English Version
English

راهنما‌ شدن، شروع آموزش گرفتن

راهنما‌ شدن، شروع آموزش گرفتن

گفت‌گوی شیرین و دلنشین با همسفر معصومه از کمک راهنمایان گروه خانواده نمایندگی نیما یوشیج بهشهر انجام شد که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنم.

همسفر معصومه با ۸ سال تخریب مسافرشان وارد کنگره شدند، آخرین آنتی ایکس مصرفی شیشه، روش درمان dst با داروی ot با راهنمایی راهنمای مسافر‌شان آقای الله‌قلی و راهنمای خوب خودشان خانم ملیحه به مدت ۱۰ماه سفر کردند؛ و در حال حاضر در جایگاه کمک‌راهنمایی خدمت می‌کنند.

خانم معصومه عزیز، شما چه مدت است که لژیون دارید؟ لطفا حس و حالتان را در مورد کمک‌راهنما بودن و لژیون  بفرمایید؟
مدت ۵ ماه لژیون زدم، امتحان کمک راهنمایی که قبول شده بودم، حس خیلی خوبی داشتم و خوشحال بودم از مدتی که در کنگره بودم و آموزش گرفتم، این آموزش‌ها در ذهنم حک شده بود و قبول شدم.
حس لژیون زدن در وجودم نبود، چون احساس می‌کردم هنوز آموزشی که باید می‌گرفتم را نگرفته‌ام، یک سری کمبودهایی داشتم ولی راهنمای عزیزم خانم ملیحه به سمت لژیون زدن سوقم داد.
زمانی که رهجو بودم، دنبال چیزهایی بودم که نمی‌دانستم چه بوده و احساس می‌کردم کاری را که به عنوان یک انسان باید انجام می‌دادم را انجام نداده‌ام ولی زمانی که لژیون زدم رهجو آمد و شروع کردم  به آموزش دادن و آموزش گرفتن، متوجه شدم دیگر آن خلاء نیست، باید از رهجوی لژیون بودن بیرون می‌آمدم و تغییر مکان می‌دادم، باید  لژیون می‌زدم.
وقتی رهجوها از دردشان می‌گفتند تازه متوجه می‌شدم که این دردها را گذرانده‌ام و چقدر حالم خوب شده.
اینکه می‌گویند: "راهنما شدن، شروع آموزش گرفتن هست" واقعاً حق است، دیگر وقتم را به جای اینکه در فضای مجازی بگذرانم، صرف آموزش گرفتن کردم. احساس می‌کنم آگاهی من نسبت به زمانی که رهجوی لژیون بودم بیشتر شده است.

جایگاه خدمتی که در کنگره انجام دادید چه بود؟
دبیر، نگهبان، سایت، عضو لژیون سردار و کمک راهنمایی.

توصیه شما برای افرادی که در حال آماده شدن برای آزمون کمک راهنمایی‌هستند  چیست ؟
اول اینکه استرس به خودشان راه ندهند، چون بعضی وقتها فکر می‌کنیم که خیلی خوانده‌ایم ولی در ذهنمان چیزی نیست، وعده خداوند دروغ نیست، حقیقت دارد، هر چقدر تلاش کنیم مطمئنا جوابش را می‌گیریم، اگر استرس را به خودمان وارد کنیم باعث می‌شود آن آرامش را از وجودمان بیرون کنیم و چیزهایی که در ذهنمان هست به واسطه استرس اشتباه بنویسیم، فقط تلاش کنند، مطالعه کنند، در جلسه حضور داشته باشند، در امتحان حتماً شرکت کنند، با آموزش‌های کنگره جلو بروند و زمانی که در جلسه هستند، تمام وجودشان در جلسه باشد.

