سلام دوستان پرستو هستم، همسفر
خداوند، کائنات و هستی، قوانینی دارد که لازم است برای درست و سالم زندگی کردن، این قوانین را محترم شماریم. کنگره ۶۰ چند مورد از این قوانین را توضیح و شرح داده است. یکی از این قوانین تعادل است.
تعادل به معنای میانهروی است. در کتاب عشق، چندین بار از تعادل و عدالت صحبت شده است و در وادی یازدهم گفتهشده که تعادل قانون است و افراطوتفریط خواست ما. همچنین در وادی سیزدهم هم بیانشده است که زندگی بهگونهای است که بایستی از هرگونه افراطوتفریط پرهیز نمود و جانب اعتدال یا تعادل را رعایت نمود، زیرا از حرکت باد است که زندگی به مفهومی از سکون به درمیآید و باد به طوفان هم میرسد.
در کنگره ۶۰، گفته میشود که قوانین الهی ثابت هستند، اما مخدوش کردن آنها امکانپذیر است، پس نتیجه میگیریم، هرگاه در جهت افراط و یا تفریط حرکت کنیم، قانون تعادل را زیر پا گذاشتهایم و طبق قانون دیگر هستی، یعنی قانون مثقال، نتیجه آن را در زندگی خودخواهیم دید. «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ، وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ پس هر كس به وزن ذرهاى نیكى كرده باشد آن را مىبیند و هر كس به وزن ذرهاى بدى كرده باشد، آن را مىبیند» (زلزله، آیه ۷ و ۸)
تفریط یعنی کمی و کاستی. هرگاه در هر موضوع و مسئلهای کوتاهی کنیم، گویی قانون تعادل را نادیده گرفتهایم. افراط به معنای زیادهروی است که انجام آنهم زیر پا گذاشتن قانون تعادل است. این قانون در تمام سطوح زندگی کاربرد دارد و باید رعایت شود. در خصوص آداب معاشرت نیز رعایت تعادل، الزامی است.
برای آنکه در هر مسئلهای بدانیم، حد تعادل کجاست؟ باید آن مسئله یا موضوع را کاملاً بشناسیم. در خصوص آداب معاشرت نیز چنین است. آداب معاشرت به معنی رسوم و عاداتی است که باید همواره در نظر بگیریم و در همه جای زندگی اعم از محیط بیرون، محیط کار، محیط تحصیل، خانواده و حتی فضای مجازی رعایت کنیم. رعایت این آداب ما را به سمت تعادل هدایت میکند.
چند مورد از این آداب توسط جناب مهندس عنوانشده است؛
در بدو ورود به هر مکانی، حتی اگر مطمئن هستیم که کسی در آنجا نیست، باید سلام کنیم.
در مقابل پیشکسوت یا بزرگتر (سن یا مقام) دستهایمان را در جیب نگذاریم.
هنگام صحبت کردنِ رودررو، باید با طرف مقابل یک مقدار فاصله داشته باشیم.
هنگام دست دادن، کوچکتر نمیتواند دستش را مقابل بزرگتر دراز کند.
و موارد دیگر ازایندست که در هر موضوعی باید رعایت شود، حتی هنگام غذا خوردن، حرف زدن و ...
اینکه جناب مهندس در همه زمینهها آداب معاشرت را بیان میکنند و دستور جلسهای را به این موضوع اختصاص دادهاند، اهمیت این مسئله یعنی رعایت آداب معاشرت را نشان میدهد.
فکر میکنم این دستور جلسه بهنوعی حدومرز روابط ما با دنیای بیرون را بیان میکند و میگوید که چهکار کنیم که کنار سایر انسانها بهدرستی زندگی کنیم و دچار مشکلات عدیده نشویم. شاید رعایت این قوانین، ساده به نظر برسد، اما باید بدانیم با شروع به انجام این کارها به صراط مستقیم نزدیکتر میشویم و انجام فرمان عقل برای ما آسانتر خواهد شد و در صلح و آرامش بیشتری قرار خواهیم گرفت.
همه ما این جمله را شنیدهایم که ادب، آداب دارد. دقیقاً رعایت ادب شرط لازم آداب معاشرت است و اگر اینطور نباشیم و ادب را رعایت نکنیم، ارتباطمان را با سایر انسانها مخدوش میکنیم و دچار مشکل و مسائل گوناگون میشویم که این خود همان تفریط است و نشان از جهل و نادانی ما دارد، جهلی که بزرگترین دشمن انسان است. همه ما در نقطه جهل قرار داریم و این انکارناپذیر است، اما در ادامه میتوانیم با تفکر و تجربه و آموزش به سمت دانایی حرکت کنیم.
اما در خصوص افراط، تصور میکنم حتی زیادهروی در ادب هم مشکلساز خواهد بود. همانطور که سردار در کتاب ۶۰ درجه میگویند:«باید بگوییم که قدری در آنچه به سر ما میآید، خودِ ما در آن بیتأثیر نیستیم، از خواستهای مشروع خود میگذریم، بدون اینکه بدانیم از آنِ ماست و قدری مأخوذ به آدابِ خویشیم و این در ادامۀ مسئولیتهای ما، تأخیر ایجاد مینماید که بیشتر اوقات، قابل جبران نیستند.»
پس نتیجه میگیریم نهتنها بیادبی ما را از تعادل خارج میکند؛ بلکه افراط در ادب و یا همان مأخوذ به آداب بودن نیز باعث خروج ما از تعادل میشود. در نمایشنامه ادموند و هلیا، دقیقاً از همین شیوه استفاده شد و بیشازحد مأخوذ به آداب بودن در مقابل لوسیفر، یکی از بهانههایی بود که باعث شد ادموند و هلیا صندوقچه را به منزل ببرند و دقیقاً از همین مسئله ضربه خوردند و به هبوط آنها منجر شد.
پیدا کردن نقطه تعادل، در ابتدا مشکل به نظر میرسد، اما کنگره ۶۰، آموزشهای ناب خود را در اختیار ما قرار داده است و ما میتوانیم با این آموزشها و طبق وادی نهم، یعنی نقطه تحمل، کمکم با تکرار و تمرین حد تعادل را بیابیم و پس از یافتن آن، باز این مسیر ادامه دارد، چراکه دانستن تنها کافی نیست و دانسته باید به مرحله اجرایی برسد؛ یعنی همان دانایی مؤثر که با تزکیه و پالایش انجام میگیرد.
در حقیقت این دستور جلسه نشان میدهد که ما با حرکتهای کوچک که شاید به نظر ساده بیاید، میتوانیم در جهت تزکیه قدم برداریم. میدانیم این کار با تفکر سالم آغاز میگردد و تمام آموزههای کنگره به هم مرتبط هستند و هرکجای مسیر قرار داشته باشیم، باز باید وادی اول یعنی تفکر را ملاک خود قرار دهیم.
امیدوارم بتوانیم در هر موضوع و مسئلهای نقطه تعادل را پیدا کنیم و مهمتر از آن، بتوانیم تعادل را در همهکارهای خود پیشه بگیریم تا به صلح و آرامش حقیقی برسیم.
نویسنده: همسفر پرستو
وبلاگ نویس: همسفر عاطفه
- تعداد بازدید از این مطلب :
610