English Version
English

گروه خانواده- نمایش عبور از تاریکی‌ها به سمت روشنایی‌ها

گروه خانواده- نمایش عبور از تاریکی‌ها به سمت روشنایی‌ها

جلسه یازدهم از دوره پنجم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دلیجان با دستور جلسه «کتاب شصت درجه و تأثیر آن بر روی من» با استادی کمک‌راهنما همسفر الهام نگهبانی همسفر حانیه و دبیری همسفر زینب، ساعت ۱۶:۰۰ روز دوشنبه (سی‌ام خرداد ماه سال ۱۴۰۱) آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که خداوند لیاقت حضور در این جلسه را به من داد، از نگهبان جلسه سپاسگزارم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم.

 

دستور جلسه امروز درباره کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر است. یک جمله بسیار کاربردی در این کتاب وجود دارد و آن جمله این است: علمی که تجربه شده باشد سندی بدون نقص است؛ آقای مهندس علم اعتیاد را با گوشت و پوست و استخوانشان تجربه کردند و راه‌های مختلفی را برای ترک مواد مخدر امتحان کردند ولی هیچ کدام نتیجه‌ای ندادند. در بهمن ماه ۱۳۷۵ که مصادف با ماه مبارک رمضان بود، تصمیم گرفتند که به مواد مصرفی خودشان سر و سامانی بدهند و شروع به حرکت کردند و راه برایشان نمایان شد و در سال ۱۳۷۶ به رهایی رسیدند که شرح کامل آن در این کتاب موجود است.

وقتی ما وارد گنگره می‌شویم اولین کتابی که دریافت می‌کنیم کتاب ۶۰ درجه است؛ شاید برای یک فرد تازه وارد این کتاب جذابیت خاصی نداشته باشد و قابل فهم نباشد؛ ولی کم‌کم با شروع سفر و ادامه آن به ابعاد گسترده این کتاب پی خواهد برد. درست است که این کتاب برای درمان اعتیاد است؛ ولی برای فردی که مصرف‌کننده هم نیست بسیار کاربرد دارد؛ زیرا روش درست زندگی کردن را به ما می‌آموزد.
آقای مهندس در طول سفر اولشان برای خودشان هم پزشک بودند و هم بیمار؛ بیمار به دلیل مصرف مواد مخدر و پزشک به دلیل اینکه خودشان را درمان می‌کردند و فهمیده بودند که در اثر مصرف مواد مخدر، صور پنهان و  آشکار دچار چه مشکلاتی شده‌اند و البته لازم به تأکید است که در این راه اساتیدی داشتند که نشان‌دهنده قدم‌های بعدی ایشان بودند و در نهایت توانستند با روش تدریجی و پله‌پله حرکت بکنند تا به موفقیت و رهایی رسیدند.

