D.SAP یکی از معجزات کنگره60

دومین جلسه از دوره سی و نهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰؛ نمایندگی وحید؛ ویژه مسافران و هم‌سفران با استادی کمک راهنمای محترم مسافر مرتضی، نگهبانی مسافر جلال و دبیری مسافر مرصاد با دستور جلسه " D.SAP"  و در ادامه جشن سومین سال رهایی مسافر حامد شنبه 6 خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که بار دیگر این فرصت را در اختیار من قرار داد تا خدمت کنم. دستور جلسه امروز D.SAP می‌باشد، تجربه‌ای که در این رابطه داشتم را برای شما شرح می‌دهم. به دلیل بیماری که فرزند 7 ساله‌ام داشت با مشاوره با جناب مهندس، تصمیم به انجام سفر DST برای او گرفتم، اما جناب مهندس پس از دیدن دخترم فرمودند که ایشان نیاز به سفر D.SAP دارند و بعد از یک دوره مصرف، بیماری صرع او درمان شد. همچنین برای خودم سکته قلبی شدید رخ داد که به بیمارستان منتقل شدم و بعد از درمان نزد آقای مهندس رفتم و ایشان برای بهبودی کامل من خوردن منظم این دارو را پیشنهاد دادند؛ زیرا این دارو ضدالتهاب بوده و خواص زیادی برای بدن دارد. مصرف D.SAP باید منظم و با دقت انجام گیرد و کمترین دوره درمانی آن 40 روز است که حتماً اثرات مثبت آن را در بدن خود احساس خواهید کرد.

در بخش دوم، سومین سال رهایی حامد عزیز را داریم که این جشن را خدمت ایشان و خانواده محترمشان تبریک عرض می‌نمایم. حامد یکی از معجزات کنگره60 است، او باحال بسیار خراب و مصرف انواع قرص وارد کنگره شد و همان روز اول دچار تشنج گردید و به‌واسطه تخریب بالایی که داشت شب‌ها دچار توهم شدید می‌شد. معمولاً رهجوها در ماه هفتم و هشتم به تعادل می‌رسند اما حامد تا 9 ماه سفر هم حال خوبی نداشت و ترس بسیار زیادی داشت، حتی 6 ماه پس از رهایی تصمیم به تجدید درمان داشت اما به‌ واسطه خدمتی که در آبدارخانه گرفت تغییرات در او شکل گرفت و اکنون هم در قسمت OT خدمتگزار است.
حامد از نظر مالی زیر صفر بود و به شکل معجزه‌آسایی با اعتمادبه‌نفسی که در کنگره یافته بود تغییرات بزرگ مالی برای او رخ داد. هر رهجویی که درست سفر کند و در صراط مستقیم باشد بعد از رهایی، کنگره60 همه چیز به او می‌دهد و حامد هم از این قاعده جدا نبود.

اعلام سفر

سلام دوستان حامد هستم مسافر؛ آنتی ایکس مصرفی شیره تریاک، روش درمان DST، داروی درمان داروی OT، مدت سفر 13 ماه، مدت رهایی 3 سال و ۲ ماه، رشته ورزشی شنا و کوهنوردی، راهنما مسافر مرتضی، آنتی ایکس دوم سیگار، رهایی 6 ماه، راهنما مسافر رمضان

آرزو
آرزو می‌کنم تمامی مصرف‌کنندگان خانم به رهایی برسند.

سخنان مسافر:
من درگذشته زندگی خوب و آرامی را در کنار خانواده‌ام داشتم تا اینکه به علت از کارافتادگی پدرم به ‌واسطه تصادف شدیدی که داشت، با وجود سن و توان کمی که داشتم شروع به کار کردم و اعتیاد من از همان زمان با مصرف کپسول ترامادول شروع شد و در ادامه به مصرف تریاک روی آوردم؛ زیرا تصور می‌کردم که تخریب آن کم‌تر است.
باوجود آنکه 3 سال از مصرف من می‌گذشت ولی خود را مصرف‌کننده نمی‌دانستم و حتی ناله و گریه‌های مادر و پدرم هم روی من تأثیر نداشت؛ چون بدون مصرف مواد حتی توان راه رفتن هم نداشتم. برای رهایی از اعتیادی که داشتم به مشروبات الکلی و حشیش روی آوردم؛ ولی نمی‌دانستم که با این کار از چاله به چاه خواهم افتاد و تخریب آن مانند یک بمب، شهر وجودیم را ویران کرد و حتی کالبد و حس‌هایم تحت فرمان من نبودند و با نیروهای ناشناخته‌ای سروکار داشتم. اینجا بود که از دوستان و خانواده درخواست کمک کردم و از طریق آن‌ها به یک روان‌پزشک مراجعه کرده و با دستور پزشک شروع به مصرف قرص‌های روان‌گردان و آرام‌بخش نمودم و این تیر خلاصی بر پیکر بی‌جان من بود. از آن به بعد دیگر حتی به خدا هم التماس نمی‌کردم و صدایم در نمی‌آمد.

تمام صحبت‌های جناب مهندس در مورد نیروهای تخریبی که انسان را با خود می‌برند عین واقعیت است و من آن‌ها را تجربه نمودم و در خلوت خود با آن‌ها صحبت می‌کردم. در سن جوانی همه فکر می‌کردند که من دچار جنون و دیوانگی شده‌ام، مادرم من را برای درمان از این دکتر به آن دکتر می‌برد. برای رها شدن از اوضاعی که در آن گرفتار شده بودم بسیار التماس خدا را نمودم و تنها دری که به روی من باز شد کنگره60 بود. در این مسیر کمک راهنما و هم‌لژیونی‌های عزیزم با صبر و محبتی که داشتند من را یاری کردند؛ و در حال حاضر با خدمت کردن به دنبال تعادل و حال خوب هستم. از راهنمای عزیزم آقا مرتضی بسیار تشکر و قدردانی می‌کنم.

تایپ: مسافر محمد و مسافر مهدی

ویرایش و تنظیم و عکس: مرزبان خبری همسفر آرش