کلام بهعنوان ابزار و نیروی اصلی برای ایجاد ارتباط و تبادل اطلاعات هست و کلام انسان همان سخنان انسان هست که درواقع معرف انسان و شخصیت درونی او میشود و درجایی انسان محکومبه شکست میشود که سکوت را اختیار میکند و حق کلام و صحبت کردن از او ضایع میشود.
من همسفر با این قضیه بیگانه نبودم گاهی در شرایطی قرار میگرفتم که سکوت و خاموشی را حق خود میدانستم و شاید هم به این باور رسیده بودم که دیگر هیچ گوش شنوایی و هیچ وجود هوشیاری نیست که صدای من را بشنود و قطعاً در این آشفته بازار سکوت را ترجیح میدادم.
ولیکن امروزه نیک میدانم که سکوت من گاهی عاملی میشد برای فرورفتن در منجلاب و باتلاق نادانی و جهالت.
من این را خیلی بد آموخته بودم و در زندگی آویزه گوش من شده بود که فقط سکوت کن و منتظر بمان که تقدیر و سرنوشت تو اینگونه است، سکوت گاهی جایز و لازم است ولیکن اگر میدانستم که خیلی از مواقع سکوت من مانع حرکت و اندیشیدن من میشود قطعاً در روند زندگی و رفتار خود تجدیدنظر میکردم.
متاسقانه خیلی از اوقات حتی از صحبت کردن در جمع هم واهمه داشتیم اطلاعات و دانش داشتیم ولی درتکلم عاجز مانده بودیم و امروزه مشارکتهایی که در جلسات و لژیونها صورت میگیرد و همینطور سیدیهای آموزشی که در اختیار من همسفر قرار گرفت راهی تازه به روی من گشوده شد و قدرت بیان و کلامی که مدتها از آن بیبهره مانده بودیم برقرار شد.
قدرت انسان در صحبت کردن او است و کلام انسان اصلیترین ابزار دفاعی انسان برای محفوظ نگهداشتن حقوحقوق خودش است.
انسان به یک خودباوری نیاز دارد که باور کند که میتواند با کلام و سخنان خود به یک توانایی خاصی برسد که حتی در تفکر او هم نمیگنجد...
و با زبان خودش میتواند مجهولاتی که مدتها ذهن او را مشغول نگهداشته است کنکاش کند و آنها را بشکافد تا به جواب برسد.
متأسفانه ما امروزه به نوشتههای دیگران که درجایی مکتوب شده اکتفا میکنیم و زحمت اندیشیدن و یا بیان نظرات و دیدگاههای خود را هم نداریم مثل این میماند که بر دهان ما مهر سکوت خورده است و تا زمانی که نخواهیم هیچ تغییری حاصل نمیشود .
تغییرات ما با اندیشیدن و بیان کردن ما میسر میشود اگر بخواهیم هر ناممکنی ممکن خواهد شد و اگر خواستههای خود و بعد وجودی و انسانیت خویش را بر زبان آوردیم دیگر هیچ جایی ما محکومبه شکست نخواهیم شد،
سکوت ما همان پایمال شدن انسانیت و حق زیستن و حیات ما میشود. پس برای حفظ و بقای حیات و انسانیت خویش قدرت صحبت کردن را در خود تقویت کنیم و بدانیم که هیچکسی و هیچ شخصیتی بهجای ما نمیتواند صحبت کند و این خود ما هستیم که بایستی کلام خود را بر زبان بیاوریم تا رشد کنیم و به تکامل برسیم و به دیگران هم اعلام حضور کنیم و بگوییم که ما هم هستیم.
نگارش:همسفر بتول
ویرایش:همسفر صدیقه
- تعداد بازدید از این مطلب :
145