یازدهمین جلسه از دور بیست و چهارم از سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی ستارخان روزهای شنبه مورخ 98/02/28 به استادی دیده بان محترم جهانبینی استاد امین، نگهبانی مسافر هاشم و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه ( وادی نهم و تأثیر آن روی من و جشن آزادمردی مسافرمحمد ) رأس ساعت 17:30 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
امیدوارم حال همگی خوب باشد و ماه رمضان خوش گذشته باشد و روزهای خوبی را در پیش داشته باشید. در ماه خوبی به سر میبریم و با وادی نهم؛ وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا میشود، مرتبط است. برای من ماه رمضان بسیار آموزنده بوده و فکر میکنم پس از چندین سال توانستم از این ماه درسهایی را فراگرفته باشم. در وادی نهم صبحت از این است که چگونه نقطه تحمل خودمان را بالا ببریم، چون اگر بخواهیم تغییری به وجود بیاید در شخصی باید در یک صفت و اخلاقی نقطه تحمل بالا رفته باشد. وگرنه همان آدم قبلی است. وقتی شخصی وارد کنگره میشود نسبت به مصرف نکردن مواد مخدر نقطه تحمل بسیار پایینی دارد و در مقابل نسبت به مصرف کردن بسیار بالاست و هرچقدر مواد باشد مصرف میکند و مشکلی برایش پیش نخواهد آمد. حال اگر موادش دیر شود یا تغییر کند به هم میریزد. پس میتوانیم بگوییم در ابتدای ورود به کنگره نقطه تحمل ما نسبت به مصرف نکردن مواد بسیار پایین است و در طی سفر کمکم تغییر میکنیم و تا انتهای سفر نقطه تحملمان بالا میرود. در رابطه با ماه رمضان میتوان گفت؛ روش درمان از دل ماه رمضان و نظم سحری و افطاری بیرون آمد.
پس یک پتانسیل بالایی در ماه رمضان وجود دارد. عشقی که آقای مهندس برای روزه گرفتن دارند در بچهها کنگره هم وجود دارد و زمانی که بچهها به درمان میرسند و روزه میگیرند حس خوبی خواهند داشت. زمانی که آقای مهندس روزه میگرفتند من هم تمایل به گرفتن روزه داشتم و از ایشان پیروی میکردم ولی واقعاً روزه گرفتن حالم را بد میکرد و از این موضوع حالم بد میشد و حس بدی داشتم. دو روز روزه میگرفتم، پنج روز نمیگرفتم آنهم با فشار بسیار زیاد. سالها طول کشید که من متوجه شدم چیزی که نقطه تحمل را بالا میبرد، این نیرویی که از کم شروع میشود و به بالا و بالاتر میرسد، نقطه تحمل را به وجود میآورد؛ اما آن کم کجاست؟ چه مقدار است؟ آن مقدار کم نقطه صفر (شروع) هست.
آن نقطه که شخص شروع میکند و درونش ایجاد آشوب و بههمریختگی، تخریب، فشار و اذیت و آزار ندارد و میتواند باکمی تلاش انجام دهد، میشود نقطه صفر. برای انسانی که سالم است، در مقوله روزه، گرفتن روزه کامل میباشد. چون این فرد دارای بدن و سیستم ایکس سالم، خواب منظم میباشد و روزه گرفتن بههمریختگی درون این فرد ایجاد نمینماید. نشانه اشتباه این هست که وقتی شخصی شروع به روزه گرفتن میکند اگر نقطه صفرش را اشتباه انتخاب کند هرچقدر که میگذرد حالش بدتر میشود و آسیب بیشتری میبیند ولی اگر نقطه شروعش را درست انتخاب کرده باشد هرچقدر که میگذرد حالش بهتر میشود. تعارفی که انسان با خودش دارد همیشه باعث میشود که نقطه صفرش را اشتباه انتخاب کند و من همین کار را میکردم؛ و بهجایی رسیدم که فهمیدم من نمیتوانم روزه کامل بگیرم، باید از ظهر به بعد بگیرم و کمکم زمانش را زیاد کردم و دیدم از صبح هم میتوانم بگیرم؛ و برای کسانی که سفر میکنند این موضوع میتواند آموزنده باشد. اگر انسانی نقطه صفرش را پیدا کرد میتواند وارد وادی نهم شود و نتایج خوب خودش را خواهد داشت. کسی که نقطه صفرش را درست پیدا میکند، خیروبرکت در زندگیاش جاری خواهد شد. این موضوع میتواند در درس خواندن و تربیت فرزندان مؤثر باشد.
قسمت دوم دستور جلسه در مورد تولد پنج سال رهایی کمک راهنمای محترم محمد میباشد. این نقطه تحمل به محمد هم ارتباط پیدا میکند. من این روز عزیز را به محمد و خانواده محترمشان تبریک میگویم، محمد پسر بامحبت و مهربانی میباشد. انشالله که خداوند حافظ خودش و خانوادهاش باشد. بهواسطه اینکه ما در باشگاه تیر و کمان بودیم، محمد وارد باشگاه شد. محمد در ابتدا انسان بازیگوشی بود سپس شروع به تمرین کردن کرد و کمکم وارد بازی شد. محمد همیشه از من سؤالهای بسیاری میپرسید و ورزش تیر و کمان تأثیر بسیار خوبی درروند درمان او داشت. زحمات آقای محمد را کمک راهنمای محترمش آقای میثم حاتمی کشیدند که جایشان اینجا خالی است و من راهنمای سیگار ایشان بودم که امروز در خدمتتان هستم. محمد در قسمت اردو هم زحمات و خدمات بسیاری را انجام داده است، هدف از برگزاری اردو آموزش میباشد که محمد بهره کافی را از این موضوع برده است. محمد در اردوی درختکاری و آبیاری نیز فعالیت بسیاری دارد. ازلحاظ مالی خداوند به محمد توان خوبی داده است و در کنگره حامی است. محمد انسان سخاوتمندی است امیدوارم این ویژگی خوب را همیشه در حد تعادلش داشته باشد. اگر کاری از دستش بربیاید در حد توان برای دیگران انجام میدهد و دریغ نمیکند. عملکرد محمد تاکنون بسیار خوب بوده است، امیدوارم در داخل کنگره و خارج از کنگره توفیق داشته باشد و در مسیر درست حرکت کند. علاوه بر این مسائل محمد راهنمای بسیار خوبی میباشد. محمد فردی است که از شیطنت و بیقانونی به سمت شوخطبعی و قانونمندی حرکت کرد و سعی میکند که خدمت کند؛ و بین کار، زندگی و کنگره 60 تعادل را برقرار کند. امیدوارم در زندگی مشترکشان نیز خوشبخت باشند. مهم این است که ما ویژگیهای مثبت یکدیگر را ببینیم و آن را تقویت کنیم. از اینکه به حرفهای من توجه کردید از شما متشکرم.
اعلام سفر مسافر:
تخریب 7 سال، آنتی ایکس شیشه، هروئین، کراک، قرص، متادون،13 ماه به روش دی اس تی با داروی اوتی به راهنمایی آقای میثم حاتمی سفر کردم. رشته ورزشی تیرانداز باکمان، رهایی 5 سال. در ضمن 11 ماه سفر سیگار به راهنمایی آقای امین دژآکام داشتم رهایی 15 ماه.
خلاصه سخنان مسافر:
خیلی خیلی خوشحال هستم که امروز در خدمت شما هستم، من حدود 6 سال است که مواد مصرف نکردهام.این به معنی واقعی معجزه میباشد و من هیچوقت فکر نمیکردم بتوانم اعتیادم را درمان کنم؛ و باوری هم به درمان اعتیاد نداشتم. فقط خسته شده بودم، من روزی صد سیسی شربت متادون به همراه شیره و کراک استفاده میکردم. من برای اولین بار در سال 86 به همراه پدرم وارد کنگره شده بودم. در هنگام مشاوره، زمانی که به من گفتند درمانم 11 ماه به طول خواهد انجامید، ازآنجا آمدم بیرون و وارد کلینیک متادون درمانی شدم و به من گفتند سه الی چهار ماه درمانت به طول خواهد کشید؛ و من پنج سال در آنجا متادون خوردم و به همراه مصرف کراک و شیشه و هرویین وارد کنگره شدم. قبل از اینکه وارد کنگره بشوم چندین بار خودکشی کردم. نقطه تحمل من در مصرف قرص و مواد بالا رفته بود. پسازاینکه برای بار دوم وارد کنگره شدم بازهم اعتقادی به درمان نداشتم و فقط آمده بودم که خانواده به من گیر ندهند. در اوایل سفرم به همراه مصرف اوتی، مواد مخدر نیز مصرف میکردم. پس از راهنماییهای راهنمای عزیزم، من دوباره به مسیر درمان برگشتم؛ و خوشا به حال افرادی که از همان ابتدای درمان مسیر خود را پیدا میکنند. از کمک راهنمای درمان اعتیادم، آقای میثم حاتمی و راهنمای درمان سیگارم، آقای امین دژآکام بسیار بسیار تشکر میکنم. چیزی که من از آقای حاتمی آموختم؛ به حرفهایی که میزدند ایمان داشتند و انجام میدادند و با حس خوبی من را راهنمایی میکردند. دوستان میگویند آدم بخشندهای هستم درحالیکه من اگر تا الآن مصرفکننده بودم حتماً مرده بودم، اگر نمرده بودم مبالغی که به کنگره کمک نمودم هزینه ادامه تخریبهای من میشد. چیزی که آقای مهندس دژآکام به من دادند بینهایت ارزشمند میباشد و با عدد و مبلغ نمیتوان آنها را سنجید؛ و امیدوارم این اجازه به من داده شود تا روزی بتوانم شعبهای تأسیس کنم. کنگره نهتنها زندگی و همسرم را به من داد بلکه دوستان خوبی هم به من داد که هیچوقت در زندگی نداشتم و بینمان پیوند ناگسستنی محبت برقرار است و درنهایت از همگی دوستان متشکرم.
خلاصه سخنان همسفران:
من بابت این روز خداوند را شاکرم. محمد از بچگی صفات شیطنت، باهوشی و بخشندگی را داشت. همه پدر و مادرها آرزو دارند که فرزندانشان در آرامش به سر ببرند. (مادر مسافر)
من در سفر اول محمد حضور نداشتم و مانند دیگر همسفران تجربهی زندگی با مسافرم را در زمان مصرفکننده بودن، نداشتم. بعد از سفر اولش و به ورود به سفر دوم من به محمد گفتم تو جز محدود افرادی هستی که حقیقتاً وارد سفر دوم شدهای؛ و این به علت بود که محمد هم از بند مواد رهاشده بود و هم از بند ضد ارزشها. من این روز عزیز را به محمد تبریک میگم و از زحمات راهنماهای محترم درمان مواد و سیگارش تشکر میکنم. از راهنمای عزیز خودم هم متشکرم. ممنون که به حرفهایم توجه نمودهاید.
تهیه و تنظیم: مسافران فرهاد آرمان
عکاس: مسافر محمدحسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
814