توفیق همکلامی با یکی از اساتید محترم لژیون موسیقی نصیبم شد. صدای گرم و پرانرژی او به همراه لبخند درخشان روی صورتش؛ سه مؤلفه نور، صوت و حس را در من تداعی کرد. شما را به سهیم شدن در این حس زیبا، با مطالعه این گفتگو دعوت مینمایم.
در خدمت یکی از اساتید لژیون موسیقی هستیم، لطفاً خودتان را معرفی کنید؟
سلام دوستان پیام هستم مسافر، 13 سال تخریب داشتم و آخرین آنتی ایکس مصرفی الکل، قرص و انواع مادههای مخدر، 12 ماه و 16 روز سفر کردم به روش DST، داروی درمان OT، به کمک راهنمایی آقای آبتین نورانی و در حال حاضر 4 سال و 10 ماه هست که آزاد و رها هستم.
در ضمن مسافر سیگار هم هستم، تخریب 18 سال، روش درمان DST، داروی درمان آدامس خوراکی، زیر نظر آقای علی خدامی، 4 سال و چند ماهی میشود که از بند سیگار هم آزاد هستم.
از دوران نوجوانی خود بگویید و موسیقی را از چندسالگی شروع کردید؟
من در خانوادهای بزرگ شدم که پدرم در ساخت سنتور مشغول بود و من از کودکی با موسیقی آشنا بودم اما خودم سازی نمیزدم، 8 یا 9 ساله که بودم یادم میآید پدرم آموزشگاه موسیقی راهاندازی کرده بود و من در آنجا با یک انگشت روی صفحهکلید آهنگ میزدم. از سن 12 سالگی سنتور و موسیقی ایرانی را به طور جدی شروع کردم زیر نظر استاد کامکار و 4 سال هنرجوی ایشان بودم، بعد از آن با برادر ایشان اردشیر کامکار فعالیت داشتم.
از کدام دانشگاه فارغالتحصیل شدید و در آنجا چه سبکی را به صورت جدی کارکردید و در حال حاضر چه سبک موسیقی را ادامه میدهید؟
در پیرو سؤال قبل، من پیانو را در سن 18 سالگی شروع کردم و به هنرستان موسیقی سوره رفتم و در ادامه برای تحصیلات به خارج از کشور مهاجرت کردم. در دانشگاهی در گدانسک لهستان تحصیلات خودم را در نوازندگی پیانو شروع کردم و در ادامه با ساخت و تنظیم موسیقی الکترونیکی هم آشنا شدم، ولی مدرک دانشگاهی ندارم، چون به علت بیماری اعتیادی که داشتم درس خواندن را رها میکردم.
چه اتفاقی افتاد که به سمت مواد مخدر رفتید و چه آنتی ایکسهایی در زمان مصرفتان استفاده کردهاید؟
پدرم در خانواده مصرف سیگار داشت و همیشه برای من این سؤال وجود داشت که این چه چیزی است که بزرگترها آن را گوشه لبشان قرار میدهند و دود میکنند! این برای من جالب بود. از سن چهار سالگی ته سیگارهای پدرم را استفاده میکردم (با خنده)، البته بلد نبودم سیگار بکشم و بیشتر فوت میکردم و استارتش از آنجا بود. بزرگترها را میدیدم که مشروب میخورند، من هم! میتوانم بگویم استارت اعتیاد من از آن سالها خورده شده بود. از 12 سالگی حشیش و الکل را به عنوان نامزدی اعتیاد شروع کردم، برای کار بدی که میکردم دلیل تراشی میکردم که ضربه عشقی خوردم، زندگی سخت شده، دیگران با من بدرفتاری میکنند و خیلی از بحثها، واقعیتش این است که سیستم ایکس من از بدو تولد درستکار نمیکرده است و باعث شده بود که جاذبه مواد مخدر در زندگی من وجود داشته باشد.
مواد مخدر در موسیقی شما چه تأثیری داشته است؟
ما در کنگره 60 آموختهایم که مواد مخدر یک دوران طلایی دارد و نیروهای شیطانی ابتدا به ما وام طلایی میدهند و تواناییهایی که ماورا تواناییهای ما است، بعد از مصرف مواد به ما دست میدهد، اگر بخواهم بگویم تأثیر مثبت گذاشته است باید بگویم خیر، باعث شد در مسیر زندگی خیلی از چیزها را تجربه کنم و چیزهای زیادی ببینم، حس کنم و شاید از نظر احساسی خیلی کاملتر شدم. ولی در خیلی از جاها هم تخریب داشته است و حسهای خوبی که داشتم خراب شدند و شاید دیگر به این زودی برنگردند. شاید در ابتدا وام طلایی مواد به من آرامش و تمرکز داده بود، اما در ادامه همه آنها از من گرفت.
درباره نوجوانی و تحصیلتان پرسیده شد، میتوانم بپرسم چگونه با کنگره 60 آشنا شدید؟
من در زمان مصرف مواد مخدر به علت مصرف زیاد دو بار به کما رفتم، بار اول که به کما رفتم در کشور لهستان بود که سه روز در کما بودم، به علت مصرف کوکائین، آمفتامین، قرص اکستازی، گل و ماریجوانا. بار دوم در ایران بود که به مدت هفت روز در کما بودم، قرصهایی که روانپزشک تجویز میکرد را مصرف، متادون و الکل خوردم و بعد به همراه آن حشیش، گل و شیره تریاک هم مصرف کردم که این مادهها باهم تداخل داشت و دچار ایست قلبی شده و وارد کما شدم. اصلاً شرایط خوبی نداشتم و بعد از کمای دوم یکی از اقوامم متوجه شد که درگیر مواد مخدر هستم و حدود شش سال پیش بود که من را به کنگره معرفی کرد و باعث شد من با کنگره 60 آشنا شوم.