پیام برای عزیزانی که مسافر ندارند و یا مسافر بدسفر و بد حال دارند چیست؟
در واقع در مورد خودم است، مسافرم مدتی به کنگره آمد و به رهایی رسید ولی دوباره مواد مصرف کرد و حدود سه‌سال‌و‌نیم هست که به کنگره آمدم، اگر من به کنگره نمی‌آمدم و این ضمیر وجودی‌ام را با آموزش‌های کنگره پاک نمی‌کردم و مسیر پر از چالش زندگیم را صاف نمی‌کردم قطعاً مسافرم به کنگره بر نمی‌گشت.
شاید در مسیر خسته شویم و جاهایی کم بیاوریم، دیگر توان ادامه دادن را نداشته باشیم، حتی زمانی که در اوج ناامیدی هستیم فقط نباید آن سیمی که به کنگره وصل هست را قطع کنیم، اگر با حس و حال خیلی بدی هستیم، آمدن و رفتن‌های ما  نتیجه‌اش به ثمر می‌رسد.
تغییرات در وجود خودم به وجود آید باعث می‌شود در فضای خانه تغییر به وجود آید، فضای خانه وقتی تغییر کند، اعضای خانواده هم چاره‌ایی جز طبق محیط تغییر کردن را ندارند.

با توجه به اینکه شاغل بودید به جایگاه کمک راهنمایی دست یافتید، آیا شاغل بودنتان خللی در خدمت شما و یا خدمت کمک‌راهنمایی خللی در شغلتان به وجود آورد؟
شروع کارم زمانی بود که ۲ ماه مانده بود با آزمون کمک راهنمایی، آن‌موقع مسافرم به کنگره نمی‌آمد، شرایط خیلی سخت بود که بخواهم هم درس بخوانم هم به کار مشغول باشم و هم اینکه از بچه کوچک مواظبت کنم، اگر خواسته داشته باشیم این چیزها مانع به حساب نمی‌آید، زمانی که سر کار رفتنم با لژیون زدنم یکی شد، باعث شد برنامه ریزی زندگی من بیشتر شود، دقیقاً زمان لژیون‌زدن هم همینقدر تایم استراحت داشتم که الان دارم.
لژیون به کارم صدمه وارد نکرد، وقتی آموزش بیشتری می‌گیریم باعث می‌شود در محیط کار خِبره‌تر باشی و پخته‌تر عمل کنی، باعث شد خوابم را تنظیم کنم. یکی از چیزهایی که آقای مهندس در مورد آن تاکید دارد، ساعت خوابیدن و بیدار شدن هست.
اگر سرکار رفتن من نبود، نمی‌توانستم صبح زود از خواب بیدار شوم و شب زود بخوابم که وضعیت جسمی و انرژی لازم را داشته باشم.

کلام آخر ؟
خدا را شکر می‌کنم که در این مسیر هستم، اگر من و مسافرم به کنگره نمی‌آمدیم، از این مسیر جدا می‌شدم، مطمئنا الان در خانه و زندگی کنار همسر و بچه‌ام  نبودم و یک فرد افسرده بودم.
خدارا شکر با آمدن به کنگره و آموزش و راهنمایی‌های راهنمای عزیزم، باعث شد هر روز قویتر از دیروز باشم، امیدم هر روز قوی‌تر از روز قبل باشد، ایمانم به خدا بیشترشود، تلاشم را بیشتر می‌کنم برای اینکه بهتر شوم، امیدوارم همه سفر اولی‌هایی که وارد کنگره می‌شوند، اگر ناامید هستند، شک و شبهه‌ای وجود دارد، با آموزش‌های کنگره به ایمان کامل برسند که وعده خداوند دروغ نیست، خداوند هیچ گاه بنده‌اش را  تنها نمی‌گذارد، فقط کافی است حرکت کنیم.

از کمک‌راهنمای عزیز خانم معصومه کمال تشکر را دارم که وقت ارزشمند خود را در اختیار ما قرار دادند. از خداوند بهترینها را برایشان خواستارم.

عکس: همسفررقیه رهجوی کمک‌راهنما همسفر زینب لژیون دهم
ویرایش: همسفر سیده فاطمه رهجوی کمک‌راهنما همسفر هاجر لژیون هفتم
ارسال: مسئول سایت کمک‌راهنمای لژیون یکم همسفر زینب
همسفران نمایندگی نیمایوشیج بهشهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .