سلام دوستان لیلا هستم همسفر فرهاد
در ابتدا خدای خودم را شکر میکنم که این توفیق را نصیب من کرد تا خدمت کنم.
دستور جلسه، این پرسش را مطرح میکند که چرا من به دیگران کمک کنم؟ و چه مقدار باید کمک کنم؟
ما در کنگره یاد گرفتيم که برای چه مقصود و هدفی به این دنیا پا گذاشتهایم برای آموزشدیدن و خدمتکردن و کمککردن به دیگران یک خدمت محسوب میشود.
در گذشته کمکهای ما با خداوند معاملهگرانه بود که خدایا کمک میکنم در ازای آن فلان کار ما را درست کن یا فلان چیز را به ما بده و اگر بهدست نمیآوردیم کمک خود را قطع میکردیم ولی کنگره نحوه درست کمککردن را به ما آموزش داد که بدون چشمداشت، منت و شرطوشروط باشد.
در کمک به دیگران نباید باعث آزار کسی شوم باید آبروی افراد را حفظ کنم، کمک من خالصانه، عاشقانه و از صمیم قلب باشد.
کمککردن فقط در زمینه مالی نیست بلکه کمککردن میتواند هم مالی و هم معنوی باشد؛ گاهی با صحبتکردن، کلام محبتآمیز با دیگران و با عشق و علاقه میتوان کمک نمود.
همسفر تازهواردی که با ناامیدی و پریشانی وارد کنگره میشود را میتوانیم با لبخندی پر از مهر در آغوش گرفته و از درد و رنج او کم کنیم شاید لبخند ما نور امید را در دل او روشن کند، ممکن است کلام تو یک انسان افسرده و ناراحت را به کنگره امیدوار کند، امیدوار به درمان با شادی درونی و در این حالت کسب انرژی برای هر دو طرف بهوجود میآید.
هر عملی که بار معنوی داشته باشد بار مادی نیز به همراه دارد.
بخشندگی و عضو لژیون سردارشدن حس خیلی خوبی دارد و زمانی برای ما لذتبخشتر است که از یکسری نیازهای خود گذشته و در واقع بهای حال خوب خود را بپردازیم.
دستهایی که خدمت میکنند و میبخشند مقدستر از لبهایی هستند که دعا میکنند پس آن کنیم که فرمان است.
تهیه و تنظیم: همسفر مهری رهجوی راهنما همسفر مرجان لژیون دهم
عکس: مرزبان خبری همسفر فهیمه
ویراستاری و ثبت: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر صبا
همسفران نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
696