دوازدهمین جلسه از دوره دوم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی ابوریحان با استادی کمک راهنمای تازه واردین همسفر معصومه و نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «لژیون سردار و عضویت در آن» در تاریخ 24 اردیبهشت ماه 1401 ساعت 15 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر
خدا را سپاسگزارم که به من اجازه داد در لژیون سردار در این جایگاه قرار بگیرم و از شما عزیزان انرژی و آموزش بگیرم. از خانم لیلا عزیز نگهبان جلسه سپاسگزارم که فرصت خدمت در این جایگاه را به من دادند و به دبیر عزیز هم خدا قوت عرض میکنم. از آقای مهندس عزیز تشکر میکنم که با بصیرت و دوراندیشی خود باعث شدند که این بستر فراهم شود و ما هم بتوانیم قدم کوچکی برداریم. دستور جلسه این ماه، لژیون سردار و عضویت در آن است. خداوند صفات بیشماری دارد و هر انسانی در حد تواناییهای خودش میتواند هر کدام از این صفات را داشته باشد و یکی از این صفات بخشنده بودن است و خداوند بسیار بخشنده است و انسانهای بخشنده را هم خیلی دوست دارد. شرط عضویت در لژیون سردار ابتدا بیداری انسان است و اینکه بهنظر من بزرگترین خدمت در کنگره شصت عضویت در لژیون سردار هست و بهترین سرمایهگذاری محسوب میشود. خدمت یعنی آموزش گرفتن، یعنی خدمت به خودم. و این پولها در کنگره شصت برای تاسیس دانشگاه و شعبه و کارهای علمی استفاده میشود و چه چیزی از این باارزشتر که ما بتوانیم در این امر خیلی مهم، سهم کوچکی داشتهباشیم. همه ما خوب میدانیم که هر ساختار و هر سازمانی وقتی تشکیل میشود برای رشد و تداوم خودش نیاز به آیتمهایی دارد یکی از نظر علمی، یکی از نظر تخصصی و دیگری مالی است و هر ساختار باید هزینههایش تامین شود تا بتواند رشد داشته باشد.
ما برایاینکه بتوانیم در لژیون سردار عضو شویم باید خودمان را بشناسیم. وقتی خودمان را شناختیم و حساب خودمان را با خودمان صفر کردیم قطعا شروع میکنیم به طبیعت و هستی خدمت کردن؛ و این خدمت کردن به هستی باعث میشود من با هستی هم سو، هممسیر و هم حس بشوم، و این هم سو و هممسیر شدن باعث میشود من قدمهای بزرگتری بردارم و خدمتهای بیشتری انجام دهم. همانطور که میدانیم انفاق فقط آن نیست که آنچیزی که دوست نداریم و احتیاج نداریم ببخشیم. هر انفاقی هم قابلقبول نیست. انفاق یعنی از جانم و از صمیم قلبم آن کار را انجام بدهم و ببخشم. من خودم وقتی سفر اول بودم خانم اعظم راهنمای عزیزم الگوی خیلی خوبی برای من بود. یکی از خصایص خانم اعظم بخشنده بودنش بود که واقعاً میدیدم چطور سبد را حمایت میکرد و اولین نفری هم بود که در قسمت همسفران وارد لژیون سردار شد و خودم در سفر اول یادم میآید که تنها در حسابم سیصد هزار تومان پول داشتم و دویست هزار تومان برای گلریزان پرداخت کردم و نزدیک عید بود و چون مسافرم در سفر اول کار نمیکرد از نظر مالی وضعیت خوبی نداشتیم و مسافرم ناراحت بود که چرا برای بچهها نمیتواند کمی آجیل بخرد و آن زمان یک چک برگشتی داشت که بعد از پنج یا شش سال آن چک نقد شد؛ آن موقع به این درک نرسیده بودم که این بهخاطر شرکت من در گلریزان است. بهنظر من فرقی نمیکند چه عضو لژیون سردار باشی چه در گلریزان شرکت کنی، خیر و برکتش هم مادی است هم معنوی.
در این چهار سال خیلی از گرههای کور زندگیم باز شد. حتی دخترم در جایی کار میکرد و چون حقوقش کم بود از آنجا بیرون آمد ولی دو ماه حقوق دخترم را به او ندادند و دخترم هم مجبور شد شکایت کند. یادم میآید دخترم حساب میکرد که چه مبلغی باید به او بدهند به او گفتم اگر از مبلغی که میگویی بیشتر باشد باید به کنگره بدهی و قبول کرد وقتی مبلغ را گرفت از آنچیزی که حساب کرده بود بیشتر شد ولی دخترم آن را به کنگره نداد و یک دستبند داشت که تقریباً با آن پولی که باید به کنگره میداد برابر بود و آن دستبند گم شد و مسافرم به او گفت چون آن پول را به کنگره ندادی دستبندت گم شد و اینکه ما الان دوسال است که در لژیون سردار شرکت میکنیم سال اول مسافرم شرکت کرد و سال هزار و چهارصد خودم وارد لژیون سردار شدم. وقتی وارد شدم یک دریچهای برایم باز شد و پیشنهاد کار شد به من، شاید حقوقش کم باشد ولی برای من ارزشمند است و باعث شد لژیون سردار را پرداخت کنم و امسال هم به امید خدا شرکت میکنم و اولین واریزی را امروز پرداخت میکنم.
امیدوارم بتوانم برای همیشه عضو کوچکی از این ساختار باشم و برای پیشرفت آن سعی و تلاشم را میکنم.
تایپ و ویرایش : همسفر رویا کمک راهنمای تازه واردین
تنظیم و ارسال : همسفر فاطمه کمک راهنمای لژیون12
همسفران نمایندگی ابوریحان
- تعداد بازدید از این مطلب :
1403