سخن بیداری؛ نوشته ای از لژیون مسافر همایون سالخورده

اولین چیزی که مواد مخدر از ما می‌گیرد شخصیت ماست. انسان وقتی‌که در ضعف عمومی قرار دارد که ناشی از در مشکلات بودن یا آموزش ندیدن است به هر ریسمانی چنگ می‌زند، حتی اگر ریسمان شیطان باشد. همه انسان‌ها در بعضی حس‌ها باهم مشترک هستند که اصطلاحاٌ به آن حس مشترک گویند.

مثلاً در خواب حس مشترک ما در کائنات سیر می‌کند. وقتی‌که ما به سمت ملک می‌رویم به نفس مطمئنه می‌رسیم. درمجموع کشمکش جن و ملک ما باعث جهت گرفتن مسیر نفس می‌شود که عقل فرمان آخر می‌دهد. عقل بر اساس دانایی تصمیم می‌گیرد و قدرت و مهارت که از دانایی مؤثر به وجود می‌آید باعث تصمیم درست و سالم عقل می‌گردد.

روح عامل حرکت نیست بلکه خواست نفس ما باعث حرکت می‌شود. خداوند مهربان محدودیتی برای صور پنهان گذاشته که همان صور آشکار است و اختیار را برای انسان قرار داده تا ظرفیتی از صور پنهان به وجود آید تا به تکامل برسیم و برای رسیدن به این تکامل باید از بدی‌ها به خوبی‌ها برسیم.

هرکسی بر مبنای خواسته‌ای که دارد به میزان دانایی می‌رسد. هر ویژگی وصفتی و بیماری که داشته باشیم با خود به آن دنیا می‌بریم چون صور پنهان آن را درک می‌کند و نفس از ما گرفته می‌شود که دارای مشکلاتی که خود در این دنیا به وجود آوردیم.

در نقطه‌ای از زندگی انسان تصمیم می‌گیرد که بر مبنای اشتباهاتی که انجام داده تغییر کند سخنی بیان می‌کند در آن لحظه که به آن سخن بیداری گویند. چون صور پنهان او از خداوند تقاضا می‌کند به او کمک شود از طرف کائنات. در جهان‌های متفاوت سخن بیداری را بیان می‌کند که فقط بستگی به خواست و لیاقت او دارد.

منبع کنگره 60 : وبلاگ مسافر همایون سالخورده