انسان‌هایی که دستان خداوند روی زمین هستند

گزیده‌ای از مشارکت همسفران نمایندگی شهرضا در کارگاه آموزشی روز سه‌شنبه با دستور جلسه «گلریزان» به شرح زیر است:

مشارکت همسفر لیلا ایجنت محترم
بسیار خوشحال هستم که خداوند توفیق داد در جشن گلریزان باشم. جشنی که همه تلاش می‌کنیم که در آن‌ حضور داشته باشیم و نگران هستیم که اگر جشن گلریزان امسال رد شود و تا سال آینده  فرصتی باقی نمانده باشد. خدا را شکر می کنم که من امروز نفس می کشم و خیلی چشم به راه رسیدن چنین روزی بودم از خوشحالی حس بسیار خوبی دارم. همانطور که  خانم سمیه عزیز اشاره کردند «ما دستی از خداوند بر روی زمین هستیم» با خود فکر می کردم که این جشن با جشن های دیگر چه فرقی دارد به قول آقای زرکش که در صحبت های روز چهارشنبه فرمودند: ما جشن های زیادی در کنگره ۶۰ داریم جشن مرزبانی ،جشن دیده‌بانی ،جشن همسفر، جشن راهنما و همه این جشن ها یک مخاطب خاص دارد و می دانیم برای چه کسی جشن می گیریم و از چه شخصی سپاسگزاری می کنیم اما جشن گلریزان مخاطب آن فقط خداوند است. امروز خداوند به ما لبیک گفته است و گفته کجایی بنده من؛ یک عمر مرا صدا زدی و گفتی خدایا تو دست دهنده داری، خدایا مگر از خزانه تو چیزی کم می شود که به من لیلا بدهی، خداوند یک روز در سال شاید یک روز از عمرم این فرصت را به من داده و می گوید من آمده ام بنده من، اکنون تو چقدر می خواهی به من کمک کنی البته خداوند بی نیاز است. اما خدا من لیلا را در زمین واسطه قرار داده تا به بندگان دیگر او کمک کنم من دستی از خدا هستم،حالا چرا ما اینقدر بی تاب هستیم ؟چون ما خیلی نتیجه ها دیده ایم.
چرا همه انسانها برای دادن یک هزار تومانی دستشان می لرزد؟ و همه ما  التماس می کنیم که آقای مهندس  قبول کنند تا در کنگره کمک کنیم یا خدمتی انجام دهیم . ما عشق می ورزیم و به  بندگانی که ناامید هستند و همدرد ما هستند خدمت کنیم. امروز خداوند من لیلا را اینجا قرار داده و مهمان من شده است. من چه چیزی برای پذیرایی دارم؟ چگونه می خواهم از خداوند استقبال کنم؟ خداوند می گوید: یک عمر مرا سرزنش کردی، کفر مرا  گفتی، نا شکری مرا کردی. امروز جای من با تو عوض شده است، حالا نوبت تو است اگر ذره ای از وجود من هستی، یک دهم از آن چیزی که داری را  روی کفه اخلاص بگذار. حالا وقت آن  رسیده است فردا را رها کن تو چه می دانی فردا نفس تو بالا می آید یا نه. تا وقت هست غنیمت بشماریم. نمی دانم خدا فرصت دوباره به من می‌دهد یا نه! امیدوارم تا فرصت هست و نفس می کشیم چه مالی و چه جانی خدمت کنیم . امروز جشن گلریزان  است گل محبت خود  را نثار آن هایی بکنیم که ممکن است با کمک تو یک لبخند روی لب هایشان بیاید، نثار خانواده ای بکن که فرزندی به خاطر خماری پدرش درد می کشد و خجالت می کشد. نثار خانواده ای بکن که پدر خانواده ای به خاطر خماری خود گوشواره‌های بچه خود را می‌فروشد. دست خود را در دست خدا بگذار، خدا سریع الحساب است و وعده خداوند دروغین نیست. اگر تو یک دانه بدهی خدا ده‌ها دانه به تو می بخشد. خداوند اینقدر بخشنده و مهربان است که اگر بنده ای نیت کار خیر بکند، همان موقع برای او می نویسد. ولی اگر خدایی نکرده نیت بد بکند فرشته ای که روی شانه راست و چپ او است از جانب خداوند کر و کور می‌شود، حتی کار اشتباه تو نوشته نمی شود و به تو مهلت داده می‌شود که باز گردی. بچه ها امروز نیت کنید برای سلامتی زندگی‌تان برای آرامشی که قرار است به دست بیاوریم خداوند را به دل های تان دعوت کنید تا دل های شما روشن شود و با روشنایی آن روشن بخش همه خانه ها باشید.

مشارکت همسفر مریم (کمک راهنما)
بخشش در این روز باشکوه مثل این است که با خدا معامله می کنید این یک معامله دو سر سود است. روزی که من مریم وارد کنگره ۶۰ شدم با یک دنیا ناامیدی و غم و اندوه بودم . هرگزفکر نمی کردم به درمان و رهایی برسم همیشه فکر میکردم سرنوشت من این است که با یک مصرف کننده زندگی کنم. اما سرنوشت برای من اینطور رقم خورد که  وقتی وارد کنگره ۶۰ شدم و چهره ی بشاش دوستانم را دیدم توانستم به آن رهایی برسم و تازه فهمیدم اینجا کجاست! به قول مسافرم  که می گوید ما هنوز نمی دانیم کجا هستیم و خداوند چه لطفی در حق من مریم کرده است. کنگره چگونه زندگی کردن و شکرگزاری و سپاسگزاری کردن را به من یاد داده است. در کنگره یاد گرفتم به هم نوع خود خدمت کنم واگر الگوی ما طبیعت هم باشد همه را در خدمت کردن می بینیم و به قول استاد که گفتند: ما به این حیات نیامده ایم مگر برای اینکه اول آموزش ببینیم و بعد خدمت کنیم و باید در این خدمت مالی سهیم باشیم. نباید من مریم را منیت بگیرد و بگویم من که سهم خودم را دادم دیگر بس است؛ نه من هنوز به کنگره ۶۰ بدهکار هستم بخاطر حال خوشی که به من دست می دهد من خودم را بدهکار کنگره می دانم .

مشارکت همسفر سعیده
خدا قوت خدمت استاد، نگهبان و دبیر جلسه، خدا را شکر می‌کنم که امروز این توفیق نصیب من شد تا بتوانم در جمع دوستان با محبت شعبه شهرضا باشم و خدا را شکر می‌کنم که امسال اولین سال هست که در این شعبه جشن گلریزان برگزار می‌شود. انشاالله بتوانیم با قدم هایی که برمی‌داریم کمک هرچند کوچک در کنگره داشته باشیم و ما  بدانیم اگر خدمتی در کنگره انجام می‌دهیم و اگر حضوری در این جا داریم به خاطر حال خوش ما است. حال خوشی که از کنگره دریافت کردیم. این جا جشن گلریزان نشان می‌دهد که چقدر می خواهی قدردان باشی از این حال خوشی که دریافت کردی؟ حضور من در این جا باعث می‌شود که بتوانم از کنگره به خاطر حال خوشی که به من داده قدردانی کنم. جمله ای قشنگ است که می‌گوید: گام‌های بلند از قدم های کوچک شروع می‌شود، کمک من هم همان قدم کوچک است اما خیلی مهم است با قدم‌هایی که برمی‌داریم کجا می خواهیم بگذاریم و ما این قدمی که در بخشش در راه کنگره می گذاریم خیلی مهم است که بدانیم خیلی‌ها پشت در کنگره هستند، در تاریکی و جهلی که خود ما هم تجربه کرده‌ایم و گرفتار آن بودیم که کنگره ما را نجات داد. باید شعب در سراسر کشور باشند تا بتواند صدای کنگره را به همه جا برسانند و آن ها هم بتوانند درمان شوند. جناب آقای مهندس دژاکام این لطف و بزرگواری را داشتند، دست هزاران نفر را گرفتند و از این بدبختی نجات دادند. الان من باید خود را نشان دهم، آقای مهندس آن قدر در حق من لطف کردند که من اصلا نمی دانستم درمان اعتیاد چیست؟ اصلاً نمی دانستم اعتیاد چیست؟ یک مصرف‌کننده را درک نمی کردم اما الان خوب می توانم اعتیاد و مواد مخدر را بشناسم و مصرف‌کننده را درک کنم. ما باید دست به دست هم بدهیم تا به قول آقای مهندس ید واحده باشیم و پشتوانه‌ی این مرد بزرگ باشیم.
با همتی که آقای مهندس داشتند و کار بسیار سختی که انجام می دهند، نیاز به حمایت‌های مالی ما دارند. از جمله ساخت دانشگاه؛ نیاز به پهلوانان، دنور ها و اعضای لژیون سردار دارند که حمایت کنند. علم کنگره را جهانی کنند و به گوش جهانیان برسانند. این روز زیبا را خدمت همه عزیزان تبریک عرض می کنم، به خصوص عزیزانی که در این شعبه عضو پهلوان و سردار هستند، به خانم مریم عزیز و خانواده ایشان که واقعاً اولین قدمی بود که برای ایجاد شعبه در شهرضا برداشتند، تشکر می کنم که با زمینی که به کنگره اهدا کردند. خیلی همت می خواهد که از یک خانواده چند نفر پهلوان باشند و این نشان می‌دهد که به درک و فهم واقعی رسیده‌اند و قدردان کنگره هستند.

