English Version
English

دستور جلسه این هفته: وادی دوم و تاثیر آن روی من

دستور جلسه این هفته: وادی دوم و تاثیر آن روی من

«افحسبتم انما خلقناکم عبثاً و انکم الینا لاترجعون» سوره مبارکه مومنون آیه 115

شروع وادی 2 که با کلام خدا و نور آغاز می‌شود می‌تواند مبدأ بسیار نیکویی برای شناخت صور آشکار و پنهان آدمی باشد که فرجام آن به تزکیه و پالایش خواهد رسید اما برای کسانی که در عناوین این وادی‌ها تفکر می‌کنند.

این‌که می‌گویم تفکر نه آن فکری است که هیچ کمکی به درمان اعتیاد یا دوری از هر ضد ارزش دیگری نداشته باشد و حتی بالعکس باعث غوطه‌ور شدن بیشتر ما در خود گردد بلکه نوعی از تفکرات است که به ما بگوید یا بفهماند که اول کجای کار قرار داریم و از کجا باید شروع کنیم چراکه دانستن مبدأ سفر به‌اندازه مقصد آن الزامی است

چون انحراف در تصورات و تفکرات یک مصرف‌کننده مسئله‌ای است که نباید آن را انکار نمود. در خاطرم هست در زمان سفر اولم که راهنما از ما می‌خواست وادی‌ها را مطالعه کنیم و برداشت خود را از آن‌ها بگوییم یکی از برادرانم در لژیون این سؤال را پرسید که چرا آقای مهندس در وادی 2 در توصیف مصرف‌کنندگان مواد مخدر عبارت «آش‌ولاش» را بکار برده است و آیا عبارت مناسب‌تری برای بیان این موضوع وجود نداشته که حق مطلب را برساند؟

 ملاحظه می‌کنید؟ بیان این مطلب به‌خودی‌خود نشان از نوعی انحراف در تفکر است.

اگر مصرف‌کنندگان عزیز صرفاً در مورد ارتباط با خانواده خود بدانند که چه تخریب‌هایی داشته‌اند قطعاً به این نتیجه خواهند رسید که حتی آن عبارت نیز فراتر از احوالات ایشان بوده است و سایر تخریب‌ها در موارد دیگر پیشکش.

به‌هرحال اینکه افراد به چه دلیل رو به اعتیاد می‌آورند و در ضد ارزش‌ها فرو می‌روند به کنار، آنچه مهم است خروج انسان‌ها از این ظلمات است.

به نظر بنده مایی که به کنگره را یافته‌ایم می‌توانیم به موضوع این‌گونه نگاه کنیم که باروی آوردن به اعتیاد راهی پیداکرده‌ایم برای نرسیدن به خدا و مهم ازنظر من آن است که بگویم: خوب؛ دیگر این را نمی‌خواهیم. به قول جناب آقای مهندس در وادی 2 «اصولاً انسان تاریکی‌ها را تجربه می‌کند برای پی بردن به عظمت روشنایی‌ها». هر وقت که این جمله را می‌خوانم یاد سخن زیبای صدرالمتألهین ملاصدرا می‌افتم که می‌گوید: «برای رسیدن به بهشت می‌بایست تا دم دروازه‌های جهنم بروی».

اعتیاد به ذات خودش چیز خوبی نیست، اما اعتیادی که جایگاه ما را به ما بشناساند و باعث شود به‌سوی خدا و روشنایی‌ها حرکت کنیم به نظرم آن‌قدرها هم که می‌گویند بد نباشد.

نکته حائز اهمیت دیگر آن است که می‌بایست مواظب افکارمان باشیم تا درنتیجه گیری‌هایمان خللی حاصل نگردد و نهایتاً سر از پوچی درنیاوریم. همان‌طور که می‌دانیم حس اولین نیروی بکار گیری قوه عقل است و ازآنجایی‌که کار نیروهای منفی آلوده کردن حس است. پس تفکر با حس آلوده باعث ایجاد انحراف در روند تفکر ما می‌شود که فرجام آن حاصلی جز پوچی ندارد. اگر با این حس بر این باوریم که درست فکر می‌کنیم فقط کافی است به اعتیاد و پیشرفت آن در زندگی‌مان خوب دقت کنیم تا به این نتیجه برسیم که تاکنون درست فکر نمی‌کرده‌ایم. پیشنهاد دیگر بنده آن است سخن اندیشمندان و بزرگان را سرلوحه و سرمشق خودگردانیم که زندگی آن‌ها خروجی قابل قبولی داشته و حرکت‌هایشان ارزشی بوده است نه آن‌ها که در آخر امر دست به خودکشی زده‌اند. این افراد معمولاً در برداشت‌هایشان دچار تغییر به رأی می‌شوند و هیچ تفکری را به‌جز آنچه می‌پندارند، نمی‌پذیرند که انشا الله با مراعات این وادی‌ها و تفکر سالم در آن‌ها امید داریم از این مقوله ایمن بمانیم.

حال که این مطلب برایمان روشن است و می‌دانیم (البته با کمک آموزش‌ها و نشریات کنگره) اعتیاد جز تخریب و ضرر نصیبی برایمان ندارد امید آن دارم با شناخت جایگاه انسان و آشنایی با صور آشکار و پنهانمان که اولین و مهم‌ترین قدم در مسیر شناخت خداست بتوانیم به‌طور روزافزون از ضد ارزش‌ها فاصله بگیریم و با اتکا به یاری خداوند و دانش جهان‌بینی که به قول جناب مهندس «حلقه مفقوده» درمان اعتیاد و بسیاری از بیماری‌های امروزی است به‌فرمان عقل نزدیک شویم.

انشا الله


با احترام کمک راهنما محمد داداشی
 

 

منبع کنگره60

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .