English Version
English

خدمت؛ گفت و گو با محمد علیرضایی ایجنت نمایندگی کرج

خدمت؛ گفت و گو با محمد علیرضایی ایجنت نمایندگی کرج

لطفاً در ابتدا خود را به رسم کنگره ۶۰ معرفی کنید؟
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر. آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، روش درمان DST با داروی اپیوم رشته ورزشی شنا و والیبال راهنما آقای خدامی آزادی و رهایی نه سال و اندی و در ادامه آنتی ایکس سیگار روش درمان DST با آدامس نیکوتین راهنما آقای مهندس حسین دژاکام آزادی و رهایی پنج سال و اندی.

چگونه با کنگره ۶۰ آشنا شدید؟
من توسط برادرم با کنگره ۶۰ آشنا شدم، سه بار برای سفر به کنگره مراجعه کردیم. یک بار قبل از سال ۸۰چند جلسه حضور داشتیم و رفتیم. دفعه دوم درسال ۸۲ مراجعه کردیم و حدوداً سه ماه ماندیم تا اینکه دفعه سوم سال ۸۶ آمدم و سفرم را بطور جدی شروع کردم.

 

جرقه سفر سیگار و درمان به چه صورتی در شما اتفاق افتاد؟
شروع سفر سیگار برای من از این بابت جالب بود که به محض اینکه آقای مهندس رفتند برای استفاده از آدامس این جرقه برای من اتفاق افتاد. اگر بخواهم صادقانه بگویم اوایل که آمده بودم خیلی شور این را داشتم که سیگارم را درمان کنم ولی یک عکس از جناب مهندس که یک سیگار در دست داشتند را در نشریات نمایندگی انقلاب دیدم و من آن عکس را به قیمت 2500 تومان خریدم. از آن به بعد فکر درمان از ذهنم پرید، چرا که همواره سیگار کشیدن را با آن عکس برای خودم به تصویر می کشیدم و همین مسئله موجب به فکر نیفتادن برای ترک سیگار بود اما بعد از اینکه جناب مهندس رفتند روی پروژه، یک روز آقای خدامی در نمایندگی شادآباد به صورت غیر مستقیم اشاره کردند که باید سفر سیگار را شروع کنید. دو نفر از برادر لژیونی هایم حرکت را شروع کردند ولی من در ذهن خود هنوز باور درمان سیگار را نداشتم و خیلی این موضوع را جدی نگرفتم  تا اینکه متوجه شدم قضیه سفر و درمان سیگار واقعاً جدی است.

یک روز پنجشنبه بود بعد از تعطیلی با یکی از برادر لژیونی هایم که مصرف سیگارش خیلی بیشتر از من بود بین خودمان قرار گذاشتیم و تصمیم گرفتیم که از شنبه شروع به درمان کنیم ولی به یاد آوردیم که این شنبه می شود همان شنبه ای که در گذشته به دفعات با آن روبرو بودیم لذا تصمیم بر این شد که فقط امروز سیگارمان را بکشیم و از فردا آدامس بخوریم و من جزء ۳۰ نفر اولی بودم که در سال ۹۱ بعد از جناب مهندس شروع به درمان سیگار به روش DST کردیم. مسئله تاثیرگذار برای اینکه بتوانم درمان سیگارم را راحت تر انجام دهم این بود که باید پرونده سیگار را در ذهنم تا ابد ببندم و این صحبت جناب مهندس کلیدی برای درمان سیگار من شد.

 

شما در جایگاه ایجنتی مشغول به خدمت هستید هم در نمایندگی قم چندین سال مسئول بودید و همینطور به تازگی در نمایندگی کرج، لطفاً دیدگاه خودتان را نسبت به جایگاه خدمتی ایجنتی بفرمایید.
دیدگاه من نسبت به جایگاه های خدمتی همگی به یک اندازه است از این بابت که در هر جایگاهی که در کنگره ۶۰ مشغول خدمت هستیم همه اینها باعث می شوند که فرد خدمتگزار هر لحظه در معرض آموزش قرار گیرد از جایگاه خدمتی ایجنتی نیز اگر بخواهم بیان کنم برای من سرشار از آموزش خواهد بود. این جایگاه ها نعمت هستند یعنی حرکت و خدمت کردن درکنگره ۶۰ به حدی بار معنوی بالایی دارد که نمی توان به زبان آورد. جایگاه ایجنتی هم از این موضوع مستثنا نیست من هم از ابتدایی ترین جایگاه های خدمتی شروع کردم تا به این جایگاه رسیدم و بیشتر از اینکه بخواهم بگویم در کنگره کاری انجام می دهم به حدی این سیستم به من کمک می کند که حد و حساب ندارد و گاهی اوقات آدم مبهوت در چیدمان نظم دقیق این جایگاه ها و ایجاد ظرفیت تدریجی در شخص خدمتگزار  که توسط مهندس دژاکام پایه گذاری شده اند، می‌ماند. 

به تدریج به جایگاه های بالاتر می‌رسیم و در همین حین آموزش ها را فرا می‌گیریم. همان طور که سردار می فرمایند: آموزش و خدمت درست. این واقعاً حرکت و اتفاق عظیمی است که مسافران و همسفرانی که در حال خدمت هستند، عاشقانه این کار را انجام می دهند؛ چراکه طراحی هوشمند این سیستم به این گونه بنا نهاده شده است که بازتابش به خودمان بر خواهد گشت.

 

در چه جایگاه هایی در کنگره ۶۰ خدمت کرده اید؟
من هم مثل همه از چیدن صندلی، نگهبانی نظم، مهماندای، دبیری، نگهبان، مرزبان، کمک راهنما، ورزشبان والیبال، شورای ورزشی داوری فوتبال و والیبال، کمک اردوبان، اردوبان و اکنون در جایگاه ایجنتی در خدمت شما هستم.


در بین این جایگاه های خدمتی به کدام جایگاه بیشتر علاقمند بودید و هستید؟
البته همه جایگاه ها دوست داشتنی هستند ولی در بین این جایگاه ها شخصاً کمک راهنمایی و همینطور دبیری جناب آقای مهندس را بیشتر دوست دارم و احساس می کنم که بار آموزشی بیشتری دارند.


فرمودید جایگاه کمک راهنمایی، الان چند وقت است که لژیون ندارید؟
از وقتی به نمایندگی کرج آمده ام (با خنده)

 

آیا دلتنگ لژیون می شوید؟
بله خیلی، به قول استاد امین در لژیون می توانی بازتاب خودت را در رهجویت ببینی. همین که باعث می شود آدم فراموش نکند با چه حالی آمده و آن چیزی را که می خواهی درس بدهی، باید خودت خوانده باشی. حس و حالی در لژیون جاری است که من در هیچ جایگاه خدمتی تجربه نکرده ام و از وقتی به نمایندگی کرج آمده ام چون تعداد لژیون ها بالا بود فعلاً لژیونی تشکیل نداده ام و در زمان مناسب به مرور زمان این کار را انجام خواهم داد.


چه حسی نسبت به نمایندگی کرج دارید و چشم انداز آینده این نمایندگی را در چه وضعیتی می بینید؟
این نمایندگی پتانسیل فوق العاده ای دارد. سرشار از بچه های خدمتگزار و اساساً کسانی که عاشق خدمت کردن هستند. حتی من استخر کرج را دیدم که با چه استقبالی روبرو است. آن چیزی که کنگره می خواهد، بچه ها واقعاً پتانسیل این را دارند، ظرفیت و نیروی این حرکت نیز موجود و مهیا است فقط نیاز است نظم بیشتری حاکم باشد؛ کارها، بایدها و نبایدهایی که جناب مهندس و دیده بان های گرامی از ما می خواهند را انجام دهیم حتماً اوضاع خیلی بهتر از این خواهد شد. جا دارد که یک تشکر ویژه از ایجنت ها و مرزبان هایی که در سالیان قبل در این نمایندگی خدمت کردند، داشته باشم.


تاثیر خدمت روی زندگی شما چگونه بوده است؟
جدای از بار آموزشی که در خدمت موجود است مسلماً از هر لحاظ در زندگی تاثیراتی نیز به همراه خواهد داشت. نقطه تحمل، مدیریت کردن کارها و هزار و یک نقطه مثبت دیگر جزء همه چیزهایی هستند که تاثیرات درونی دارند و اگر بتوانم درست خدمت کنم تاثیر اصلی در درون من اتفاق خواهد افتاد در نتیجه این امر در زندگیم پدیدار می شود.

 

 

از مهمترین دروسی که در زندگی خودتان به واسطه حضور و خدمت در کنگره ۶۰ اجرا کردیده و به اصطلاح آن چیزی که قابل لمس است را بفرمایید؟
همه درس های کنگره در زندگی من تاثیرگذار بوده اند. به قول جناب مهندس برترین علم، علم بهتر زندگی کردن است و نمی گویم صد درصد اما به آن بهتر زندگی کردن نزدیک شده ام و این مهم برایم قابل لمس است. درس بعدی مردم داری است که یکی از مهمترین آموزش هایی است که کنگره ۶۰ نیز بر این موضوع تاکید دارد.


از بین سی دی ها کدام سی دی را بیشتر دوست دارید و با کدام سی دی ارتباط برقرار کرده اید؟
نمی توانم به سی دی خاصی اشاره کنم چون من همه سی دی ها را می نویسم و چون دوستشان دارم نوشته هایم را نیز هرزگاهی می خوانم. اساساً بنا بر مقتضیات و در هر مقطعی مثل کتاب ۶۰ درجه زیر صفر که بارها می خوانم و هر بار یک مطلب جدید برداشت می کنم در یک زمانی با یک سی دی ارتباط خاصی برقرار می کنم ولی شاید در همان سال سی دی هایی بوده اند که وقتی الآن به آنها گوش می دهم می بینم که درک بهتری از مطالب سی دی دستگیرم شده است. همه سی دی ها بار آموزشی خودشان را دارند ولی بسته به شرایطی که من در آن قرار دارم ممکن است همین الآن و شاید در آینده مفهوم و بار آموزشی اش را دریابم.


لطفاً در یک کلمه اولین چیزی که به ذهنتان می رسد را بیان کنید؟
انگیزه: رهایی
خدمت: آموزش
کارکردن: پایه های مالی
آقای مهندس: نگهبان و عشق اعضای کنگره ۶۰.


خیلی ممنونم از اینکه وقت تان را در اختیار ما قرار دادید امیدوارم گفت و گوی خوبی بوده باشد. در انتها اگر نکته و صحبت خاصی دارید بفرمایید.
از همه خدمتگزاران سایت، کمک راهنماها و مرزبان های عزیز تشکر می کنم. انشاءالله به کمک هم و در کنار هم نمایندگی قدرتمندی در همه زمینه ها باشیم.

 

نگارنده: علی و محمد.

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .