به نام قدرت مطلق الله...
گزارش عملکرد لژیون ویلیام وایت به کمک راهنمایی و استادی مسافر سیگار آقای رضا صبوری و با دستور جلسه «هفته راهنما» روز چهارشنبه مورخه 21 اردیبهشت ۱۴۰۱ در نمایندگی ارتش تقدیم نظر شما همراهان مهربان میگردد.

خلاصه سخنان استاد:
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. دوستان تنها پیوند محبت ما را در کنار یکدیگر متصل نگاه خواهد داشت.
سلام دوستان رضا هستم مسافر سیگار.

در ابتدا تبریک میگویم این هفته را در رأس به آقای مهندس و بعد به تمام کمک راهنمایان کنگره 60 و همچنین کمک راهنمای عزیز خودم که برای اینکه من به این حال خوب برسم برای من بسیار زحمت کشیده است.
این افراد با تلاش زیاد و آموزش دیدن در راستای علم کنگره و پس از سپری کردن آزمونها و فیلترهای مختلف، در نهایت به یک علم واحد میرسند و در این جایگاه ارزنده قرار میگیرند.

یادم هست روزی که خودم وارد کنگره شدم و راهنمای تازهواردین به من گفت که راهنمایم را انتخاب کنم، از او پرسیدم که کدام یک از این راهنماها بهتر هستند و ایشان به من گفتند که فرقی ندارد؛ در واقع آن فرقی ندارد آن موقع را الان را متوجه میشوم که میدانم همه از یک علم و یک متد و یک مدل از محبت کردن با رهجو در ارتباط هستند و همه فقط دنبال یک هدف هستند و آن هم رسیدن به تعادل و رهایی رهجویشان است.

بخش زیبای کمک راهنماها آن عشق و محبتی هست که در آنها وجود دارد. عشقی که منِ رهجو با تمام وجودم حسش میکنم و کاملاً برایم قابللمس است و این عشق یک عشق کاملاً دوطرفه است و چیزی نیست که فقط بر روی زبان باشد و حسی درش نهفته نباشد؛ این حرف را میتوان در آن حسی که بین کمک راهنما و رهجو، در زمان بغل کردن، حرفزدن و تمام ارتباطاتی که برقرار میشود بینشان دید و حس کرد و فهمید.

کار یک راهنما در زمان بروز این محبتی که به رهجویشان دارند خیلی سخت است. این محبت با آَن محبتی که در خانواده وجود دارد خیلی فرق دارد و خیلی سختتر است. شما فرض کنید یک پدر وقتی که بچهاش یک خطایی را مرتکب میشود شاید بتواند بگوید که عیب ندارد و بچه است و از خطایش چشمپوشی کند، ولی وقتی همان پدر در مقام یک راهنما قرار میگیرد همه چیز فرق میکند و دیگر نمیتواند چشمپوشی کند چون باید عمل سالم را به اجرا بگذارد و مثلاً اگر خطایی از رهجویش درروند سفرش و برنامهاش رخ میدهد، نمیتواند بگوید عیب ندارد و این بار را گذشت میکنم و باید سقوط آزاد بدهد و این برای راهنما خیلی سخت است.

من تبریک میگویم این هفته را به همه این عزیزانی که هر چه دارند را میآیند با تمام عشق و از خودگذشتگی که دارند انتقال میدهند و اصلاً این محبتشان قابل قیاس با هیچچیز دیگری نیست؛ یک معلم و یک پدر دلسوز و پر از دغدغه برای آینده فرزندش، همه اینها به یکجا جمع شده است در وجود یک راهنما. بهقولمعروف آنچه خوبان همه دارند، تو یکجا داری و واقعاً این جایگاه نصیب هرکسی نمیشود.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از شما ممنونم.

عکس: مسافر سیگار وحید
نگارنده، تنظیم و ارسال: مسافر سیگار علی
نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
926