English Version
English

وادی پنجم و تأثیر آن روی من

وادی پنجم و تأثیر آن روی من

در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل می‌نماید.

 

گاهی اوقات انسان‌ها برای به دست آوردن آرامش کوله‌بارشان را جمع می‌کنند و از دیاری به دیار دیگر سفر می‌کنند، از کوه به دشت، از جنگل به دریا، از صحرا به چمنزار و ...

 اما هر چه می‌گردند خوشبختی را نمی‌یابند و این تنها یک دلیل دارد! آن‌ها نمی‌دانند که آرامش واقعی باید در درونشان اتفاق بیافتد و آنجا که انسان احساس آرامش می‌کند زمانی است که درونش آرام است ...

 این وادی دقیقاً این مطلب را برایم یادآوری شد، مشکلات و سختی‌ها همیشه هستند، اما دلیلی برای سلب آرامش ما نیستند.

یکی از بزرگ‌ترین درس‌های این وادی برای من حرکت بوده است و اینکه بایستی حرکت را در تفکرات و اندیشه‌هایمان قرار بدهیم. این وادی شاید به‌نوعی مهارت‌های زندگی و قوانین بازی کردن را به ما می‌آموزد.

در این وادی ما بایستی تفکرات خود را از قوه به فعل درآوریم، به‌عبارت‌دیگر هر چه فکر کرده‌ایم، با آن دسته از افکاری که منطقی هستند وارد مرحله اجرایی و عمل شویم و ساختارهای جدید را به وجود آوریم.

در این قسمت باید پاک‌سازی و سازندگی را از خود آغاز نماییم واگر خوب فکر کرده باشیم قطعاً به این نتیجه رسیده‌ایم تا زمانی که خود را اصلاح ننمائیم خیلی مشکل به نظر می‌رسد قادر باشیم این اصلاحات را بخواهیم در حد خانواده و دیگران گسترش بدهیم.

برای اصلاح اخلاق، رفتار، کردار و منش خود، در کل بایستی سه اصل، پندار نیک، گفتار نیک وکردار نیک را همیشه در نظر داشته باشیم. چون وقتی اندیشه و تفکرات ما نیک باشد به‌صورت خودکار گفتار ما هم نیک خواهد شد و زمانی که گفتار ما نیک باشد به‌طرف کردار نیک رهنمود خواهیم شد.

بنابراین برای شروع پاک‌سازی خودمان و حرکت به‌طرف ارزش‌ها بهتر است که پله‌هایی در نظر بگیریم که نقطه عطفی می‌باشند و تا زمانی که این پله‌ها را عملاً طی ننماییم مشکل است به روشن‌بینی لازم و یا دید کلی دست بیابیم. البته لازم به ذکر است این پله‌ها را قادر نخواهیم بود یک‌روزه به انجام برسانیم بلکه شایسته است به‌مرور زمان به انجام برسانیم ولی هر قدم کوچکی هم برداریم ما را به هدف نزدیک‌تر می‌گردانند.

اکنون به‌طور خلاصه به شرح آن‌ها می‌پردازیم.

 

1 _ برگشت از ضد ارزش‌ها

 در حقیقت این کلمه به‌نوعی توبه تلقی می‌شود. توبه و برگشت از ضد ارزش‌ها، اعتیاد، خشم، دروغ، حسادت، کینه، نفرت ... و خیلی از کارهای دیگر. مسائل ضد ارزش به گونه ایی است که اولین ضرر آن به خود من می‌رسد و حتی انجام کوچک‌ترین کار ضد ارزشی به‌نوعی اولین قدم به سمت تاریکی‌هاست. این ضد ارزش‌ها به‌صورت عام و کلی می‌باشد و فقط نمی‌تواند شامل مواد مخدر باشد، بایستی از ضد ارزش‌ها پرهیز نماییم.

 

2 _ خودداری

 خودداری از انجام کارهایی که خوبی و بدی آن‌ها برای ما قابل تردید است. برای مثال ما نمی‌دانیم در مکانی که مواد مخدر مصرف می‌کنند و یکی از دوستان صمیمی ما آنجاست برای دیدن دوستمان آیا باید به آن مکان وارد شویم یا خیر؟ در این صورت چون نیک و بد آن را نمی‌دانیم بایستی از رفتن به آن مکان خوداری نماییم.

 

3 _ قناعت

 شایسته است در تمام طول درمان خودمان خصوصاً در سفر اول و بعد از آن حداقل امکانات زندگی نماییم، به این معنی نیست که ما بایستی تا آخر عمر گدا و مفلس باشیم! نه ما بایستی در آینده پایه‌های مالی زندگی خود را کاملاً مستحکم نماییم ولی از راه مستقیم، ولی نکته مهم این است که از امکانات اندکی هم که فراهم نموده‌ایم بالاترین استفاده را بنماییم و همیشه برای چیزهایی که داریم ارزش قائل شویم.

 

4 _ صبر

 دررسیدن به اهدافمان بردباری کنیم زیرا همه‌چیز در فرآیند زمان به نتیجه مطلوب خواهد رسید. مهم‌ترین کار در کنگره صبر است، مخصوصاً در سفر اول که در نظر گرفتن پارامتر زمان برای یک سفر اولی مهم‌ترین چیز است.

 

5 _ تجسس، قضاوت، غیبت

 هر شخصی با ورود به کنگره، به‌نوعی کنجکاو می‌شود که این‌ها اینجا چه‌کار می‌کنند و این جایگاه‌ها چگونه به آن‌ها رسیده؟ شروع به تجسس می‌کند و به‌موازات آن قضاوت می‌کند و خودبه‌خود وارد مقوله‌ی غیبت می‌شود و انرژی خود را صرف کارهای بیهوده می‌کند، اما باید بدانیم این انرژی مفت به دست نیامده است که مفت هم از دست بدهیم و اینکه در زندگی و امورات دیگران تجسس نکنیم. باید در مسائل خودمان کارکنیم تا کارهای ضد ارزشی را از خود دور کنیم و خود را در کارهای ارزشی تقویت کنیم.

 

6 _ پس‌انداز

 ما باید در زندگی‌مان پس‌انداز کردن را یاد بگیریم و برای بهتر زندگی کردن لازم است که انسان اندوخته‌ای داشته باشد. کسانی که بیشتر احساس نیاز می‌کنند، باید بیشتر به فکر پس‌انداز باشند، با آموزش‌های کنگره یاد می‌گیریم که پس‌انداز داشته باشیم.

 

7 _ توکل، رضا و تسلیم

 اولین وکیل برای انسان خداوند است و بعد از آن برای یک شخص کنگره‌ای شخص کمک راهنماست که در زمان لازم باید او را وکیل خود قرار دهد، چون من سفر اولی هیچ اطلاعاتی از اوضاع اطرافم ندارم و کمک راهنما می‌تواند در این مسیر وکیل من باشد و اینکه در هر مسئله‌ای به خداوند توکل نمایم و رضای او را در نظر بگیرم و به او تسلیم شوم به‌هرحال در وادی پنجم ما بایستی ساختارهای فکری خود را به ساختارهای عملی و اجرایی تبدیل نماییم.

با گذشتن از این مراحل ما مطمئناً به آن ذهن آرام خواهیم رسید و ساختاری را خواهیم ساخت که در مرحله‌ی اجرایی به مشکل برنخوریم؛ زیرا همان‌طوری که گفته شد تفکر به‌تنهایی قادر به حل مسائل ما نیست بلکه بایستی حرکت و تلاش نمود تا به نتیجه‌ای مطلوب رسید.

به فرموده‌ی استاد سردار: در اندیشه‌های بهتر وسعت عمل به وجود آورید و برای کشتی خود که لازمه هستی و ادامه حیات در آن هستید، نوعی دیگر باشید.

 

تنظیم : همسفر منیره

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .