همه ما میدانیم هر حرکتی با تفکر معنی پیدا میکند. لوای کنگره با اولین وادی که اعلام میدارد، با تفکر ساختارها آغاز میگردد و بدون تفکر هر چه هست روبهزوال است، به احتراز درمیآید و نقش تفکر در درمان بیماری اعتیاد را کاملاً اساسی و اصولی مطرح کرده و منظورش از این وادی این بوده که اگر میتوانید افکار منحرف پیش از ورود به کنگره را دور بریزید و تحت این لوا حرکت به سمت لایتناهی را شروع کرده و طرحی نو دراندازید٬ بسمالله و الا شمارا به خیر و ما را بهسلامت.
پس بد نیست فرق فکر با تفکر را بدانیم یا بهتر بدانیم «تفکر، کنترل هدفمند فکر است»؛ یعنی اینکه فکر ما در اختیار ما باشد و در راستای نیازها و اهدافی که ترسیم کردهایم بهپیش رود.
همانند یک کشتی که به بندر مقصد حرکت میکند نه به هرجایی که باد آن را ببرد. تفکر یعنی رام و اهلی کردن فکر. فکر ما خودسر است؛ یعنی از این شاخه به شاخه دیگر میپرد و نمیتوان آن را روی یک موضوع ثابت نگه داشت و مسیری که به سمتش میرود قابل پیشبینی نیست.
تفکر باعث میشود که عنان فکر در دست متفکر باشد. تفکر یعنی باغبانی و پرورش فکر. فکر اگر به حال خودش رها باشد و از القائات بیرونی ازجمله افراد و رسانهها و حوادث تأثیرات منفی بپذیرد به ثمرات و نتایج مفید نمیرسد.
فکر همانند یک زمین است که اگر باغبانی داشته باشد میتواند درختان تنومند با محصولات فراوان داشته باشد؛ و اگر به حال خودش رها شود علفهای هرز و بوتههای بیثمر آن را پر خواهد کرد.
تفکر یعنی کیمیاگری فکر. چه بسیار از افکاری که به ذهن ما میرسد بیارزش و بیهوده باشد اما تفکر میتواند همین افکار بیهوده را تبدیل به ایدههای بسیار ارزشمند نماید. به امید رهایی از افکار اهریمنی و رسیدن بهجایی که ازآنجا انشعاب یافتهایم.
منبع کنگره60: وبلاگ نمایندگی سعادت آباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
3327