جلسه پنجم از دوره بیستم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی گیلان با استادی آقای نیما، نگهبانی آقای قاسم و دبیری آقای آرش با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» در تاریخ 97/10/18 رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه این هفته راجع به کمک کنگره به من و کمک من به کنگره است تا یکسری مسائل برای ما روشن و یادآوری بشود، هرکدام از ما اگر بخواهیم حساب کنیم، واقعاً کنگره 60 کمکهای زیادی به ما کرده. خود من آدمی بودم که با انتخابهای اشتباهی که در زندگی خودم انجام میدادم در مسیر غلطی قرارگرفته بودم و روزبهروز وضعیت زندگیام داشت بدتر میشد و معلوم نبود که از کجاها سر درمیآوردم و کارهایی میکردم که الآن وقتی به آنها فکر میکنم واقعاً انجام آن کارها دیوانگی محض بود و کاملاً از روی جهل و ناآگاهی بود؛ اولین چیزی که کنگره 60 به من داد و در حال حاضر هم دارد میدهد این است که جهل و ناآگاهی من را دارد تبدیل میکند به آگاهی و دانایی. مهمترین چیز همین است و مسیر آدم را عوض میکند، من با انتخابهای اشتباه خودم داشتم زندگی خودم را بهطرف نابودی سوق میدادم ولی الآن میزان آگاهی من یواشیواش دارد بهطرف مثبت تغییر میکند و متعاقب آن مسیر زندگی من هم در حال عوض شدن است، قبلاً رو به تاریکی حرکت میکردم و اشتباهات مکرر زیادی داشتم، با دیگران و حتی با خودم درگیر بودم، آدمی که با دیگران درگیر باشد مطمئناً با خودش هم درگیر است، ممکن است با دیگران هم درگیر نباشی ولی درون خودت درگیر هستی و از خودت فراری هستی، تمام افرادی که مصرفکننده شدند دنبال این بودند که به یکچیزی پناه ببرند که از مشکلات خودشان فرار کنند.
اولین چیزی که کنگره 60 به من داد اطلاعات و آگاهی بود و بهمرورزمان اندیشه و تفکر من تغییر کرد و در کنار آن توانستم اعتیاد خودم را هم در مجموعه کنگره 60 درمان کنم، من مدت زیادی دنبال یک راهی بودم که از اعتیاد خلاصی پیدا کنم ولی راه مناسبی پیدا نمیکردم تا اینکه کنگره 60 را پیدا کردم و در این مسیر با تمام وجود حرکت کردم و با کمک تمام عزیزانی که اینجا هستند توانستم اعتیاد خودم را درمان کنم. آدمی بودم که صبح وقتی از خواب بیدار میشدم اولین کاری که میکردم این بود که باید مواد مصرف میکردم، بیشتر ساعات روز پای گاز مینشستم و سیخ و سنجاق از دستم زمین نمیافتاد، اگر موقعیت مصرف در خانه را نداشتم از اول ظهر میرفتم باغ تا شب آنجا مینشستم و مصرف میکردم وزندگی من با مواد میگذشت، ترامادول، حشیش، شیشه و سالهای آخر هم تریاک، همینکه کنگره 60 توانست من را از این وضعیت منجلاب اعتیاد خارج کند یکی از بزرگترین کمکهای کنگره به من بود.
کنگره 60 به افرادی که در این مسیر حرکت میکنند کمک زیادی میکند، همانطوری که میدانید کنگره 60 یک مجموعه هست و درواقع خود اعضا این مجموعه را تشکیل دادهاند، افرادی که آمدند اینجا و توانستند اعتیاد خودشان را به این روش درمان کنند، میمانند و اینجا و به افراد دیگر کمک میکنند، همانطوری که در نوشتار کنگره 60 چیست آمده است «این کنگره بر اساس اصل پذیرفتهشده کمک فرد رهاشده از دام اعتیاد به فرد در حال مصرف مواد مخدر متشکل شده است»؛ من یک روزی آمدم اینجا و افرادی که اینجا بودند به من کمک کردند، راهنما انتخاب کردم و راه را به من نشان داد، همه افرادی که اینجا بودند کمک کردند تا من به رهایی رسیدم و متعاقب آن، من هم وظیفهدارم که بمانم و کمک کنم و درواقع با ماندن و کمک کردن به دیگران دارم به خودم کمک میکنم، افرادی که دارند در جایگاههای خدمتی مختلف خدمت میکنند این مسئله را کاملاً درک کردهاند و متوجه این موضوع شدهاند که من دارم درواقع به خودم کمک میکنم و دارم با خدمت کردن در این جایگاه ارتقا پیدا میکنم.
درواقع هرکدام از جایگاههای خدمتی در کنگره یک قالب هستند و من که آدم کاملاً بههمریختهای بودم و هیچ کاری را نمیتوانستم درست انجام بدهم میآیم در این قالب قرار میگیرم و اتفاقی که میافتد این است که در این قالب یا جایگاه خدمتی یک سری مشکلات و نواقص خودم را شناسایی میکنم و حلشان میکنم، فرقی نمیکند جایگاههای خدمتی از مهماندار، مسئول پذیرایی، نگهبان نظم، دبیر، نگهبان، مبصر کلینیک، خدمت در سایت یا OT، هرکدام از این دورههای خدمتی یک قالب هستند که به افراد کمک میکنند، جایگاههای خدمتی در کنگره همه همینطور هستند و طوری طراحیشدهاند که افراد بیایند در این جایگاهها قرار بگیرند و بتوانند مشکلات خودشان را شناسایی کنند و نواقص خودشان را برطرف کنند و به درجه بالاتری برسند و درواقع به انسان بهتری تبدیل بشوند.
هرکدام از ما که آمدیم و در این سیستم به ما کمک شد که مشکلاتمان را حل کنیم، ما هم وظیفهداریم که کمک کنیم، این سیستم یک جمعیت انسانی است و تکتک ما که بهمان کمک شد باید به افراد دیگر هم کمک کنیم، افرادی که گرفتار همان مشکلی هستند که من هم تا دیروز گرفتار آن بودم، من هم باید به هر نحوی که توان آن را دارم کمک کنم که افراد دیگر هم بتوانند بیایند از این سیستم استفاده کنند، ممکن است برای مثال من توان مالی بالایی نداشته باشم و ازلحاظ مالی کمک زیادی نتوانم بکنم ولی ازلحاظ نیروی انسانی یا ازنظر علمی که میتوانم کمک کنم، ممکن است یک نفر باشد ازلحاظ نیروی انسانی شرایط زندگیاش طوری باشد که نتواند زیاد بیاید کنگره ولی ازلحاظ مالی که میتواند کمک کند؛ هرکدام از ما باید گوشهای از کار را به عهده بگیریم و این دستور جلسه را هم برای همین گذاشتهاند که تکلیفم را با خودم بدانم و ببینم با کنگره چند چند هستم، کنگره برای من چه کرده و من برای کنگره چه کردم و چهکار دارم میکنم و کنگره برای من چهکار دارد میکند؛ من هر کاری هم که برای کنگره بکنم درواقع برای خودم کردم و نباید این ذهنیت برای من ایجاد بشود که من برای کنگره خیلی کارها کردم، من هیچ کاری برای کنگره نکردهام، من در این مجموعه هر کاری که میکنم حال خودم بهتر میشود، دانایی خودم افزایش پیدا میکند، خودم تکامل بیشتری پیدا میکنم، هرکدام از جایگاههای خدمتی در کنگره برای همین گذاشتهشدهاند، کنگره احتیاجی ندارد که من بیایم در سایت خدمت کنم، در OT خدمت کنم، مهماندار بشوم، دبیر بشوم و ...؛ من احتیاج دارم که بیایم در سایت یا OT خدمت کنم، من احتیاج دارم که مهماندار و دبیر و ... بشوم. همه خدمتهای کنگره 60 اینطوری هستند و درواقع به خود افراد کمک میشود و من باید بهعنوان یک آدمی که آمدم اینجا و به من کمک شده قدرشناس این مجموعه باشم و هم به خودم و هم به دیگران کمک کنم، امیدوارم که امروز همه شما مشارکت کنید و تأثیر کنگره روی زندگیتان و کمکی که خودتان دارید به کنگره میکنید را بیان کنید. از اینکه به صحبتهای من گوش دادید از همه شما ممنونم.
عکس: مسافر علیرضا
تایپ و ثبت: مسافر نیما
- تعداد بازدید از این مطلب :
2357