بنام قادر مطلق
وادی چهارم وادی خودشناسی است (سپس نوع نگاه ما به خداوند نیز تغییر خواهد کرد) در این وادی میگوید:
«در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن.»
برای این منظور ابتدا باید خویشتن را بشناسیم. هر انسان دارای صور آشکار (جسم) و صور پنهان (روح، نفس، عقل) و در این میان نفس یکی از موضوعات اصلی قابل بحث میباشد، نفس انسان شامل سه مرحله میباشد نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه.
فردی که در مرحله نفس اماره باشد برای او مصرف کردن در هر شرایطی جایز است و برای او اهمیتی ندارد چه تخریبهایی برای خود و اطرافیان ایجاد شده است. نفس لوامه نفس سرزنش کننده است و ما باید حداقل وارد نفس لوامه بشویم تا از کارهای اشتباه خود پشیمان شده و خود را سرزنش کنیم. برای رسیدن به درمان اعتیاد نیز باید به نفس مطمئنه در این مورد رسید. باید نفس پاکسازی شود. نه تنها در جسم بلکه در روان و جهانبینی نیز باید پاکسازی رخ دهد که آسان نیست.
این وادی تأکید بر این دارد که «در انجام مسائل حیاتی (مثل اعتیاد) مسئولیت با خودمان است و نمیتوانیم مسئولیت اعمال خود را به خداوند بسپاریم»
در زندگی اجتماعی و گروهی چه در جوامع انسانی و چه در میان حیواناتی که گروهی زندگی میکنند (مثل زنبورها، مورچهها، شیرها ...)، هر شخص مسئولیتی دارد و باید مسئولیتپذیر باشد، عمده مشکل جایی پیش میآید که حدود این مسئولیتها به هم میخورد و یا فرد یا افرادی مسئولیتی که بر عهده دارند را به گردن دیگران میاندازند.
در تمام جوامع برای جلوگیری از اختلافات، قراردادهایی تنظیم میکنند که هدف آنها تعیین حدود مسئولیت افراد است.
زمانی که انسان وارد زمین شد، قراردادی با خالق خود منعقد کرد در این قرارداد خداوند تمام نقشه راه را در قالب روح در انسان دمید و انسان نیز قبول کرد که از این راهنما همواره پیروی کند و خداوند نیز وعده داد تا زمانی که انسان از این مشاور راهنمایی بگیرد، امنیت او را تضمین خواهد کرد و تا به امروز کوچکترین خلف وعدهای از طرف خالق نشده است ولی انسان بهعناوینمختلف پیمانشکنی کرده است و مرتب سعی نموده با توجیه و بهانه، فرمان نفس خود را جایگزین راهنمایی روح کند؛ و چون به مشکل برمیخورد از خداوند استمداد میخواهد که مشکل را حل کند که در این فرایند نهتنها مسئولیت و وظیفه خود را درست انجام نداده بلکه مسئولیت حل مشکل خود را به خداوند واگذار میکند.
تصور میکنیم وظیفه ما به وجود آوردن مشکل است و وظیفه خداوند، حل کردن مشکل. ما در اکثر موارد جایگاه خود را با جایگاه خداوند اشتباه گرفتهایم و خود را فرمانده و خداوند را فرمانبردار فرض میکنیم.
خداوند راه و مسیر را برای ما مشخص کرده، اما به ما اختیار داده تا در مسیر صحیح حرکت کنیم و در این بین راهنمایانی هم فرستاده تا ما را راهنمایی کنند.
بنابراین اگر مسیر اشتباه رفتیم و دچار مشکل شدیم مقصر خودمانیم و خود بایستی مسئولیت آن را به گردن گرفته و برای جبران آن تلاش کنیم؛ و مطمئناً اگر در این مسیر حرکت کنیم خداوند هم به یاریمان خواهد شتافت.
دعا و نذر کردن زمانی خوب است که حرکتی داشته باشیم، نه اینکه هر کار ضد ارزشی که خواستیم انجام دهیم و زمانی که به مشکل برخوردیم با دعا و نذر و... وظیفه حل مشکل را به خداوند بسپاریم.
ضربالمثلی در این مورد است که میگوید «از تو حرکت، از خدا برکت».
منبع: وبلاگ مسافر مهدی سلطانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
3214