مشارکت همسفر فاطمه
خدا قوت می گویم خدمت استاد، نگهبان و دبیر جلسه. جایگاه استادی را به خانم سمیه تبریک می گویم. درباره دستور جلسه این هفته جشن گلریزان، یک جشن باشکوهی است و چون کنگره ۶۰ از هیچ سازمانی حمایت مالی نمی شود به خاطر همین اعضای کنگره ۶۰ از خود آن را حمایت می کنند تا انشاالله پیام کنگره ۶۰ جهانی شود و خانواده ها و کسانی که از بیماری اعتیاد رنج می برند، درمان شوند و آرامش به زندگی آنها برگردد، با کمک در جشن گلریزان، عشق، برکت و آرامش را به خود و خانواده هدیه می کنیم.

مشارکت همسفر شادی
سلام و عرض ادب خدمت خانم سمیه، خداقوت به نگهبان و دبیر جلسه. من با این که سال اولی هست که در این جشن شرکت می کنم واقعا به وجد آمده ام خیلی خوشحال هستم در این هفته در تکاپو بودم، به گونه ای هست که بچه های خود را هم سهیم کردم. با دخترم در این دو سه روز با هم در حال تدارکات بودیم، او هم چقدر خوشحال بود و روز شماری می کرد که این روز برسد. به گفته کمک راهنمایم خانم لیلای عزیز، مواظب باشید این چند روز شیطان بر شما غلبه می کند واقعا برای من غلبه کرد، به گونه ای بود که می خواست خدشه‌دار شود ولی من نگذاشتم، با این که همان دیروز یک موضوع مالی برای من پیش آمد ولی روی این موضوع استقامت داشتم و با خود گفتم که باید چند روز دیگر این پول را پرداخت کنم و خدایا خودت من را در این جشن راه دادی پس خودت هم کمک کن که واقعاً همین‌طور شد.

مشارکت همسفر فاطمه
من فقط در صورتی می توانم پول یا طلای خود را از این دنیا ببرم که آن را تبدیل کنم. به عنوان مثال ما به هر کشوری که بخواهیم برویم باید پول همان کشور را با خود ببریم. من‌ فقط در صورت بخشش می توانم پول خود را ازاین مکان تبدیل کنم و با خود ببرم. انشاالله سال آینده دانشگاه تاسیس می شود و خود یک منبع درآمدی برای کنگره می شود و دیگر نیازی به پول ما نیست و آن موقع ما حسرت می خوریم.

مشارکت همسفر مونس
در حرکت خود هیچ تردیدی راه ندهید که مسافرین دیگر در تکمیل سقفهای مرفوع با شما هم نوا خواهند شد، فر انسان های برباد رفته و در خاکسترها مدفون شده مانند گنجی است که به صاحبان اصلی آن پس داده خواهد شد مشروط بر آنکه طلب نماید خداوند در قرآن می گوید با من معامله کنید یکی بدهید و ده‌ تا بگیرید.

همسفران نمایندگی شهرضا