مشارکت مسافر شهرام در مورد دستور جلسه "هفته گلریزان" :
سلام دوستان شهرام هستم یک مسافر
قبل از هر چیز، مطلب خودم را با شعری که آقای مهندس در هفته گلریزان خواندند شروع میکنم:
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی بپاخیزیم و بنیادش براندازیم
حالا وقت، وقت آزمون است، آزمونی که من در کنگره چه چیزی دریافت کردم و آیا چیزی که دریافت کردهام، مساوی با چیزی هست که پرداخت میکنم. دریافتیها را در یک کفه ترازو قرار بدهم و پرداختهایم را در کفه دیگر، آیا با همدیگر برابری میکند. درکفه اول من از بیماری اهریمنی اعتیاد نجات یافته و درمان شدهام و به آرامش و حال خوش رسیدهام، هم خودم و هم خانوادهام. اگر سالهای قبل را که مواد مخدر مصرف میکردم را به یاد بیاورم، هم از نظر روحی، هم جسمی و هم مادی خودم را نابود کرده و همه زندگیم را به تباهی کشانده بودم. فقط پولی را که برای مصرف مواد و سیگار میدادم، روز، ماه و سالش را حساب کنم، مبلغ بسیار زیادی میشود که اعتیاد از من به راحتی گرفت. وقت، جسم و اعتبارم نیز همینگونه بود.

هزاران بار خداوند را شکر که کنگره سر راهم قرار گرفت و عضو کنگره شدم و آموزش گرفتم و درمان شدم. از مسیر تاریکی و ظلمت دور شدم و به سمت نور و آزادی وارد شدم. خوب اشخاصی بودند که قبل از من چراغ کنگره را روشن نگاه داشتند، تا افرادی مثل من بتوانند راهشان را پیدا کنند. یکی از مسائل مهم در کنگره، قوی نگه داشتن پایههای مالی کنگره است که وظیفه تک تک اعضا است. حالا نوبت من است که آنچه در توان دارم با خلوص نیت نسبت به دینی که به کنگره دارم ادا کنم. شاید سوال شود؛ من چطور بدانم که دینم چقدر است؟ الان یک میلیون یا دو میلیون دارم آیا میتوانم وارد لژیون سردار شوم؟ و آیا میتوانم الباقی این پول را پرداخت کنم؟ این به حسهای من و آموزشهایی که گرفتم بستگی دارد، که آقای مهندس میفرمایند: کسانی که وارد لژیون سردار میشوند کسانی هستند که حسشان بیدار شده است یعنی میبینند چیزی را که دیده نمیشود، آنها ایمان دارند که آرامششان در گرو آرامش دیگران است. حال خوش من در گرو حال خوش دیگریست. به واسطه پولی که من در کنگره، در لژیون سردار یا گلریزان پرداخت میکنم یک انسان از ظلمت بیرون میآید و به روشنایی میرسد و امیدی برای تمامی عزیزانی میشود که بیایند و اعتیادشان را درمان کنند. به امید آن روز ....
تهیه و تایپ: مسافر روح الله
تنظیم و ارسال: مسافر محمدرضا
نمایندگی امین گلی (خواجو)
- تعداد بازدید از این مطلب :
820