English Version
English

حس خوب در مصاحبه با مرزبان محترم آقا مجتبی و آشپز نمایندگی امین قم

حس خوب در مصاحبه با مرزبان محترم آقا مجتبی و آشپز نمایندگی امین قم

مصاحبه با مرزبان محترم آقا مجتبی 

1-سلام لطفاً به‌رسم کنگره خودتان را معرفی کنید؟

سلام مجتبی هستم مسافر.

آخرین آنتی ایکس تریاک، روش درمان دی اس تی با شربت او تی، مدت سفر یازده ماه، رشته ورزشی شنا، باراهنمایی راهنمای محترم ایجنت آقای محمد بصیری، رهایی 5 سال و 8 ماه.

2- مسئولیت یا خدمت شما در نمایندگی امین قم چیست؟ و از چه تاریخی شرف حضور در این جایگاه را پیدا کرده‌اید؟

در قسمت مرزبانی مشغول خدمت هستم و مسئولیت من در این قسمت مربوط به جبران خسارت می‌باشد، که بنده وظیفه نگهبانی مرزبانان را نیز دارا هستم و حدوداً 10 ماه است که در این جایگاه قرار دارم.

 

3- لطفاً کمی در مورد مسئولیتتان در ماه مبارک رمضان که علاوه بر مرزبانی، مسئولیت خدمت در آشپزخانه نیز به آن اضافه می‌شود توضیح دهید؟

من به دلیل سر رشتهٔ کمی که در قسمت آشپزخانه دارم، از اوایل راه اندازی نمایندگی امین قم و تقریباً به مدت 6 سال است که در آشپزخانه هستم و در کنار سایر خدمتگذاران مشغول آموزش و خدمت هستم. ابتدا با امکانات بسیار کم در شهربازی میدان 72 تن آغاز بکار کردیم و در تمام این مدت حس و حال بسیار خوبی در میان افرادی که در این قسمت در حال خدمت هستند وجود دارد.

 

4- به نظر شما چه دلیل وجود دارد که افرادی با زبان روزه و در این دمای بالا و گذشتن از تمام مشغله‌های زندگی و کار، در نمایندگی حاضر می‌شوند و به دیگر مسافران خدمت می‌کنند؟

به نظر من هیچ دلیلی جز پیوند عشق و محبت که بین اعضا وجود دارد نمی‌تواند باشد، زیرا در باور هیچکس نمی‌گنجد که بعضی از افراد از صبح به اینجا می‌آیند و با زبان روزه و از صمیم قلب مشغول تهیه افطاری برای سایرین می‌شوند. روزهایی که کنگره دایر است لژیون‌های مختلفی به عنوان خدمت گذار کمک می‌کنند ولی افراد بسیاری وجود دارند که در تمام طول ماه مبارک که افطاری تهیه و توزیع می‌شود در آشپزخانه هستند و خدمت می‌کنند؛ جالب اینجاست روز به روز عشق به خدمت و آموزش دراین افراد بیشتر و بیشتر می‌شود، که این حس و حال وصف شدنی نیست.

 

5- از تاثیری که این خدمات روی زندگی شما و اعضای خانواده‌تان گذاشته است بگویید؟

مطمئناً این خدمات بر خانوادهٔ من نیز تأثیر داشته است و من همیشه و با تک تک سلول‌های وجودم این مسئله را درک و احساس می‌کنم. خدا را نیز شاکر هستم که در کنگره 60 حضور دارم. امیدوارم بتوانم آموزش‌های کنگره 60 را در زندگی و کارهای روزمره خود اجرایی کنم و عملکرد خوبی داشته باشم.

 

6- برویم به ابتدای سفرتان، شما با چه حالی وارد کنگره شدید، و چه کردید که امروز در این جایگاه قرار دارید؟

به نظر من تمام افرادی که وارد کنگره 60 می‌شوند حال خرابی دارند، حالا یکی کمتر و یکی بیشتر. هیچ‌وقت روز اولی که وارد کنگره شدم را فراموش نمی‌کنم. فردی مرا در آغوش گرفت و به من گفت مجتبی برو داخل سالن بنشین.

آن زمان به کلینیک صدوق می‌رفتیم و ایجنت شعبه آقای عباس آقایی بودند که راهنمایی لژیون یکم بر عهده ایشان بود. کمک راهنمایی لژیون دوم نیز آن بر عهده آقای شعبانی بود که من آقای شعبانی را به‌عنوان راهنما انتخاب کردم. اکنون در باورم نمی‌گنجد که 6 سال از این موضوع می‌گذرد و اگر صحبت‌های راهنمای محترم و فرمان‌برداری از ایشان نبود من نمی‌دانستم الآن مجتبی کجا بود؟ هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم که در چه وضعیتی قرار داشتم و اکنون کجا هستم و چه کسانی دست مرا گرفتند و به اینجا رساندند.

7- حس و حال شما به کنگره 60، بعد از درمان معجزه‌آسا و رسیدن به این جایگاه چیست؟

وصف‌نشدنی است. زیرا واقعاً کنگره 60 یک جمعیت است برای احیای جمعیت انسانی که امثال من را احیا کرده و می‌کند. در هیچ جای دنیا صحبت از درمان اعتیاد وجود ندارد، در هیچ جای جهان مثلثی به نام مثلث درمان وجود ندارد، که در صورت خواست فرد و عمل به این متد و آموزش‌ها پرونده اعتیادش تا ابد بسته خواهد شد و معجزه‌ای بالاتری از این وجود ندارد.

 

8- به‌عنوان سؤال آخر، توصیه شما به یک تازه‌وارد و مسافر سفر اولی در کنگره 60 چیست؟

عجله نکنند. خداراشکر کنند که با این مکان آشنا شده‌اند و تنها گوش‌به‌فرمان راهنمای خود باشند و آموزش را سرلوحه کار خود قرار دهند.

 

تهیه و مصاحبه کننده: مسافر محمد

تنظیم: مسافر یوسف

عکاس: مسافر بهروز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .