English Version
English

کارگاه آموزشی کنگره 60، نمایندگی ارتش

کارگاه آموزشی کنگره 60، نمایندگی ارتش

 اولین جلسه از دوره بیست و ششم سری کارگاه‌های آموزشی جهان‌بینی کنگره 60؛ نمایندگی ارتش با استادی مسافر محسن و نگهبانی مسافر فرشاد و دبیری مسافر علی با دستور جلسه وادی یازدهم و تاثیر آن روی من در روز دوشنبه تاریخ 1398/04/24 رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

از نگهبان جلسه سپاسگزارم که این فرصت را برای خدمت کردن در اختیار من گذاشتند.

دستور جلسه این هفته در کنگره ۶۰ (وادی یازدهم و تأثیر آن روی من) است. در ابتدای پیام وادی آمده است که «برای کسانی که خواسته آنها به حد اعلای خود برسد» اگر بخواهیم در مورد خواست صحبت کنیم باید به درازای تاریخ بشر صحبت کنیم چرا؟ چون؛ مفهوم بنیادین خواست را ما با تعریف نفس می‌شناسیم، موجودیت انسان و ذره‌ذره وجود آشکار و پنهانش با مسئله خواست، درهم‌تنیده است. در تعریف نفس می‌گوید: نفس آن چیزی است که تعیین موجودیت می‌نماید به‌صورت آشکار و پنهان؛ تا به اینجا تعریف صددرصد ناقص است و زمانی کامل می‌شود که در ادامه می‌گوید: و نفس خواسته دارد و در ادامه توضیح می‌دهد که نفس درخت خرما، درخت خرما را تعیین موجودیت می‌کند، نفس مورچه، مورچه را و آنگاه می‌گوید: نفس انسانی مجموع خواسته‌های معقول و غیرمعقول است یا خواسته‌های نفسانی یا معنوی، در انسان در هر دو صورت نفس است یعنی در هر دو صورت، تحکیم بر روی ویژگی خواسته نفس است و به خاطر داشته باشیم که اگر بحث خواسته را از نفس بگیریم دیگر چیزی وجود نخواهد داشت.

وجودیت انسان درهم‌آمیخته با اختیار است و درجاهایی بزرگان اختیار را منطبق بر خواست می‌دانند و می‌گویند: اگر خواست است پس لاجرم اختیار نیز هست و یا اگر اختیاری داریم، بالاخره یک خواستی داریم که باید واجب آن اختیار داشته باشیم و آنجا اختیار معنا پیدا می‌کند. در شرح و قانون این وادی، جناب مهندس توضیح می‌دهند که برای موجودیت انسان باید یک منبع دانایی وجود داشته باشد، ضمن اینکه باید این منبع دانایی، تبدیل شود به تغییر جایگاه، فرض کنید که یک نفر مدام درس بخواند اما به او بگویند که ما بیشتر از مدرک پنجم دبستان به تو نمی‌دهیم؛ این آدم دچار چه حالتی می‌شود؟ ازنظر من، درگیر رکود حس تجربه می‌شود یعنی اینکه شاید از درون بگوید که من سواد بالاتری نسبت به پنجم دبستان دارم اما چون در بیرون، ارتقای جایگاه اتفاق نمی‌افتد دچار حس ناامیدی خواهد شد و مجال قدم برداشتن بعدی را از او می‌گیرد.

من سال‌ها مفاهیم را برسی می‌کردم و کتاب‌های فیلسوفان بزرگ غربی و شرقی را زیر رو کردم؛ حالا بعد از سال‌ها می‌فهمم اینکه؛ شناخت این مفاهیم یک ماجرا است و اینکه در معرض تجربه و شناخت و درک آن برسید، یک ماجرای دیگری است، ما یک کار ثابت داریم و هیچ‌وقت نمی‌گوییم که شما به جلسه بیا و اگر مفهوم را نفهمیدی بی‌زحمت از این به بعد جلسه نیا بلکه قاعده ما می‌گوید که شما چه بفهمی و چه نفهمی باید در جلسه حضور پیدا کنید زیرا در اینجا، عرصه عملکرد شناختی را رقم میزند.

 آن چیزی که تعریف نسبت به خواست را گاهی دشوار می‌کند و آن چیزی که باعث می‌شود در برخی از ما، این دشواری تبدیل به‌آسانی شود، زیر سر چه اتفاقی است، استاد رعد در پیامی می‌گویند: همیشه خواسته ما آن چیزی نیست که می‌بینیم و می‌خواهیم، بلکه آن چیزی است که نمی‌بینیم و نمی‌خواهیم و در بخش دوم پیام چرایی آن را توضیح می‌دهد و می‌گوید: زیرا حال برای ما واقعی است اما حقیقت جای دیگری است، اگر این مطلب را ساده کنم این‌گونه می‌شود که ما از صورت آشکار خود مطلع هستیم یعنی اینکه می‌دانیم چه سنی داریم و چه اندازه تحصیلات داریم و الا نمی‌دانم که چه می‌خواهم؟ آیا پول می‌خواهم؟ مدرک می‌خواهم؟ مقام می‌خواهم؟ این صورت آشکار است اما زمانی یکسری از خواسته‌ها در درون انسان پنهان است و انسان از آن خبر ندارد.

 

 

عکس و نگارنده: مسافر روزبه
تهیه و تنظیم گزارش: مسافر روزبه
منبع: کنگره60، نمایندگی ارتش

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .