تولد رها یافتگان گوش به فرمان؛ جشن پنجمین سال رهایی مسافر علی منبع: نمایندگی آکادمی دوشنبه 24 دي 1397 تعداد بازدید از این مطلب : 3128 هفتمین جلسه از دوره هفتادم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه آقایان مسافر و همسفر، در نمایندگی آکادمی با دستور جلسه کمک من به کنگره و کمک کنگره به من با استادی راهنمای محترم آقا فرشیدو نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر محسن در روز پنجشنبه مورخ 97/10/20 رأس ساعت 17:00 آغاز به کار نمود. سخنان استاد: سلام دوستان فرشید هستم مسافر خیلی خوشحالم که در خدمتتان هستم از نگهبان و دبیر محترم و شما که این فرصت را به من دادید که بتوانم خدمت کنم و این جایگاه را تجربه کنم تشکر میکنم. دستور جلسه این هفته که کمک من به کنگره و کمک کنگره به من از اول هفته چندین بار مطرحشده است که من تفکر کنم که از روزی که آمدهام به کنگره با چه وضع و حالی آمدم و چهکاری میکردم و چه اتفاقها و شرایطی داشت برام رقم میخورد و به چه چیزهای فکر میکردم آیندهام را چه جوری ترسیم میکردم. وقتیکه به کنگره آمدم چگونه زندگی میکنم و چه تغییراتی در تفکرات و شخصیت وزندگی شخصی من به وجود آمده است. مهم نیست چند وقت دارم به کنگره میآیم مهم این است که اگر یک هفته هم است که دارم می آیم نسبت به قبل امید بهتری داشته باشم. من خودم را یادم است که قبل از اینکه به کنگره بیایم راجع به درمان اعتیادم وزندگی خانوادگیام خیلی تفکراتم سیاه بود و آینده خیلی تاریکی را برای خودم ترسیم میکردم و واقعاً هیچ امیدی نداشتم. اولین روزی که آمدم کنگره 60 مسافران داشتند اعلام سفر میکردند و وقتی حال خوب آنها را دیدم به این روش ایمان آوردم و از همان موقع حرکتم را شروع کردم که قطعاً برای همه افرادی که وارد کنگره میشوند اتفاق میافتد. زمانی که زندگی خیلی به فرد فشار میآورد با هر مدتزمان رهایی وقتی میآید به اینجا یک روزنهای در تفکراتش باز میشود. کنگره برای همه ما یکسری مسائل را به ارمغان دارد که یکبخشی از آن جسم است که در مثلث درمان جسم ما سه بخشداریم اول شربت OT با روش DST برای درمان اعتیاد و دومی آدامس نیکوتین برای درمان سوءمصرف دخانیات (قلیان و سیگار) و بخش سوم شربت D-Sap که همه ما داریم استفاده میکنیم من فکر میکنم این مثلث یک مسئله خیلی عظیمی است که هر چی میگذرد من بیشتر حس میکنم که واقعاً چه اتفاقی را برای من و خانوادهام رقمزده است. یکبخشی دیگر هم تأثیری است که در صور پنهان من دارد میگذارد و ناخودآگاه هرچقدر میرویم جلوتر و شروع میکنیم به اجرای اینها کمکم به این میرسد که من هیچ کاری از دستم برنمیآید و هر کاری که انجام بدهم و هر خدمتی بکنم به خاطر این است که کنگره این فرصت را به من داده تا بتوانم بیشتر درکش بکنم و در این مسیر بهتر استفاده بکنم. سخنان استاد مربوط به رهجو: بخش دوم صحبت من هم مربوط میشود به آقای علی میر فتاح که امروز تولد پنجمین سال رهاییشان است. علی آقا هفت سال پیش آمدند به کنگره و مصرفشان یکبخشی شیشه بود و بخش اعظمش هم انواع و اقسام قرصها بود و فکر میکنم روزانه 35 مدل قرص مصرف میکرد و آن موقع خیلی وضعیت خاصی داشت و 22 ماه تحت نظر آقای مهندس و آقای تراب خانی سفرش طول کشید به خاطر مصرف قرص و شرایط خیلی سختی را در سفرش پشت سر گذاشت چه ازنظر توهمات خاص مصرف و چه مسائلی که در زندگی شخصیاش به وجود آمده بود ولی کاری که کرد ایمان اش را هیچوقت از دست نداد استقامت کرد و توانست این مسیر مستقیم حرکت کرد و سفر اولش تمام شد و سفر سیگارش را شروع کرد و با موفقیت به اتمام رساند و به رهایی رسید و سپس در بخش نشریات خدمت میکرد و بعد در بخش OT خدمت کرد و از همان اولی که به کنگره 60 آمد در سفرش هم فعال بود و امتحان کمک راهنمایی داد و الآن هم لژیون موفق دارد و من به خودش و خانواده محترمشان تبریک میگویم و برایش آرزوی موفقیت میکنم انشاالله که همیشه توفیق خدمت از طرف خداوند به ایشان داده شود. اعلام سفر مسافر: سلام دوستان علی هستم مسافر آخرین آنتی ایکس مصرفی شیشه و قرص طول سفر اول 12 ماه به روش DST داروی درمان OT راهنمای عزیزم آقای فرشید تفرشی مدت 5 سال و 35 روز است که آزاد و رها هستم در ضمن سفر سیگار داشتم به مدت 10 ماه و 3 روز باراهنمایی آقای تفرشی رهایی از نیکوتین هم حدود 2 سال میباشد. آرزوی مسافر: آرزو میکنم آقای مهندس بتوانند بزرگترین نشان علمی جهان که جایزه نوبل میباشد را بگیرند. سخنان مسافر: سلام دوستان علی هستم مسافر از همه شما ممنونم که با حضورتان این جشن را گرم کردید مخصوصاً دوستانی که از شعبه پرستار استاد معین افسریه ارتش تشریف آوردند از همه شما ممنونم لطف کردید انشاءالله که بتوانم جبران بکنم. در کنار راهنمای عزیزم آقا فرشید صحبت کردن سخت است و بهترین صحبتی که میتوانم بکنم که پیامی داشته باشد این است که دوران تخریب من سه سال بود ولی بهقدری وسعت داشت مثل بمب اتم که نصف یک کشور را میتوانست نابود بکند. هیچ جایگاهی نداشتم همهچیز را ازدستداده بودم و هیچکسی برایم نمانده بود و اگر هم بودند یا از عشق زیاد بود یا از روی اجبار. هیچچیزی برایم مهم نبود. تخریبهای عجیبوغریب بارها میشد میرفتم لبه پشتبام میایستادم که بپرم پایین و این چیزها یادآوردیش خجالتآور و من خجالت میکشم که بخواهم تعریف کنم ولی هیچکسی نمیتوانست تصور کند که من درمان بشوم و این واقعیت را هرکسی میدید و بعضی وقتها به مادرم یا خواهرم میگفتند که فکر کنید اولادتان یک معلولیت ذهنی دارد و تا ابد باید باهاش بسازید. تخریب تا اعماق من نفوذ کرده بود و خودم بودم و خودم حتی خدا را هم فراموش کرده بودم باوجوداینکه همیشه با من بود. در روز 35 عدد قرص میخوردم تا اینکه خواهرم همسفرم اینجا را پیدا کرد و 7 ماه طول کشید که حاضر بشوم که بیایم کنگره و درمان شوم. به لطف خدا پذیرفتم که چه بودم و چه شدم. در ناامیدی مطلق غرقشده بودم و کسی باور نمیکرد که بتوانم خوب شوم و فقط یک نفر فکر میکرد که خوب میشوم که شناخت و علم این کار را داشت که آنهم راهنمای عزیزم بود. همیشه باید سپاسگزار خداوند باشم که راهنمای خوبی مثل آقا فرشید داشتم همه راهنماهای کنگره خوب هستند مثلاینکه خیلی جراح قلب هستند ولی فقط چند نفرشان در کشور بنام هستند و من این توفیق را داشتم. من 6 ماه دیر میآمدم یا نمیآمدم بعضی وقتها میرفتم پارک بهار شیراز و میایستادم که ساعت 7 بشود و میآمدم اینجا و منتظر بودم به من بگویند چرا دیر آمدی و من هم بگذارم و بروم ولی هیچوقت این اتفاق نیفتاد شاید میدانستند که دنبال این قضیه هستم. بههرحال حرکت کردم و سعی کردم با علم کنگره زیر نظر آقای مهندس آموزشها را اجرایی بکنم و به رهایی برسم و به لطف خداوند روز رهایی من جمعه 15/09/92 در پارک طالقانی با سالروز رهایی آقای مهندس در یک روز مصادف شد و این باعث خوشحالی من هست. من خیلی سختی در طول سفرم از هر لحاظی که فکرش را بکنید کشیدهام ولی با کمک کنگره توانستم بپذیرم و تحملکنم و هضمشان بکنم و توانستم با صبوری به مشکلات فائق بشوم و توانستم بر روی درمانم تمرکز کنم و به لطف خدا این اتفاق برایم افتاد؛ که جا دارد از راهنمای عزیزم خیلی تشکر کنم دستبوس ایشان هستم به خاطر صبوری و محبت ایشان. امروز که خودم مشغول خدمت در لژیون هستم خیلی بهتر متوجه میشوم که چه جاهایی چقدر صبوری به خرج دادند. از آقای مهندس خیلی ممنونم به خاطر حمایتها و توجهشان خیلی برای من زحمت کشیدند از راهنمای همسفرم خانمشانی خیلی ممنونم خیلی برای من زحمت کشیدند امروز قرار بود تشریف بیاورند که کاری برایشان پیش آمد چندین ماه به خاطر یکسری مسائل درونی در پارک طالقانی هفتهای یک ساعت در خدمت ایشان بودم (البته بااطلاع راهنمایم و تأیید ایشان) و خیلی مسائل حل شد. از مادرم همسفرم خیلی ممنونم که همیشه در کنار من بودند جایشان اینجا خیلی خالی است جا دارد از خواهر عزیزم خیلی تشکر کنم که اینجا هستند از کمکها و محبتها و حمایتهایشان در طول سفرم چه الآن و چه آن موقع ممنونم این محبتها باعث شده که الآن با این کیفیت اینجا هستم. سخنان همسفر: من بهعنوان همسفر برادرم سعی کردم همیشه کمکش کنم و در کنارش باشم و واقعاً به خاطر این روز خیلی خوشحال هستم. همیشه برادرم باعث افتخار من بوده چون همیشه یکی از موفقترین آدمهای زندگیام بودند و بعدازاینکه این اتفاق در زندگیمان افتاد خیلی برای من شوک بزرگی بود و الآن خوشحالم که دوباره میتوانم به برادرم افتخار کنم واقعاً از کنگره ممنونم. مرزبان کشیک: احمد آقا عکاس: محمد لژیون نهم تنظیم : محمدرضا لژیون نهم منبع: نمایندگی آکادمی دوشنبه 24 دي 1397 تعداد بازدید از این مطلب : 3128 ویژه ها ريسرچ اسكوئر منتشر كرد: HPV گزارش پیشرفت کار پروژه دانشگاه گزارش برگزاری شانزدهمین کنگره دانش اعتیاد Mathews Journal of Gastroenterology and Hepatology - September 11, 2023 بررسی خواص آنتی اکسیدانی و ضد سرطانی باکتری های اسید لاکتیک خاصیت ضد میکروبی اسید لاکتیک نسبت به دیگر اسیدها Researchgate / researchsquare - پروفایل مهندس دژاکام در سایت ریسرچ گیت و مقالات منتشر شده ایشان تا کنون در سایت ریسرچ اسکوئر نقش جهانبینی در ریکاوری از اعتیاد
Researchgate / researchsquare - پروفایل مهندس دژاکام در سایت ریسرچ گیت و مقالات منتشر شده ایشان تا کنون در سایت ریسرچ اسکوئر