به نظر شما یک مسافر سفر اولی که باتجربه انواع آنتی ایکسها وارد کنگره 60 میشود، چه مشکلاتی دارد؟ چه کاری باید در ادامه سفر انجام بدهد تا وارد حقههای نفس نشود؟
هرکس شرایط خاص خودش و همچنین راهکار خودش را دارد اما راهکاری که برای من خیلی عملی شد، این بود که؛ من چیزی جزء چشم به راهنمایم نگفتم و فکر زیاد نکردم، افرادی که در لژیون مینشستن برای من الگو بودند و میدانستم آنها هم در همین مسیر موفق شدند و حالشان خوب است.
زمانی که وارد کنگره 60 شدم حالم بسیار بد بود و ایمان نداشتم که بتوانم درمان شوم اما با چشمههای نور و جرقههایی که در ابتدای سفر به وجود آمد هرروز حال بد من، بهتر و بهتر شد. برای من یک سند بود که در این مسیر قرار است به حال بهتری برسم و همین موضوع برای من تبدیل به نقطه مثبتی شد که مسیرم را به.
زمانی که وارد سفر دوم شدید چه خواستهای از کنگره 60 داشتید که باعث شد در این مکان بمانید و خدمت کنید؟
کنگره 60، کمک بزرگی که به من کرد این بود که؛ دنیای نادانستههای من را به من نشان داد و هنگامیکه وارد این مسیر شدم بیشتر با کنجهای تاریکی خودم آشنا شدم، متوجه شدم که چقدر هنوز مشکلدارم و باید به دنبال راهحل برای حل این تاریکیها باشم، 5 سالی میشود که در کنگره 60 حضور دارم اما اگر بخواهم بگویم چقدر از دانستههایم را عملی کردهام امکان دارد، یک درصد هم نشود و در تلاش هستم که به درصد معقولی از توانایی برسم تا داناییهایی که در کنگره 60 آموختم را عملیاتی کنم.
چه اتفاقی افتاد که وارد لژیون موسیقی شدید؟
زمانی که به باشگاه تیروکمان میرفتم، بعضی. بارها اتفاق افتاده بود که لژیون موسیقی در کنگره 60 تشکیلشده اما بعد از مدتی منحل شده بود؛ اما زمانی که صحبت شد به خواست خداوند دوباره توسط استاد امین تصمیم گرفته شد تا ما فراخوان لژیون موسیقی داده، استارت کار را بزنیم و بتوانیم قطعات موسیقی کنگره 60 را اجرا کنیم و ببینیم آیا در کنگره نوازندهای وجود دارد؟ ابتدا با دنیای گنگی مواجه بودیم اما آرامآرام در مسیر، همانگونه که در کنگره گفته میشود "با حرکت راه درست نمایان میشود" ما هم با حرکتمان، راه برایمان مشخص میشد، باور نمیکردیم بعد از گذشت یک سال خیلی پیشرفت کنیم.
لژیون موسیقی در زندگی هنری شما چه تأثیری داشت؟
من سالها بود که نه ساز داشتم و نه سازی مینواختم، موسیقی در دنیای درونی من فراموششده بود، با اینکه تنها کاری که من بلد هستم موسیقی هست. همین شرکت در لژیون موسیقی و مدیریت کردن، در بسیاری از موضوعات، راهکارهای جدیدی به من یاد داد و توانست برایم خیلی مؤثر باشد تا بتوانم دوباره به دنیای موسیقی خودم نزدیک.
اشعار و آواها که در کنگره 60 خوانده میشود، چگونه نوشته و موسیقی آن چگونه انتخاب میشود؟
موسیقی کنگره 60 توسط استاد امین دژاکام و استاد محسن زهرایی ساخته میشود که در ابتدای کتاب 60 درجه زیر صفر هم ذکرشده است. موسیقی 14 تصویری که در کتاب هست توسط استاد امین ساختهشده و کاری که ما میکنیم موسیقی و ملودی ها را دریافت میکنیم و به خاطر اینکه ملولیها تک سازی هستند، آنها را برای سازهای ارکستر تنظیم میکنیم، همچنین استاد امین زحمت شعرهایی که شما میشنوید را کشیدهاند. بعضی از اشعار، پیامها هستند و بعضی از اشعار، مانند شکرگزاری توسط استاد زهرایی ساختهشده است. البته آن هم از یکی از پیامها گرفته و به شعر تبدیلشده است و با همکاری همدیگر موسیقیها را باهم تدوین و تنظیم میکنیم.
چه ملاکی برای انتخاب نوازنده و ساز در لژیون موسیقی وجود دارد و انتخاب بر چه اساسی است؟
نوازندهها و کسانی که میخواهند وارد لژیون موسیقی بشوند، ابتدا باید با ساز خودشان آشنایی کامل داشته باشند و عامل دیگر نت خوانی هست. کسانی که وارد لژیون موسیقی میشوند، باید کاملاً با نت خوانی آشنا باشند تا زمانی که نتی به آنها داده میشود راحت بتوانند بخوانند و بتوانند با گروه موسیقی هماهنگ بشوند.
متشکرم از اینکه وقتتان را در اختیار من قراردادید، اگر سخنی هست من در خدمت شما هستم.
حرفی نیست، متشکرم از شما بابت مصاحبهای که با من انجام دادید.
تهیه: همسفر علیرضا
تنظیم در وبلاگ همسفران آقا
- تعداد بازدید از این مطلب :
1090