عشق چیزی شبیه معجزه

به نام نامی اولین عاشق که اوست.
در واپسین روزهای اسفند ماه (۱۴۰۱)در حالی که به سرعت به فصل بهار (۱۴۰۲)نزدیک می‌شویم، می‌رسیم به دستورجلسه «وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من» به همین منظور مصاحبه‌ای ترتیب داده‌ایم، با يکی از خدمتگزاران پر از عشق و محبت شعبه رودهن، در ادامه نظر شما را به آن جلب می‌کنیم.

لطفاً خود را معرفی کنید و از خدمت فعلی خود در شعبه رودهن توضیحاتی بفرمایید؟
سلام دوستان نسیم هستم همسفر راه عشق، در حال حاضر با یاری خدای بزرگ و دوستانِ همراه در خدمت سراسر آموزش و عشق مرزبانی در نمایندگی رودهن در حال خدمت هستم، امیدوارم با عملی سالم خدمت‌گذاری لایق باشم.

لطفاً نظر خود را در مورد وادی چهاردهم بفرمایید:
سلام سلاما بهترین واژه‌ایی است، که می‌توانم وادی چهارده را با آن معرفی کنم، (وادی چهاردهم یعنی امنیت، آرامش و تعادل)

وادی چهاردهم چه تأثیری در زندگی شما گذاشته است؟ خوشا به حال آنکه وارد این دیار شود بچرخد و بخواند و برقصاند، هم خودش را و هم آنهایی را که قرار است، در زمان معین به ما ملحق شوند، از عشق در زندگی خودم قسمتی به نام صبر، تلاش و توکّل را بسیار تا بسیار مورد استفاده قرار داده‌ام، امید که روزی جوانه‌ها سر از خاک بیرون آورند.

از نظر شما عشق واقعی چگونه عشقی است؟
عشقی که از روی نیاز نباشد، از روی ترحم نباشد، ‌از روی هر آنچه رنگ تعلق دارد دور باشد، عشقی بلاعوض، راستین و از اعماق قلبی باشد که با تمام توان در حال خوب نگه داشتنش باشم.

برای رسیدن به عشق واقعی باید از چه مراحلی عبور کرد؟ باید از «خود» عبور کنم، از من عبور کنم بروم تا برسم به سرچشمه‌ایی که هیچ چیز توان گِل آلود کردن آن را ندارد.

عشق واقعی چه ارمغانی برای انسان‌هایی که در سدد یافتن آن تلاش می‌کنند دارد؟
همان تلاش روزی دست همیاری آنان را خواهد داد و مطمئناً جوینده یابنده است و آموختم که وعده‌ خدای بزرگ دروغ نیست، از عشق واقعی، عشق  ورزیدن‌زاده خواهد شد، می‌رسند آنانیکه خواستار رسیدن هستند.

دنیای پر از عشق چگونه دنيایی است؟
وای از این سوال شما قلبم به آشوب کشیده شد، براستی چگونه مکانی است! تصور آن حال هر تنابنده‌ایی را خوش خواهد کرد، با خود اندیشه کنم آیا من کاری برای ساختن چنین وادی انجام داده‌ام؟ یا خیر! در عشق بنیان غم برانداخته خواهد شد، چیزی شبیه معجزه با عشق ممکن می‌شود.

کلام آخر خودتان را در مورد وادی چهاردهم بیان کنید:
در وادی عشق یاد می‌گیرم، که ضربات دقیقاً به کجا وارد شود تا تندیسی بدون نقص ساخته و پرداخته شود، تا نور چشم باشد برای ادامه‌ی راه،  زمان و مکانِ درست را برای انجام امور می‌آموزم تا بلدِ راه شوم .
می‌دانم این عشق پاياني ندارد...
یادم باشد:
زمان بس کُند می‌گذردبرای آنانیکه‌درانتظارند.
بس تُند می‌گذرد برای آنانیکه در ترس هستند.
بس طولانی است‌برای آنانیکه در اندوه‌هستند.
اما ابدی است برای آنانیکه عاشق هستند.
عاشق بمانید عزیزانم.

تهیه: همسفر آمنه رهجوی کمک‌راهنما همسفر آذر (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر رضوان مرزبان خبری
ارسال: همسفر معصومه رهجوی کمک‌راهنما همسفر نیره (لژیون‌ هفتم)
وبلاگ همسفران رودهن