کمک مالی تنهایی مرا پوشش داد

هفتمین جلسه از دوره دوم جلسات آموزشی لژیون سردار، گروه همسفرانِ شعبه ستارخان به استادی همسفر بتول و نگهبانی همسفر مریم و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه "خدمت مالی و تأثیر آن روی زندگی من" روز سه‌شنبه مورخ ۲۱/ ۱۰ /۱۴۰۰ ساعت ۱۵ به‌صورت حضوری برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان بتول هستم یک همسفر
از خداوند سپاسگزارم که به بنده فرصت خدمتگزاری در این جایگاه را داد.
پیش از شروع صحبت در رابطه با دستورجلسه، دوست دارم کمی از حس و حال خودم سخن بگویم؛ نزدیک هفت الی هشت ماهی است درگیر مشکلی هستم که در ابتدا بسیار من را آزار می‌داد، اما اکنون باوجود این‌که هنوز مشکلم پابرجاست، ولی خدا را هزاران مرتبه شکر که حدود یک ماهی است از حس و حال بسیار خوبی برخوردارم و حال دلم بسیار خوب شد، چراکه توانستم مشکلم را بپذیرم و به آن فکر نکنم، در حال حاضر برای رفع مشکلم لحظه‌شماری نمی‌کنم، اما می‌دانم که خداوند به من کمک خواهد کرد تا بتوانم مشکلم را حل کنم.
هفته همسفر را به همه عزیزان تبریک عرض می‌کنم، ان‌شاءالله که هفته بسیار خوبی داشته باشید و هدایای خوبی دریافت کنید، اما نظر شخصی من این است که اگر بتوانم یک همسفر خوب و بال پرواز خوبی برای مسافرم باشم، آن جایگاهی که به من اختصاص می‌یابد، احساس افتخاری در خود دارد که چه هدیه بگیرم و یا نگیرم، برای من کافی است. زمانی‌که به گذشته خود و یا حتی زمان حال نگاهی می‌اندازم؛ با خود فکر می‌کنم شاید عملی انجام داده‌ام که بتوانم برازنده این جایگاه باشم، مسلماً این تفکر، قوت قلب بسیاری به من می‌دهد، ان‌شاءالله که بتوانیم همسفران و بال‌های پرواز خوبی برای مسافران خود باشیم، یادمان نرود که چگونه بودیم، از کجا آمده‌ایم و اکنون چگونه هستیم؟
و اما در مورد دستور جلسه امروز؛ "کمک من به کنگره و تأثیرات آن روی من" پیش از آن‌که خانم مریم بنده را برای خدمتگزاری انتخاب کنند، چند روزی بود که داشتم به این موضوع فکر می‌کردم که چقدر خوب است آدمی بتواند به دیگران کمک مالی کند، به‌طبع دریافت‌هایی نیز برای او دارد و از برکت آن می‌تواند بسیاری از گره‌های درونی‌اش را بشناسد و چه درهایی که به روی انسان باز می‌شود و در این موقع است که شخص احساس بودن می‌کند.
از زمانی که در کنگره با آموزش‌ها و سی‌دی‌ها در رابطه با هستی و کائنات و این‌که چگونه باهم هماهنگ هستند، اطلاعات کسب کردم، به این نقطه تفکر رسیدم و با خود گفتم؛ من به‌عنوان یک بیننده هماهنگی در هستی و این‌که تمام اعضاء با چه نظمی باهم کار می‌کنند را می‌بینم و متوجه شدم سیستم خلقت فوق‌العاده هوشمند است، تاحدودی این آموزش‌ها را دریافت کردم و به این نتیجه رسیدم که من نیز باید بتوانم در این چرخه هستی با کمک مالی اندکی که انجام می‌دهم، یک قطره بسیار ناچیزی باشم که حس بودن را به من می‌بخشد، به این معنا که من هم هستم و در این هستی و در کنگره‌ای که هرروز شعاع اضافه می‌کند، من نیز به‌اندازه سر سوزنی نقش دارم و حس بودن و این بخشیدن و کمک کردن‌ها باعث می‌شود که من خودم را بهتر بشناسم. زمانی که با هستی هماهنگ می‌شوید و کمک مالی انجام می‌دهید، در هر جایگاهی که قرار دارید، بسیار زیبا هستید و آن جایگاه مسیر را به شما نشان خواهد داد و می‌توانید گره‌های درونی‌ خود را باز کنید.

مواقعی انسان، پولی را دارد و می‌بخشد که بسیار هم خوشایند است، اما من احساس می‌کنم زمانی که با وجود نیاز مالی، می‌بخشیم و صبوری می‌کنیم، مطمئناً دریافت‌هایی خواهیم داشت که در هیچ کجا به‌جز کنگره نمی‌توانستیم آن‌ها را به دست بیاوریم.
بسیاری از مسائل، درون انسان وجود دارد که تمایل به حل آن‌ها دارد، مانند ترس، ناامیدی یا احساس تنهایی، به‌عنوان‌مثال؛ دخترم ازدواج کرده است، همسرم سر کار می‌رود و من تنها هستم، زمانی که کمک مالی می‌کنیم و با همه همرنگ می‌شویم، گویی که برای من تفاوتی ندارد، عزیزی دختر من یا خواهر من نیست و این موقع است که با همه احساس نزدیکی می‌کنیم و احساس تنهایی درون ما پوشش یافته که این‌ها همه برگشت‌هایی از طرف کنگره است، با این بخشیدن از لاکِ تنهایی خودمان بیرون می‌آییم.
اگر یک روزی از من سؤال می‌کردند که حاضری چه مبلغی را پرداخت کنی تا مسافرت به سر کار برود؟ تمام توان خود را می‌گذاشتم و چه‌بسا از ماشین و خانه و طلاهایم می‌گذشتم برای رسیدن به یک‌چیز و آن هم داشتن یک زندگی نسبتاً متعادل. در حال حاضر من خانه، ماشین و پول دارم، مسافرم شغل دارد، دوست‌های خوبی در کنگره دارم و در قبال دریافت‌هایی که کنگره به من داده است، پرداختی من بسیار ناچیز می‌باشد، کنگره هر آنچه را که به من داده است، همراه با لطف و مهربانی خداوند است و من تا ابد خودم را مدیون آن می‌دانم.
زندگی تکرار و تمرینی است که سعی می‌کنم در آن به تعادل برسم، بتوانم رهجوی خوبی باشم و در انجام وظیفه خود، دریافت‌هایی که داشته‌ام را به‌صورت بسیار ناچیز برگردانم.

تهیه گزارش و تایپ: همسفر زهرا رهجوی کمک راهنما همسفر زهرا( لژیون هفتم)

ویرایش : کمک راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم)

عکاس: کمک راهنما همسفر شیرین (لژیون نهم)

ارسال و تنظیم: کمک راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)