کارگاه آموزشی کنگره 60؛ نمایندگی کرج

سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر، خداوند بزرگ را شاکرم که باری دیگر فرصت خدمتگزاری در این جایگاه نصیب بنده شد، خیلی خوشحالم که در این روز با شکوه خدمت شما عزیزان هستم.

دستور جلسه این هفته گلریزان (لژیون مالی) است، اعضای کنگره کار هایی را انجام می دهند که یکدیگر را برای ادامه حرکت ها مجاب می کنند.

زمانی که صحبت از پول می‌شود خیلی از ما گارد می گیریم چون این طور در ذهن ما جا افتاده است که پول در آوردن سخت و خرج کردن سخت تر است، حدود دو ماه و نیم پیش جناب مهندس دژاکام این فرمان را به بنده دادند که به‌عنوان دیده بان لژیون مالی در کنگره خدمت کنم، هدف از این دستور جلسه استحکام پایه‌های مالی کنگره می‌باشد.

حدود دوازده سال پیش، روز پنجشنبه جناب مهندس به کمک راهنمایان فرمودند که با رهجو ها صحبت کنند که در لژیون مالی شرکت تا پایه‌های مالی کنگره مستحکم شود، در آن زمان مخالف این قضیه بودم که به رهجو ها به‌عنوان کمک راهنما بگویم که در لژیون مالی شرکت کنند از آن زمان مدت‌ها می‌گذرد و این تفکر در بنده تغییر کرد ولی الآن در مورد این قضیه با اعضای کنگره صحبت می‌کنم آنها را مجاب می‌کنم تا در لژیون مالی شرکت کنند چون قسمتی از درمان مربوط به این خدمت است، همان‌طور که سی دی گوش کردن و نوشتن و مشارکت کردن بخشی از درمان است.

خدمت در کنگره توان می‌خواهد حال چه مادی باشد چه معنوی، بایستی خدمتی شایسته قابل ارائه باشد؛ اکنون که زندگی خود را با زمان مصرف مقایسه می‌کنم، مشاهده می‌کنم که وزن زندگی‌ام بسیار زیادتر و پربارتر شده است، ارزشی معنوی که قابل سنجش نیست.از لحاظ ارزش‌های خانوادگی و اجتماعی و رفتاری بسیار رشد نموده‌ام، توان مالی به میزان دارایی جیب انسان نیست بلکه به میزان خرج کرد است، کسانی که توان پرداخت حداقل پنج میلیون تومان را در سال دارند می‌توانند وارد لژیون مالی شوند، در هفته گلریزون با اجازه مهندس کلیه اعضایی که توان پرداخت حق عضویت را دارند می‌توانند در این خدمت مالی مشارکت نمایند.

برای عضویت در لژیون مالی، توان پرداخت یک‌سوی قضیه است و دانایی لازم برای این کار، سوی دیگرجهان‌بینی است؛ که جواب این سؤال را می‌دهد که اصلاً چرا باید در لژیون مالی مشارکت کنیم، چرا یک پنجم دارو را باید کم کنیم؟ چرا باید زود بیاییم؟ پس از پاسخ‌دهی به این سؤالات است که می‌توان به دانایی انجام آن دست پیدا کرد.

کنگره به من علیرضا این هویت اجتماعی و اخلاقی را داده است لذا برای حفظ این هویت موظف هستم این مشارکت‌ها را انجام دهم این کار کاملاً اختیاری بوده و هیچ‌گونه اجباری در آن نیست ولی این‌که من بتوانم از رزقی که در کنگره به دست آوردم انفاق کنم بسیار مهم است. خداوند می‌فرمایند من مال شما را به‌وسیله انفاق زنده می‌کنم علمی که مهندس دژاکام به دست آوردند اگر انفاق نمی‌شد تاکنون از بین رفته بود، مال هم به همین صورت است، خداوند می‌فرمایند مال مرده‌ی خود را خارج کنید تا من مابقی آن را برایتان زنده کنم.

در کنگره 60 پول معادل انرژی است، چون حرکت انرژی و رفت‌وبرگشت آن قابل‌رؤیت نیست انفاق کار سختی است ولی خوبی کنگره این است زمانی که شما کار خوبی انجام می‌دهید منتظر نتیجه‌اش نیستید به قولی حساب عاشق با عشق است معشوق را چه‌کار؟

بنده خودم را موظف به این کار کردم و زمانی که به حال خوش آن رسیدم دیگران را به انجام آن توصیه کردم، همه ما موظف هستیم در این حرکت همراه و در کنار مهندس باشیم، مشخص نیست چه کسانی از این انفاق ما بهره‌مند می‌شوند و زیبایی کار در همین‌جاست.

لازم به ذکر است که در کنگره 60 هیچ حسابی به نام شخص نیست و تمام وجوه نمایندگی‌ها به حسابی با نام کنگره 60 واریز می‌شود و این نشان‌دهنده شراکت کلیه‌ی اعضا کنگره در این حساب می‌باشد، هرچند مهندس اعلام کرده که کسی وام‌دار کنگره نیست ولی من خود را وام‌دار کنگره میدانم و بایستی دین و قرض خود را در حد توان به کنگره بازگردانم. من در کنگره حالم خوب شد پس خود را موظف به خدمت در اینجا میدانم، ما در کنگره صدقه نمی‌دهیم چون با صدقه گرفتن حالمان خوب نشده است، چیزی که حال ما را خوب کرده مهر و محبت است که جنس متفاوتی نسبت به صدقه دارد.

حرکت‌های بزرگ نیاز به مردان و زنان بزرگ دارد و امروز کنگره و کلیه‌ی اعضای آن نیاز به این حرکت دارند و امیدوارم خداوند به تمام ما این قدرت را برای خدمت کردن عطا بفرمایند.

از این‌که به صحبت‌های من گوش کردید از تمام شما متشکرم.

تایپ: مسافر مجتبی و مسافر مقصود
عکاس: مسافر پوریا
ارائه گزارش: مسافر امیرحسین