English Version
English

از مصرف شیشه تا مرزبانی؛ جشن سومین سال رهایی مسافر مهدی

از مصرف شیشه تا مرزبانی؛ جشن سومین سال رهایی مسافر مهدی

دهمین جلسه از دور سی و هشتم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی پرستار به استادی مسافر رضا، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر علی با دستور جلسه تخریب‌های شیشه و درمان آن با متد DST و و همچنین تولد سومین سال رهایی مسافر مهدی در روز شنبه  مورخ  1398/04/15 راس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر

خیلی خوشحال هستم که امروز لیاقت این را دارم که در کنار شما عزیزان حضور داشته باشم بنا به‌ فرمان آقای مهندس راهنمای مرزبان‌های هر شعبه ایجنت آن شعبه هست ولی امروز به بنده اجازه داده شد که در این جایگاه حضورداشته باشم. در کنگره ۶۰ رهجوی من یا رهجوی فلان راهنما وجود ندارد بلکه در اینجا به‌نوعی یک بازی بسیار زیبا است که کارگردان این بازی زیبا و شگفت‌انگیز آقای مهندس هستند که اگر فردی وارد این بازی زیبا و شگفت‌انگیز می‌شود بتواند با حس خوب و حق انتخاب خود به رهایی و حال خوش برسد.

دستور جلسه امروز ما دارای دو بخش هست که بخش اول تخریب شیشه و درمان آن به روش DST و بخش دوم دستور جلسه تولد 3 سال رهایی آقای مهدی مرزبان شعبه است. در رابطه با بحث شیشه چون ماده مصرفی بنده در چند سال آخر مصرف به‌طور خاص شیشه بود شاید بتوانم اطلاعاتی را راجع به وضعیت خودم برای شما ارائه کنم. بسیار تا بسیار شیشه ماده خطرناکی است و با مواد مخدر دیگر قابل‌مقایسه نیست. یک مصرف‌کننده تریاک را تحت هیچ شرایطی نمی‌توانید با مصرف‌کننده شیشه مقایسه نمایید زیرا فوق‌العاده تخریب بسیار بالا ازلحاظ روحی، روانی، جهان‌بینی، ساختار شخصیتی و از لحاظ جسمی به فرد وارد می‌کند.

تا قبل از مصرف شیشه دندان‌های من جنس بسیار خوبی داشت و متأسفانه بعد از استفاده از این ماده مخدر دندان‌های من از وسط شکسته می‌شد و این در حالی بود که دندان‌های من کاملاً سالم بودند. شیشه تأثیر بسیار بد بر روی کبد مصرف‌کننده دارد به صورتی که پس از مصرف چند سال یک کبد سالم را تبدیل به یک کبد چرب از نوع A می‌کند و همچنین رسوب بسیار شدید در قسمت ریه به وجود می‌آورد. یکی از عوامل مهم تخریب‌های شیشه بر روی فرد مصرف‌کننده تخریب شخصیتی است که باعث سقوط فرد می‌گردد و باعث می‌شود که فرد در خانه خود مانند کارتن‌خواب‌ها شود هیچ‌کس برای شخصیت فرد ارزشی قائل نیست چون شخصیتی وجود ندارد.

با اطرافیان قادر به درست صحبت کردن و باادب بودن نبودم احساس می‌کردم همه افراد من را به چشم حسادت و بدبینی نگاه می‌کنند و احساس می‌کردم که اگر فردی از راه دور در حال خندیدن است منظور او من بودم، حس بدبینی بسیار شدید که در چند مورد منجر به حمله به افراد گردید که اگر لطف خدا شامل حال من نبود باعث اتفاقات بسیار بدی می‌گردید .مزه شیشه بسیار بد و تلخ است ولی من مجبور بودم که آن را بخورم چون اگر این کار را انجام نمی‌دادم نمی‌توانستم صبح از جای خود بلند شوم احساس می‌کردم که در ستون فقرات من چاقویی گذاشته‌شده و در حال خراشیدن آنجا است باید یک صوت شیشه روی زبان خود می‌گذاشتم تا آب شود بعد تازه می‌توانستم از رختخواب بیرون رفته و جایی را پیدا کنم که بتوانم مصرف کنم.

به‌ واسطه شیشه من روزهای بسیار تلخی را مشاهده نمودم شاید به‌اندازه فردی که ۵۰ سال مصرف تریاک دارد، در تاریک‌ترین درجه زندگی خداوند دست من را گرفت وگرنه اگر مدت کوتاهی مصرف من ادامه داشت باعث اتفاق بسیار بدی برای خود و باقی افراد می‌شدم. در ابتدا اصلاً کنگره و جایی که در آن بودم را درک نمی‌کردم اصلاً داروی اوپیوم جوابگوی من نبود چون مصرف من چیز دیگری بود ولی با گوش کردن به حرف‌های راهنما و گذشت زمان نتیجه بسیار خوبی از این روش درمان گرفت.

سیستم بیوشیمی من بر اثر استفاده از شیشه تخریب‌شده بود و با روش و با استفاده از داروی اوپیوم به حالت بسیار خوب و نرمالی برگردانده شد که در انتهای سفر حال بسیار خوبی را تجربه کردم. به افرادی که مصرف آن‌ها شیشه هست توصیه می‌کنم که زیاد عجله نکنند چون این افراد حس اینکه استعداد آن‌ها از بقیه بیشتر است و حسی که می‌خواهند نسبت به بقیه زودتر به نتیجه برسند در آن‌ها بیشتر هست توصیه من به این افراد این است که یک مقدار صبور باشند و باگذشت زمان مطمئن باشند که روش DST بر روی شیشه بهترین جواب را خواهد داشت.

خلاصه سخنان استاد درباره مسافر مهدی:

در مورد قسمت دوم دستور جلسه آقا ، زمانی که وارد کنگره شد بسیار حال خرابی داشت باکسی صحبت نمی‌کرد. مهدی با یک برادر لژیونی کنار هم بودند تقریباً در یک‌زمان وارد کنگره شدند و من همیشه معتقد بودم که آقا مهدی در طی کردن سفر دچار مشکل می‌شود و به سفر خود ادامه نمی‌دهد و برادر لژیونی او به‌خوبی سفر خود را به پایان می‌رساند و خدمتگزار کنگره می‌شود که دقیقاً برعکس تفکرات من اتفاق افتاد و آقا مهدی به‌خوبی سفر خود را به پایان رساند و در کنگره ماند.

بسیار شلوغ‌کار بود؛ اما خدا را شکر که به‌خوبی سفر اول خود را به پایان رساند و در سفر دوم خدمت گذار خوبی برای کنگره شد و اصولی این خدمت‌ها را طی نمود. زمانی است که فردی را به‌ زور در جایگاه خدمتی قرار می‌دهی مانند چاه آبی که در آن آب ریخته شود که فایده‌ای ندارد ولی آقا مهدی اگر کاری را انجام می‌داد صفر تا صد به شکل اصولی انجام می‌داد و این‌یکی از خصوصیات مثبت او بوددر قسمت OT کمک بسیار زیادی انجام داد و نامه‌ها را بدون اشتباه صادر می‌نمود در قسمت مرزبانی هم آقای صداقت باید راجع به مهدی نظر بدهندخیلی ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش نمودید.

اعلام سفر مسافر:

تخریب 10 سال آنتی ایکس‌های مصرفی تریاک، شیره، شیشه و قرص؛ مدت‌ زمان سفر10 ماه به روش DST با شربت شفابخش OT ورزش فوتبال، راهنما دیده‌بان آقای محمدصادق صداقت؛ رهایی دقیقاً 3 سال

آرزوی مسافر :

آرزویی که از ته قلب و همیشه در دوره مرزبانی خود داشتم این بود که بتوانم رهایی تمام سفر اولی‌هایی که در این شعبه حضور دارند را با چشم خود ببینم.

 
سخنان مسافر:

به نام خدا سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر

اول‌ از همه ی  شما ممنون هستم که در جشن سه سال رهایی من شرکت نمودید و توانستید این خاطره را برای من ماندگار کنیدمن در اواخر سال 94 باحال بسیار خراب وارد شعبه شدم به‌خوبی به یاد دارم که آقای امین سیاوشی بنده را به مدت دو جلسه مشاوره نمودند جلسه سوم زمانی که قرار شد من لژیون انتخاب کنم لژیون آقای رضا صبایی پر بود و به من گفتند که لژیونی غیر از آن لژیون را انتخاب نمایم که بنده موافقت نکردم و گفتم که با حس خود می‌خواهم به این لژیون بروم که در ادامه موفق شدم به خواسته خود برسم و تا زمانی که مرزبان شدم صندلی کناری آقای صبایی نشسته بودم و به مدت 3 سال زانو به‌زانوی آقای صبایی در لژیون ایشان حضور داشتم.

من در ابتدا با مصرف 4 نوع ماده مخدر وارد لژیون شدم و اصلاً حال خوبی نداشتم از صبح که از خواب بیدار می‌شدم مصرف شیشه را شروع می‌کردم بعد از آن شروع به کشیدن تریاک می‌کردم بعدازآن شیره را به همراه قرص می‌خوردم و بعد تازه به سرکار می‌رفتم بعدازظهر دوباره همین اتفاق می‌افتد.  من به مدت 8 سال شیره استفاده نمودم و کسی چیزی متوجه نشد ولی زمانی که به مدت ۲ سال به مصرف شیشه پرداختم تمام ایران فهمیدند.

تمام زندگی خود را از دست دادم و زمانی که پای خود را در شعبه پرستار گذاشتم فقط یک پسر برای من مانده بود. وقتی مشاهده می‌کنم که افرادی با همسفران خود وارد کنگره 60 می‌شوند همسفران به‌خوبی سفر می‌نمایند ولی متأسفانه خود فرد به‌ خوبی کارهایش را انجام نمی‌دهد بسیار ناراحت می‌شوم چون من تمام تلاش خود را انجام دادم که همسفر من به کنگره بیاید ولی تلاش من بدون نتیجه ماند و درنهایت کار ما دو نفر به جدایی رسیدواقعاً من تمام زندگی خود را از دست‌داده بودم روزهایی بود که فقط هزینه آمدن به کنگره را داشتم. من چهار سال به کنگره آمدم بدون اینکه حتی یک جلسه غیبت‌کنم.

همان‌طور که من در زمان مصرف بسیار زود به یک مصرف‌کننده حرفه‌ای تبدیل‌شده بودم با خود عهد بسته بودم که زمانی پای خود را به درون کنگره می‌گذارم به‌خوبی سفر نمایم و در مشاوره تازه واردین همیشه میگویم که اگر کسی خواست بالایی داشته باشد هدف هم دارد. من زمانی که به کنگره وارد شدم باهدف این کار را انجام دادم و تمام سختی‌ها را به جان خریدم. به خودم می‌گفتم که باید به تمام خواسته‌های خود برسم، پایه‌های مالی خودم را قوی کنم، شغل خوب داشته باشم که خدا را سپاس در این 3 سال به‌اندازه 10 سال رشد کردممن هدفم را طوری تعیین نموده بودم که تمام چیزهایی را که از دست‌داده بودم را دوباره برگردانم ولی متأسفانه تنها چیزی که توانایی برگشت آن را نداشتم و ندارم پدرم بود.

زمانی که من در اوج مصرف مواد مخدر بودم پدر خود را از دست دادم که اتفاق برای من بسیار سخت و ناگوار بود و از شما دوستان خواهش می‌نمایم که در جبران نمودن این اشتباه بزرگ که همیشه خودم را مقصر آن می‌دانم کمکم کنید تا با خدمت کردن به شما بتوانم به آرامش برسمدر دوران مرزبانی اگر به افرادی بی‌احترامی نموده‌ام ازاینجا از آن‌ها عذرخواهی می‌کنم. خدا را شاهد می‌گیرم که اگر به رهجویی تذکر داده باشم اولاً که این تذکر در راستای کنگره اتفاق افتاده است و همچنین این تذکر برای ماندن و درست سفر کردن و میزان علاقه من به آن رهجو اتفاق افتاده است.

از آقای صبایی بسیار تشکر می‌کنم ایشان برای من بسیار زحمت‌کشیده‌اند و من تمام موفقیت‌هایی را که کسب کردم از راهنمایی ایشان بوده است. از آقای صداقت بسیار سپاس گذار هستم ایشان در دوره مرزبانی به بنده بسیار کمک نمودند و مشکلات بسیاری که من با آن‌ها مواجه بودم را باراهنمایی‌های به‌موقع آقای صداقت توانستم حل نمایم. درنهایت از تمام شما قدردانی می‌کنم که به صحبت‌های من گوش نمودید.

در ادامه جشن تولد...







مرزبان کشیک:


 

تایپ: مسافر وحید
تنظیم در وبلاگ نمایندگی پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .