاریکی هدایت میکنند و اگر به سمت ارزشها برویم ما را به سمت روشناییها هدایت میکنند، اینکه نیروهای مافوق برای ما یک پناه، یک قوت قلبی هست که این بستگی به ما دارد که ما قبول داشتهباشیم یا نداشتهباشیم، برای آنها فرق ندارد که من چه دین و مذهبی دارم، آنها نسبت به افکار، خودکار عمل میکنند و به هر سمتی که انتخاب کنییم میبرنمان.
در آخر با تفکر ما میتوانیم به مرحله فرمان عقل برسیم، یعنی همان مرحله شو شود، ما هرچه که هستیم همان هست که قبلا فکرش را کردهبودیم، و هرچه هم که بخواهیم باشیم هم باید الان فکرش را بکنیم. فرق انسان هم در همینها هست که بابقیه موجودات فرق داردند، یعنی فرق انسان با بقیه موجودات همان تفکر کردن است.
در آخر از آقای مهندس که چنین بستری را مهیا نمودند تشکر میکنم و از راهنمای محترم آقای محمدحسین و کلیه خدمتگزاران کنگره۶۰ تشکر میکنم.

نگارش و تایپ: مسافر حمید لژیون چهارم
ویرایش و ارسال: مرزبان خبری مسافر مجید
- تعداد بازدید از این مطلب :
361