سلام دوستان زهرا هستم همسفر؛
در تیتر وادی چهارم از مسئولیت دادن به خداوند صحبت شده است که این یعنی سلب مسئولیت از خود.
وادیهای کنگره بهگونهای نوشتهشده است که هرکسی، در هر مقطعی، چه سفر اول و چه سفر دوم باشد، میتواند استفاده خوبی داشته باشد. در وادی اول، دوم و سوم ما یاد گرفتیم که باید در انجام هر کاری، تفکر داشته باشیم. من خودم قبل از کنگره، همیشه خیلی دوست داشتم کارهای بزرگی انجام بدهم و همیشه میگفتم، خدا بزرگ است و خودش همهچیز را درست میکند. بعد از ورودم به کنگره با آموزشهایی که گرفتم، فهمیدم بدون حرکت، هیچ کاری انجام نمیشود و من خودم باید یکقدمی بردارم تا خداوند هم به من کمک و یاری برساند. در وادی چهارم نوشته است، باید برای انجام هر کاری، تفکر کنیم و ناامید نباشیم و مسئولیت مشکلات خودمان را گردن خداوند نیندازیم؛ به ما یادآور میشود که مرز بین ما و خداوند، باید مشخص باشد. مسئولیت دوطرفه است و هرکدام از ما یک مسئولیتی داریم که باید آن را انجام دهیم. خداوند فقط از طریق القاء افکار به ما کمک میکند.
سلام دوستان فریبا هستم همسفر؛
در رابطه با دستور جلسه وادی چهارم و تأثیر آن روی من باید بگویم ما نباید مسئولیت کارهای خودمان را به خداوند واگذار کنیم و هر مشکل یا بیماری که داریم از خداوند انتظار داشته باشیم تا آن را حل کند.
خداوند یک کارگردان، بر روی هستی و کارهای ما است و همهچیز را در اختیار ما قرار داده است. مهم این است که ما بتوانیم چگونه از نعمتهایش استفاده کنیم و چگونه بتوانیم تلاش و کوشش کنیم آنوقت، خداوند هم در کنار ما قرار میگیرد. وقتی تلاش، کوشش، تفکر و حرکت میکنیم، در صراط مستقیم قرار میگیریم و اینجاست که خداوند هم به ما کمک میکند.
خداوند یکدو راهی را سر راه ما قراردادهاست که شامل راه ارزشها و ضدارزشها است؛ ما بایستی با تفکر خودمان بفهمیم که این راه را چگونه بگذرانیم تا به هدف خودمان برسیم و برای رسیدن به هدف باید تلاش و حرکت کنیم.
سلام دوستان حمیده هستم همسفر؛
در رابطه با وادی چهارم، سلب مسئولیت یعنی شانه خالی کردن. ما قبل از کنگره در تاریکیها قرار داشتیم و به خداوند به عنوان یک غول چراغ جادو نگاه میکردیم و همیشه از او میخواستیم که ما را از تاریکیها نجات بدهد؛ ولی خودم هیچ حرکتی نمیکردم و در جای خودم درجا میزدم. وارد کنگره که شدم متوجه شدم هر کسی در جایگاه خودش، یک مسئولیتی دارد و نباید شانه خالی کند. مسافر من با ورود به کنگره فهمید که یک مسئولیتی دارد و توانست به سفرش ادامه بدهد و به آن جایگاهی که دوست دارد برسد و این طبق مسیری است که خودش باید انتخاب کند؛ راه ارزشها یا ضدارزشها را انتخاب کند و این بستگی به اختیاری که خداوند به او داده است، دارد.
منِ همسفر وقتی آموزش میگیرم، باید بدانم که من در قبال مسافرم یک مسئولیتی دارم و مسافرم هم در مقابل من یک مسئولیتی دارد.
سلام دوستان اعظم هستم همسفر؛
این وادی میگوید، ما باید نیروهای مافوق را بهصورت واقعی بشناسیم؛ آن موقع خواستههایمان فرق میکند. برای اینکه قدرت مطلق را بشناسیم، بایستی اول از خودمان رد شویم و خودمان را بشناسیم؛ وقتیکه خودمان را شناختیم، میتوانیم خداوند را بشناسیم و سپس به خواستههایمان آنطوری که شایسته است، برسیم.
قبل از ورودم به کنگره بدون تفکر، خطایی را انجام میدادم و سپس اصرار میکردم که خدایا من، این کار اشتباه را انجام دادم و تو بزرگ هستی، پس خودت درستش کن. آموزشهای کنگره به من یاد داد، قرار نیست هر دفعه، خدا برای من اشتباهاتم را درست کند؛ با توجه به وادی اول که تفکر است، من بایستی یاد بگیرم قبل از انجام هر کاری، اول فکر کنم.
من میتوانم خواستههای خیلی بزرگتری داشته باشم، من میتوانم خواستههای خیلی بهتر و زیباتری داشته باشم؛ اگر خودم را شناخته باشم.
سلام دوستان مژگان هستم همسفر؛
چیزی که میخواهم بگویم، تجربه خودم است. واقعاً مسئولیت خود را به خدا سپردن، عین واقعیتهایی است که ما در زندگیهایمان، داشتیم. به یاد دارم یک نفر به من گفت: اگر مشکلات داری، اربعین، پای پیاده، به دیدار امام حسین برو و حاجت بگیر؛ یا فلانی به مکه میرود، پولی تهیه کن و بفرست ولی یادمان رفته بود، خدا از رگ گردن به ما نزدیکتر است. در مدرسه به ما گفته بودند که ایمان خیلی مهم است ولی نگفته بودند که داشتن ایمان، هزینه، پرداخت و آموزش دارد فقط فهمیدیم که خدا هست و از خدا توقع بالایی داشتیم. زمالنی که خیلی خوشحال بودیم، از زمین به آسمان میپریدیم و خدا را شکر میکردیم و زمانی هم که ناراحت بودیم، گریه میکردیم که خدایا از تو توقع نداشتم، مگر من چه گناهی کردم و واقعاً کجای دنیا به ما گفتند که مسئولیت کار خودت را که بپذیری، راه برای تو باز میشود؛ حتی به کسی که دکترا میگیرد، نگفتند مسئولیت کار خودت را باید، خودت قبول کنی تا راه برایت باز شود. انسانها در هر نقطهای که ایستادهاند، آن نقطه، نقطه شروع است.
امیدوارم همه ما در نقطه شروع، بهسوی اهدافمان حرکت کنیم تا مسافرهایمان هم حرکت کنند، ما اینجا چیزهایی به دست میآوریم که هیچ جایی نیست.
نويسنده: همسفر اعظم لژیون کمکراهنما همسفر رویا (لژیون سوم)
ارسال مطلب: کمکراهنمای تازهواردین همسفر فهیمه
همسفران نمایندگی عربزاده
- تعداد بازدید از این مطلب :
416