روی جلد کتاب تصاویری نقاشی شده‌اند، ابتدا تصویر شنزارها هست که بدین مفهوم است که درون من پر از ضد ارزش‌هایی است که باعث خشک شدن وجودم شده است؛ در قسمت بالای تصویر کلمه الله و دریا دیده می‌شود که به این مفهوم اشاره می‌کند که در اثر تصفیه و پالایش به دریا و خداوند خواهیم رسید.
تصویر شماره1 که ماشین در حال عبور از منطقه برفی و یخبندان است، نشان‌دهنده این است که جاده خیلی سخت است و مسافران در حال حرکت هستند و نمی‌توان خیلی سریع رفت، چون منجر به سقوط ماشین خواهد شد و نمی‌توان خیلی آرام حرکت کرد، زیرا امکان ریزش بهمن وجود دارد؛ بلکه باید آهسته و پیوسته حرکت کرد تا به مقصد رسید؛ یعنی مسافری که به کنگره می‌آید نمی‌تواند یک روز دارو را بیش از اندازه بخورد و روز دیگر کمتر بخورد؛ بلکه باید طبق پروتکل خاصی و زیر نظر راهنما حرکت کند. ماشین همان جسم انسان است و راننده هم روان او است؛ موضوعی که وجود دارد این است که فردی که در ابتدای راه قرار دارد و مسافر است، همه چیز در درونش یخ زده است؛ یعنی نه محبتی دارد و نه احساسی دارد که بتواند آن را ابراز کند و وقتی همسفر از این مسائل آگاهی داشته باشد، دیگر سؤالاتی از قبیل: چرا مسافرم به من محبت نمی‌کند و یا چرا ابراز احساسات نمی‌کند، برایش حل می‌شود و باید صبر کرد تا کم‌کم این حس‌ها در درون فرد بیدار شوند.
در تصویر شماره 2 که نشان‌دهنده یک درخت پوسیده است، به این موضوع اشاره می‌کند که مسافران قبل از مصرف، درختان تنومندی بوده‌اند؛ ولی در اثر استفاده از مواد مخدر کم‌کم بیرون و درونشان پوسیده شده است و این یعنی همان حس‌هایی که در درونشان از بین رفته است و جایشان را حس‌های دیگری گرفته است؛ ولی با شروع سفر جوانه‌هایی را می‌بینیم که شروع به رشد کردن کرده‌اند و این جوانه‌ها اشاره به بیدار شدن این حس‌ها و بازسازی سیستم شبه افیونی بدن دارد.
تصویر شماره ۳ اشاره به موریانه‌هایی دارد که درون درخت را خورده‌اند؛ که این همان مصرف مواد مخدر است که درون فرد بیمار را تحت تأثیر قرار داده‌است. شاید ما این عکس‌ها را که برای بار اول نگاه می‌کنیم، فکر کنیم که این‌ها فقط نقاشی هستند؛ در صورتی که حقیقت سفر یازده ماهه یک مسافر را به نمایش می‌گذارند. نکته‌ای که وجود دارد این است که این نقاشی‌ها فقط برای یک فرد مسافر نیست؛ بلکه وجود من همسفر نیز در سرمای ۶۰ درجه زیر صفر یخ زده است و وقتی شروع به سفر کردن می‌کنم، تمام این تصاویر برای من هم اجرا خواهد شد و سفری از ضد ارزش‌ها به سمت ارزش‌ها و از تاریکی‌ها به سمت روشنایی‌ها خواهم داشت.
در تصویر شماره ۴ وقتی به درختان پوسیده نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم نسبت به تصاویر قبلی کوچک‌تر شده‌اند و اشاره به این نکته دارد که وضعیت فرد مسافر رو به بهبودی است و درختان پوسیده کمتر شده‌اند. تصویر دیگر غسل در صحرا است که نشان‌دهنده این است که وجود فرد از آن آب سیاه‌رنگ که همان ضد ارزش‌ها و مواد مخدر و تخریب‌های آن است، پاک شده است. در تصویر اشخاصی با لباس‌های خاصی برای این فرد لباس نو آماده کرده‌اند و این موضوع اشاره به این دارد که در کنگره فرقی ندارد که ما زرتشتی باشیم یا مسیحی، مسلمان باشیم و یا مذاهب دیگری داشته باشیم؛ در هر صورت همگی در حال سفر کردن هستیم. در کنگره همه افراد دست به دست یکدیگر می‌دهند تا یک شخص به رهایی برسد که در نهایت غسل در صحرا برای شخص اتفاق بیفتد.
در تصویر شماره 6 درختان سبز و سر به فلک کشیده‌ای وجود دارد و یک اسب هم در تصویر دیده می‌شود که نشان‌دهنده این است که آرامشی را که قبل از اعتیاد به مواد مخدر داشتند، دوباره به دست آوردند.
در تصویر شماره ۷، تابش خورشید نشان داده شده وبرف‌ها در حال آب شدن هستند و اشاره به این نکته دارد که مسافر سعی می‌کند سرعتش را در نظر بگیرد و به خوبی سفر کند که در این مرحله سفر کردن بسیار سخت است؛ چون اواخر سفر است و سرعت ماشین و راننده زیاد شده ‌است؛ ولی از طرفی می‌خواهد خوب هم سفر کند و باید حواسش باشد که سقوط نکند؛ در واقعیت اشاره به این مفهوم داردکه اواخر سفر باید بسیار دقت بکند؛ زیرا امکان دارد که یک جلسه لژیون نیامدن و یا یک اتفاق کوچک افتادن، حالش را خراب کند و او را از مدار خارج کند.

تصویر شماره ۸ نشان‌دهنده این است که یخ‌ها آب شدند و ماشین در گل و لای و جاده سخت است؛ اینجا اشاره به سفر تقریباً به مدت ده ماه دارد که درون و برون فرد، در حال جنگ است؛ ولی باید با احتیاط از این مسیر عبور کرد تا به مقصد رسید.
تصویر بعدی اسکیت‌بازی است که نشان‌دهنده این است که مسافر یازده ماه تقریباً سفر کرده و حال خوبی نصیبش شده است و دیگر روی یخ‌ها سر نمی‌خورد و سقوط نمی‌کند؛ بلکه اسکیت بازی می‌کند و در حال لذت بردن از منطقه کوهستانی و برفی است و منطقه را از دیدگاه و منظری دیگر می‌نگرد.
در نهایت این کتاب به من نشان می‌دهد که اگر الان حالم بد است، ولی زمانی می‌توانم به حال خوب و به درمان برسم و اگر درون من مشکلی است باید تمام تلاشم را بکنم تا به آرامش و هدف برسم.

پیام مرزبان کشیک:

آوای کنگره

دعای کنگره

مسئول پذیرایی:

لژیون اول:

لژیون دوم

تهیه گزارش و تایپ: همسفر زینب رهجوی کمک‌راهنما همسفر الهام (لژیون دوم)

عکاس: همسفر منصوره رهجوی کمک‌راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)

ویراستاری و ارسال: همسفر پریسا مرزبان خبری

همسفران نمایندگی دلیجان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .