سلام دوستان الهام هستم همسفر
وادی دهم عنوان میکند که صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.
برای اینکه من قادر به تغییر صفت گذشتهام باشم، قدم اول پذیرش است، اینکه بپذیرم من مشکل دارم تا بتوانم حرکتم را آغاز کنم.
قدم بعدی این است که باید تفکرِ درست داشته باشم که تفکرِ درست، با آموزشِ درست، توسط آموزگارِ درست محقق میشود. بعدازآن من باید به آموزگارم و آموزشهایش ایمان داشته باشم و این ایمان باعث میشود که من تسلیم و فرمانبردار باشم و بتوانم عمل سالم انجام دهم. عمل سالم، حسِ سالم و حسِ سالم، عقلِ سالم را به دنبال خواهد داشت و درنهایت من را به عشق سالم میرساند و این چرخه برای تغییر هر صفتی میبایست در نظر گرفته شود.
امیدوارم با نورِ آموزشهای ناب کنگره، بهترین تغییرات را در مسیر تعادل و تعالی خود رقم بزنیم.
سلام دوستان اکرم هستم همسفر
همهٔ انسانها میتوانند هر صفتی را که در گذشته داشتهاند را تغییر دهند، هیچکس مجبور نیست تا همیشه با صفتهای زشت خود زندگی کند و بگوید راه نجاتی برایم نیست؛ چون انسان جاری است و به دلیل جاری بودنِ انسان، هرگاه صفات خوب و نیکو به صفات زشت و بد تبدیل شود و بالعکس؛ مثل از بهشت به جهنم یا از جهنم به بهشت، از زمین به آسمان یا از آسمان به زمین.
سه مؤلفهای که هستی و نیستی بدون آن معنا ندارد شامل نور، صوت و حس است. نور در هستی فرمان میدهد و خداوند نور آسمانها و زمین است و با تزکیه به نور میرسی و با اصوات میتوانی صفات ناپسند خودت را تغییر دهی. با حس که اولین نیرویی است که قوهٔ عقل را به کار میاندازد و با تزکیه و پالایش میتوان حس را تقویت کرد و صفات زشت و ناپسند را به صفات نیک و خوب تبدیل کرد.
سلام دوستان لیلا هستم همسفر
صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.
واقعاً چقدر این جمله زیباست، چقدر پر از نیرو، انگیزه و انرژی و خودباوری است. این جمله به من یاد میدهد، انسانها این توانایی را دارند که اشتباهات گذشتهشان را بشناسند و در ادامهٔ مسیر و راه، زندگی خود را تغییر دهند و این قدرت را دارند که اگر جایی از زندگیشان را تابهحال کج رفتهاند یا ضد ارزشی دارند کمکم خودشان را تزکیه و پالایش کنند و کاملاً از آن فعلِ غلط دور شوند.
حالا چطور خودمان را تزکیه و پالایش کنیم؟ تا تفکرمان تغییر نکند هیچچیز تغییر نمیکند. فکر سالم و درست و علامتگذاری مسیرِ درست برای خودمان، باعث تغییرات مثبت در گفتار، رفتار و حس و عقل ما میشود. هیچوقت نمیتوانیم بگوییم کسی که دارای ضد ارزش یا هر رفتارِ اشتباهی است تا آخر همانگونه میماند، اگر خواسته تغییر داشته باشد حتماً در او اتفاق میافتد. به سخن حضرت علی اگر کسی را دیدید که شب دزدی کرد و روز او را دیدید به چشم دزد به او نگاه نکنید، شاید در شب توبه کرده باشد.
سلام دوستان مرجان هستم همسفر
اوایل وقتی وارد کنگره شده بودم و با مقوله کفر، شرک، منیت و ... آشنا شدم خیلی میترسیدم، بعضی از این تاریکیها را در خودم میدیدم و فکر میکردم نمیتوانم حلشان کنم؛ اما معجزه کنگره در همینجاست که ذرهذره آموزشها را کاربردی میکنیم و گرهها را باز میکنیم. شاید گاهی، تاریکیها عمیق و تغییرِ صفت با درد همراه باشد؛ اما درنهایت نتیجه شیرینی دارد که من هم بارها این را تجربه کردهام و الآن بعد از گذشت چند سال که در کنگره حضور دارم تغییر صفات زیادی را در خودم مشاهده نمودهام و خوشحالم، خدا را هزاران بار شکر میکنم.
سلام دوستان حوریه هستم همسفر
در قسمتی از متن وادی دهم از کلمات و جملههایی؛ مانند اختیار، امید داشتن به رحمت و بخشش و لطف خداوند و اینکه مرده را از زنده و زنده را از مرده جدا میکند، آمده است.
برداشت من از این مطلب این بود که هر وقت من از لطف و رحمت خداوند ناامید شوم؛ پس اختیار خود را هم از دست خواهم داد و انسانی که اختیارِ خود رااز دست دهد مردهای بیش نیست؛ چون تنها انسان مرده است که اختیاری از خود ندارد؛ ولی اگر برعکس، با امید به خداوند و اختیاری که دارم ضد ارزشهای خودم را ببینم و بپذیرم و برای خارج شدن از ضد ارزشها، سراغ آموزش بروم و به این ایمان داشته باشم که انسان در هر زمان و جایگاهی که باشد میتواند تغییر کند، مانند زندهها خواهم بود.
این وادی بسیار کمکم کرد تا بسیاری از ضد ارزشهای خودم را ببینم و سعی کنم که آنها را تغییر دهم و همیشه حواسم باشد که هرلحظه ممکن است از جایگاه فعلی سقوط کرده و وارد تاریکی شوم.
سلام دوستان پروین هستم همسفر
قطعاً اگر انسانها چهارچوب و قوانین خدا را رعایت کنند کمتر دچار آلودگی و ضد ارزش میشوند؛ اما گاهی یک تراشه کوچک که در کاربراتور ماشین گیر میکند باعث ریپ زدن ماشین میشود. در زندگی هم گاهی یک تراشه کوچک باعث اختلال در زندگی میشود که اگر بهموقع برطرف شود خوب است؛ مثل چایی که روی لباس میریزد، اگر همان موقع شسته شود پاک میشود؛ ولی اگر دیر شسته شود پاک نمیشود و اگر درگیر ضد ارزشها شدیم بدانیم که قرار نیست تا ابد در آن بمانیم؛ چراکه خداوند میگوید من بخشنده و مهربانم؛ حتی اگر گناهان شما بهاندازه شنهای دریا هم باشد به همان اندازه، رحمت و بخشش من بزرگتر است. اگر صفتِ ستار بودن خدا نبود و ما از لطف او بیبهره بودیم، دیگر هیچ انسانی نمیتوانست دیگری را تحمل نماید.
سلام دوستان سولماز هستم همسفر
صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون انسان جاری است.
من قبل از اینکه وارد کنگره شوم فکر میکردم وقتیکه شخصی یک صفت بدی دارد باید تا آخر عمر آن را با خود حمل کند. اگر بخواهم از تجربههای خودم بگویم من خیلی بداخلاق بودم و همیشه از این صفت خودم عذاب میکشیدم و بر این باور بودم که این صفت من تا آخر عمر با من هست و این جزء ذات من است؛ ولی وقتی با کنگره آشنا شدم و به وادی دهم رسیدم، به خودم امیدوار شدم که میشود صفتهای بد خود را تبدیل به صفت خوب کرد؛ اما در بیرون از کنگره همه بر این باور هستند کسی که صفت ناپسند دارد تا آخر عمر باید آن را با خود همراه داشته باشد.
چند روز پیش با یکی از نزدیکانم حرف میزدم که مشکل خانوادگی دارد و به این باور بود که همسرش بداخلاق است و هیچوقت هم درست نمیشود؛ اما من در جواب گفتم میشود و میتوانید هر صفت بد و زشتی را که دارید با آموزش، تبدیل به صفت خوب و پسندیده کنید.
ما اعضای کنگره، انسانهای خوشبختی هستیم که آموزشهای ناب کنگره در اختیار ما قرار دارد. ما هم همیشه با مشکلات روبرو هستیم؛ ولی با این آموزشها، روشِ حل کردن آنها را یاد گرفتیم. در آخر امیدوارم همه اعضای کنگره وادی دهم را به اجرا درآورند.
سلام دوستان عزیزه هستم همسفر
این جمله مرا به سالهای قبل از کنگره برد که صفت هایی همچون ناامیدی، ترس، اضطراب و بی اعتماد به نفس بودن را با خود داشتم و راه درستی را پیدا نمیکردم و اگر هم راهی پیدا میکردم من را به بیراهه می برد و با ناامیدی بیشتر در تاریکی خود فرو میرفتم؛ اما خداوند را هزاران هزار بار شکر که اذن ورود به کنگره را برایمان صادر کرد و ذره ذره صفت های بدِ گذشته، جایشان را با صفت های خوب عوض کردند و توانستم صفت خود را تغییر دهم و از ناامیدی به امیدواری و از بی اعتماد به نفس بودن به اعتماد به نفس برسم.
من که هیچوقت نمیتوانستم حرف دلم را راحت بیان کنم، حالا میتوانستم ، خدایا شکرت.
وقتی تولد یک سالگی مسافرم بود تعجب من از این بود که چرا راهنمایش جمله (صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون انسان جاری است) را نوشته اند و مرا به فکر فرو برد؛ اما دیدم واقعاً این نوشته عین عدالت است؛ چون مسافرم قبلاً به دلیل مصرف مواد مخدر، رفتار پرخاشگرانه داشت و تنبلی به شدت در او موج می زد و با ورود به کنگره، ذره ذره این صفات تغییر کردند. متوجه شدم مسافرم دیگر پرخاشگر نیست و تنبلی را کنار گذاشتهاست، سی دی ها را گوش میکند و بعضی از آنها را مینویسد و ذره ذره از تنبلی دست برداشته است.
بر اساس خوابی که دیدم و مشاوره ای که از راهنمای گرانقدرم گرفتم، متوجه شدم تا زمانی که صفت گذشته خود را عوض نکنم، حسِ من تغییر نخواهد کرد. از خداوند منان خواستم در این راه کمکم کند.
این جمله از وادی دهم را خیلی دوست دارم و آنقدر آن را برای خود تکرار کردم تا راه برایم نمایان شد که ؛ آدم بد به تو می آموزد که بدی زشت است و او معلم توست و تو آموزگارت را دوست خواهی داشت؛ زیرا موقعی که به عشق سالم برسی، خواهی دانست بدی و زشتی های انسان از روی جهل و نادانی و یا نیاز آنهاست و دلت برای آنها خواهد سوخت و برای آنها دعا خواهی کرد.
تااینکه چند وقت پیش همسرم به من گفت : شما بعد از دو سال و اندی که به کنگره می روی کمی تغییر کرده ای و احساس میکنم ذره ای مرا دوست داری. این حرف او باعث خوشحالی و شعف در من شد و از خداوند خواستم برای تغییر صفت های بدِ گذشته ام مرا یاری کند تا به صفت های خوب برسم تا حسم بیشتر تغییر کند و راه درست زندگی کردن را بیاموزم .
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر
وادی دهم؛ یعنی اینکه من میتوانم تغییر نمایم. بهترین اتفاقی که در کنگره برای من رخ داد این بود که توانستم حسِ خود را تغییر بدهم. خدمت کردن و آموزش در کنگره باعث شد که زخمهای روح و روانم پاکسازی شود؛ مثل بخشیدن، قضاوت نکردن، دروغ نگفتن و دوری از ضد ارزشها.
خدا را برای آموزشهای کنگره شکر میکنم.
سلام دوستان لیلا هستم همسفر
انسان مثل رودخانهای است و به شوق رسیدن به دریا حرکت میکند.
در گذشته به این فکر نمیکردم و بدون اینکه تکانی به خودم بدهم ساعتها در اتاق تاریکی میماندم. مسافرم درست سفر نمیکند؛ ولی بااینحال، من شوقِ رسیدن به دریا که همان رهایی در کنگره است را دارم.
در گذشته مسافرم تخریبهای زیادی در زندگی به وجود آورده بود و من ضربه روحی زیادی را تحمل کردم. بااینکه مدت کوتاهی است که در کنگره هستم؛ ولی راهنمای عزیزم خانم نوشین با آموزشها به من فهماند مهم، میزان تخریب من نیست بلکه مهم، جهتِ حرکتِ من است. از ایشان ممنون هستم و با کمک ایشان توانستم خودم را پیدا کنم. از خداوند میخواهم مسافرم دیدگاهش نسبت به کنگره عوض شود و در مسیر درست حرکت کند تا سفر خوبی داشته باشیم. در این وادی اشارهشده زندگی همیشه تاریکی نیست، روشنایی هم هست و با آموزشهایی که میگیرم سعی میکنم صبور باشم.
من همه وادیهای کنگره را دوست دارم و آموزشهای زیادی از آنها گرفتم؛ اما وادی دهم بیشتر از بقیه وادیها روی من تأثیر داشت که صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون انسان جاری است. این وادی هم به ما امید میدهد و هم هشدار، امید میدهد که میتوانیم با تلاش و تزکیه و پالایشِ، صفات خود را بشناسیم و در جهت مثبت تقویت کنیم و هشدار میدهد که مبادا غافل شویم و حرکت نکنیم؛ چون رکود بر هیچ موجودی جایز نیست و در این صورت باعث سقوط میشود. امیدوارم که همه ما انسانها در جهت تقویتِ صفاتِ خوبمان حرکت کنیم.
سلام دوستان مژگان هستم همسفر
من اول این پیام که صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است را میخواندم، متوجه نمیشدم و سریع رد میشدم؛ ولی وقتی وادی دهم را چند بار مطالعه کردم، دیدم که چقدر زیبا و آرامبخش است و به پیام مهندس پی بردم که من میتوانم با تزکیه نفسم، رحمت خداوند را شامل حال خودم کنم و بدترین صفات را به بهترین صفات تبدیل کنم.
همانطور که آقای مهندس در وادی دهم میگویند: گناهکارترین انسانها با تزکیه نفس میتوانند به بهترین انسانها تبدیل شوند.
با تشکر از آقای مهندس که به این زیبایی، ما را با الطافِ قدرت مطلق آشنا میکنند.
تهیه گزارش و تایپ ؛ همسفر فاطمه، همسفر معصومه، همسفر سهیلا
ویراستاری ؛ همسفر الهام
ارسال: همسفر معصومه
- تعداد بازدید از این مطلب :
858