English Version
This Site Is Available In English

خداوند رحمان و رحیم

خداوند رحمان و رحیم
اندیشه و تلاش خدمتگزاران صدیق همیشه در یادها می‌ماند. عده‌ای بزرگ زاده می‌شوند، عده‌ای بزرگی را به دست می‌آورند و عده‌ای بزرگی را بدون آن که بخواهند با خود دارند مثل شما خانم آنی کماندار و خانواده محترم‌تان چرا که سرآغاز تولد دوباره ما و خانواده‌های دربند و گرفتار بودید و این از قلب پاک و سرشار از خوبی‌تان سرچشمه می‌گیرد که از تمام معابد جهان مقدس‌تر است.
ضمن خیر مقدم و تبریک به مناسبت هفته دیده‌بان از این که وقت خودتان را در اختیار ما گذاشتید بسیار سپاسگزارم.
 
در جایگاه دیده‌بانی با بزرگ‌ترین چالشی که روبه‌رو شدید چه چیزی بوده است؟
چالش زیاده بوده و در هر زمینه‌ای چالش وجود دارد اما این‌که الان بخواهم فکر کنم و بگویم؛ بزرگ‌ترین چالش چه بوده می‌توانم کلی بگویم که آقای مهندس در نوشتارهایشان می‌گویند که بزرگ‌ترین دشمن انسان جهل و نادانی اوست و انسان هر چقدر خودش را تزکیه و پالایش کند تعاملش با انسان‌ها بیشتر می‌شود و اصطحکاکش به حداقل می‌رسد. هر جایی با افراد مشکل و یا مساله‌ای پیدا کردم آن مشکلات نقاط ضعف من را نشان می‌دهد باید بتوانم نقاط ضعف را تبدیل به نقاط مثبت کنم و جاهایی هم که برایم لاینحل بوده از استادهای خودمان آقای مهندس و استاد امین پرسش کردم و خانوادگی مشکل را برطرف کردیم.
 
احساس خودتان را به عنوان فرزند بزرگ‌مردی چون آقای مهندس برایمان بیان می‌کنید؟
از این‌که فرزند ایشان هستم خوشحالم و این ساده نیست چون هم استاد و هم پدرم هستند و این مساله ابتدای امر یک مقدار مشکل ایجاد می‌کرد چون من خودم جایگاه پدری و استادی را قاطی می‌کردم و این برایم مشکل‌ساز می‌شد ولی یواش یواش که بزرگ‌تر شدم یاد گرفتم که جایگاه پدری را با جایگاه استاد، شاگردی قاطی نکنم.
 
 
شما به تازگی عهده‌دار وظیفه مادری شده‌اید و با توجه به مسئولیت‌های زیادی که در کنگره دارید چطور آن‌ها را مدیریت می‌کنید؟
من همه‌ زمان‌های زندگیم را در کنگره نیستم، کنگره هم فعالیت‌هایش به صورت داوطلبانه است و اشخاصی که خدمت می‌کنند فعالیت‌شان به صورت پاره‌وقت است و این جور نیست که تمام ساعت‌ها و روزهای من را پر کند ولی اعضای خانواده و همسرم هم کمک می‌کنند و در زمانی که نیستم از فرزندم مراقبت می‌کنند.
 
شما در جایگاه دیده‌بان ورزش همسفران مشغول خدمت هستید برایمان بگوئید که چطور شد ورزش تیر و کمان را انتخاب کردید؟
ورزش آقایان و خانم‌ها شروعش در پارک طالقانی بود و علتی هم که پارک می‌رفتند این بود که کنگره۶۰ بسته شد و قرار شد جلسات را در پارک برگزار کنند و همچنین شروع به فعالیت ورزشی در پارک کردند‌. آنجا یک فنس بود که بچه‌های کنگره در آن والیبال بازی می‌کردند از طریق شهرداری آن فنس را گرفتند و گفتند ما در این‌جا باشگاه تیر و کمان می‌خواهیم دایر کنیم. بچه‌ها نزد آقای مهندس رفتند و پرسیدند چکار کنیم؟ آقای مهندس با تدبیرشان گفتند که بروید تیر و کمان ثبت‌نام کنید و ما دوباره داخل فنس رفتیم. ابتدای امر اصلا تیراندازی بلد نبودیم و شروع به شرکت در مسابقات کردیم خیلی ضعیف بودیم ولی ناامید نشدیم و ادامه دادیم بعد آنقدر قوی شدیم که سال‌های بعد در مسابقات استان تهران مقام اول را کسب کردیم کسانی که هیچ ابایی نداشتند از این که خودشان را مسافر معرفی کنند و این شجاعتی که داشتند و خودشان را بیان کردند یک پتانسیل و قوتی ایجاد شد که بچه‌های کنگره این قدر پیشرفت کردند و مقام اول را کسب کردند و خیلی از آقایان و خانم‌ها به فدراسیون رفتند و مدرک مربی‌گری و داوری گرفتند. حتی اگر مطلع باشید آقای عباس معافی به سازمان ملل معرفی شدند و پیشرفت ‌های زیادی کردند.
 
در مسیر خدمت‌ها معمولا نیروهای تخریبی و بازدارنده وجود دارند چه توصیه‌ای دارید که بتوانیم سپرهای خودمان را قوی کنیم تا انتخاب درستی داشته باشیم؟
در مساله دانایی راجع به اضلاع آن تفکر، تجربه و آموزش صحبت می‌شود که باعث می‌شود این اضلاع با هم توام کار کنند و برای این که انسان بتواند، تصمیم درستی بگیرد باید قدرت تشخیص داشته باشد و برای داشتن تشخیص درست بایستی که مطالب و آموزش‌ها را خوب یاد بگیرد. که آموزش‌ها شامل وادی‌ها، کتاب‌های آقای مهندس، سی‌دی‌های ایشان و استاد امین است که وقتی این‌ها را فرا می‌گیریم و در زندگی عملی پیاده می‌کنیم آرام‌‌آرام قدرت تشخیص روی موضوعات پیدا می‌کنیم ولی خب بهترین کار این است که وقتی انسان راجع به موضوعی شناخت ندارد و درست و غلط بودن آن برایش مشخص نیست  بهترین کار این است که در آن زمان تصمیم‌گیری نکند و صبر کند تا موضوع برایش روشن شود.
 
 
تا کنون با چه شرایط سختی مواجه شدید که توانستید آن را به یک نتیجه مثبت تبدیل کنید؟
موضوعات بسیاری بوده که هم در کنگره و هم در زندگی شخصی خودم با آن‌ها رو‌به‌رو شده‌ام ولی خیلی وقت‌ها همان‌طور که جناب مهندس می‌گویند بسیاری از مسائل و مشکلاتی که به وجود می‌آیند اولش برایمان خیلی آزار دهنده هستند اگر از آن‌ها عبور کنیم درسی به ما می‌دهند که باعث جهش‌های بزرگ در زندگی ما می‌شوند‌. به طور مثال موضوع بسته شدن کنگره که این برای کنگره خیلی سخت بود ولی همان باعث شد که جناب مهندس به این فکر کنند که سیستم مالی کنگره را جوری اداره کنند که پایه‌های مالی قوی شود و اعضای کنگره بتوانند ساختمان مختلف برای خودشان داشته باشند و این باعث شده که الان در سراسر کشور توانسته‌ایم نمایندگی‌هایی برای خودمان داشته باشیم و یک بستر امنی باشد تا خانواده‌ها و مسافران در آنجا آموزش بگیرند و به رهایی برسند و تعادل فردی و اجتماعی خود را بازیابند.
 
بهترین توصیف شما از:
 
جناب مهندس دژاکام:
من ایشان را خیلی دوست دارم هم پدر و هم استاد من هستند. 
محبت، عشق و ...، ایشان تبحر دارند کاری کنند که انسان‌ها حداکثر پتانسیل‌ها و ظرفیت‌شان را در جهت رشد و شکوفایی استفاده کنند و این خیلی ارزشمند است.
 
خانم آنی بزرگ:
مادرم هستند و خیلی دوستشان دارم انسان از خود گذشته‌ای هستند. زمانی که ما بچه بودیم هیچ وقت متوجه اعتیاد پدرم نشدیم، مادرم خیلی سعی می‌کردند به ما یاد بدهند که حرمت و جایگاه پدرم حفظ شود و این خیلی مهم است که مادر خانواده این چنین باشد. فرزند پدر و مادر را دوست دارد و مثل یک کوه و پشت برای بچه‌ها هستند و اگر جایگاه‌شان برای بچه‌ها متزلزل شود وقتی با مشکلی رو به رو شوند؛ پشت ندارند بنابراین باید سعی کرد جایگاه پدر و مادر در خانواده حفظ بشود تا بنیان خانواده حفظ شود.
 
استاد جهان‌بینی آقای امین و خانم شانی:
همه این افراد اعضای خانواده من هستند و نسبت به آن‌ها احساس محبت و دوست داشتن زیادی دارم و امیدوارم ایشان، پدر، مادر، برادرم و خواهرم سال‌های سال سلامت باشند و خداوند توان بدهد که به عنوان یک انسان برای خودمان و نیز خدمت کردن به انسان‌های دیگر بتوانیم مفید باشیم و به کمک اعضای کنگره کارهای مثبتی را انجام بدهیم. زندگی همیشه بالا و پایین دارد جا دارد که از استادهای آقای مهندس هم بابت آموزش‌هایی که به پدرم دادند تشکر کنم و اگر لطف خداوند و وجود اساتید ایشان نبود و تصمیمات و تغییراتی که پدرم در جهت درمان گرفتند مطمئنا خانواده‌ای در کار نبود ولی خداوند رحمان و رحیم است و این باعث شد که ما حفظ بشویم و از این طریق خانواده‌های زیادی هم به درمان برسند و پیوند محبت‌شان برقرار شود.
 
 
طراح سوالات مصاحبه: همسفر نسرین و مسافر داوود
تایپ، ویراستاری و ارسال: همسفر نسرین لژیون کمک راهنما همسفر فائزه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر عطیه لژیون کمک راهنما همسفر اکرم (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .