سخنان استاد:
خدا را شاکرم که فرصتی شد یکبار دیگر برحسب اتفاق و به دلیل حضور مهمانهای خارجی و عدم حضور جناب مهندس در لژیون پزشکان، بهعنوان استاد در خدمت شما عزیزان باشم.
در مورد دستور جلسه امروز، واقعیت این است که من همینالان از بچههای اینجا سؤال کردم که اصلاً ایجنت یعنی چه؟! جالب است که من حدود 14 سال هست که در کنگره حضور دارم ولی به این ساختار اداری کنگره توجه نکردم. الآن که در مورد دستور جلسه سؤال میکردم به این فکر میکردم که در حال حاضر، ما یکسری مشکلاتی در جامعه داریم که بزرگترینش این است که نظام خانوادهها بههمریخته است؛ یعنی خانوادهها آن نظم و نظام و کوچکی و بزرگی و آن مسئولیتپذیری را در حال از دست دادن هستند و این افزایش جدایی و طلاقها و بههمریختگی خانوادهها و درنتیجه بچههایی که نابسامان بار میآیند، نتیجه همین مشکلات است. حال ببینیم ایجنت کیست؟ شما فرض کنید در یک شعبه مثل شعبه شادآباد، هرکسی اگر کاری دارد نمیتواند مستقیم به شعبه آکادمی مراجعه کند و با آقای مهندس صحبت کند که فلان است و اینطور است؛ یک بزرگتر در شعبه حضور دارد بنام ایجنت؛ اگر برای همسفرها باشد اسمش اسیستانت و اگر برای مسافران باشد، ایجنت نام دارد. این افراد کسانی هستند که طبیعتاً سابقه بیشتری دارند و از طرف کنگره دیدبانان انتخاب میشوند و همه اعضای شعبه او را قبول دارند و این افراد رابط بین شعبه و آکادمی هستند که مشکلات و موانع شعبه را با کنگره دیدبانان در میان میگذارند و ازآنجا به آقای مهندس انتقال میدهند؛ اما مرزبانان کسانی هستند که مسئول اجرای قوانین کنگره 60 در شعبه هستند؛ این افراد اشراف به کار دیگر افراد خدمتگزار در شعبه دارند و بر کار و فعالیت راهنماها نیز اشراف دارند.
چند وقت پیش یک بحثی بود که اساساً ساختار کنگره به یک درخت تشبیه شد که ریشه آن بنیان کنگره آقای مهندس هستند و تنه درخت، کنگره دیدبانان هستند و شاخههای اصلی، ایجنت و مرزبانها هستند و شاخههای فرعی راهنماها و شکوفه و گل و میوه هم رهجوها هستند و در حال سفر هستند. ما این هفته را به همه این عزیزان تبریک میگوییم و امیدوارم در کارشان موفق باشند که هستند؛ چرا هستند؟ چون این نظم و ترتیب دقیقاً در حال اجراست. آنهایی که مثل من قدیمی هستند و یادشان هست، خانوادهها حسابوکتابی داشتند؛ در هر خانواده، یک پیر و بزرگ و باتجربهای وجود داشت که همه مشکلات را به او ارجاع میدادند و مشورتها را با اون انجام میدادند. حتی من برای بعضی از دانشجوها و جوانهایی که قصد ازدواج دارند مشاوره میدهم و قدیمها هم برای این کار از بزرگترها مشورت میگرفتند. امروزه اگر جوانی میخواهد ازدواج کند و با خانواده مطرح میکند، فوراً با او مخالفت میشود که چرا این را انتخاب کردی و به دردت نمیخورد ولی در گذشته وقتی با این افراد پیر در میان میگذاشتند، اینها ابتدا میگفتند مبارک است و بعد میگفتن معیارت برای انتخاب این فرد برای ازدواج چیست؟
معیارها در قدیم بیشتر اخلاقی بود و ظاهر افراد در اولویت آخر قرار داشت. به همین دلیل ازدواجها پایدارتر بود و حسابکتاب در آن خانوادهها وجود داشت. ما امروز اینها را از دست دادیم.
امیدوارم ما فقط بحث اعتیاد را پیش نکشیم چون همیشه آنقدر روی کلمه اعتیاد زوم کردیم، هر جا میخواهیم در موردش حرف بزنیم میگویند: ما که معتاد نیستیم! اعتیاد چیست!
ما معتاد نیستیم و خیلی از خانوادهها اعتیاد ندارند و حتی سیگار هم نمیکشند و ظاهراً سالم هستند و ازنظر ظاهری سالم هستند ولی خیلی این معیارها و سازمانبندیها را از دست دادیم؛ اگر ما هم میتوانستیم برگردیم به اینکه در هر خانواده ریشهای هست و یک پیر و باتجربهای هست، متوجه میشدیم که احترامش واجب است و حرفش را باید گوش داد و در مورد حرفهایش فکر کرد. اگر امروزه میبینیم که کشور ژاپن پیشرفت چشمگیری دارد، نتیجه احترام و گوش دادن به حرفهای بزرگترهای آنهاست حتی اگر بیسواد باشند افراد جوان و باسواد آنها را احترام میکنند و به حرفهایشان گوش میدهند و به آنها تعظیم میکنند. کاش ما هم به گذشته برگردیم و به بزرگترها بیشتر توجه کنیم که ریشه خانوادهها هستند.
جلسه به مشارکت گذاشته شد
دکتر مریم
نکتهای که در این زمینه به ذهنم میرسید این است که اگر یک درخت ریشه نداشته باشد، با کوچکترین بادی سرنگون میشود و کنگره تابهحال توانسته جایگاه خودش را به این مقام بالا برساند و اینهمه شاخ و برگ پیدا بکند، به خاطر ریشههای قوی است که دارد. چیزی که برای من بهصورت عینی اتفاق افتاد این است که کسانی که بهعنوان نماینده کنگره در کلینیک حضور پیدا میکنند و مسئول تحویل دارو در هفته به بیماران هستند، بسیار کارشان سخت و قابلستایش است. تابهحال تعداد افرادی که بهعنوان نماینده وارد کلینیک ما شدهاند، انگار دستچین شده برای ما ارسال شده بودند و آنقدر رفتار اینها با مراجعهکنندههای ما که ممکن است ازلحاظ خلقی به تعادل نرسیده باشند و دچار تنش باشند، خوب و با صبر و آرامش بود که این بیماران از جلسات بعدی تحت تأثیر این رفتارها، رفتار خودشان را کنترل کردند و مدیریت این موضوع در داخل کلینیکها واقعاً جای بسی شگفتی و خوشبختی دارد که کنگره توانسته چنین نظمی را برقرار کند. م این روز را به همه این زحمت کشان تبریک عرض میکنم.
دکتر مجید
در مورد دستور جلسه، من جهت تکمیل فرمایشات دکتر مسعود، بافت کنگره را به دو قسمت آموزشی و اداری تقسیم میکنم؛ آموزشی به عهده راهنماها و کمک راهنما هست که میبایست آزمونی پس بدهند و تجربه کسب کنند. بخش اداری که ایجنت و اسیستانت و مرزبانها، افرادی هستند که سفر اول را طی کردهاند. مرزبانها آزمونی نمیدهند و بر اساس انتخابات داخلی هر شعبه انتخاب میشوند که تعداد منتخبین 5 نفر میباشد و برای نظارت بر عملکرد اینها، بر اساس سیستم اداری که دست مرزبانها هست، احساس میشود که یک بزرگتر نیاز هست و این بزرگتر در مرزبانهای خانم، اسیستانت و در مرزبانهای آقا، ایجنت میباشد. ایجنت ها توسط کنگره 14 نفره دیدبانها انتخاب میشوند، یعنی ما در سیستم کنگره، هم انتخابی دارم هم انتصابی؛ مرزبانها را بچههای شعبه انتخاب میکنند و دارای شال زردرنگ هستند. این مرزبانها وظیفه برقراری نظم در شعبه را بر عهده دارند. در طی سال، 4 هفته تقدیر داریم که یکی از این هفتهها، هفته ایجنت، اسیستانت و مرزبان هست که بچههای مسافر آموزش داده میشود که با سیستم سپاسگزاری آشنا بشوند. سپاسگزاری از افرادی که بدون مزد و پاداش و بدون هیچ چشمداشتی میآیند و در هفته 3 جلسه وقت خودشان را صرف خدمت به دیگران میکنند.
دکتر شیوا
من این هفته را به همه ایجنت ها، اسیستانت و مرزبانها تبریک عرض میکنم و امیدوارم همیشه موفق باشند. در کنگره 60 با تفکر و درایتی که آقای مهندس دارند، همواره همهچیز را بهخوبی در کنار هم قرار دادند. بعد از چند سال ایجنت و مرزبان را تعیین کردند که کنگره بهخوبی هدایت شود. ما در کنگره 60، مثلثهای متفاوتی داریم و فکر میکنم یکی از مثلثهایی که وجود دارد، همین مثلث ایجنت، اسیستانت، مرزبان است که کارهای نظارتی مزربان ها بر عهده ایجنت است و نظارت ایجنت بر دوش دیدبانها و هیچکدام در کار دیگری دخالت ندارند و هرکدام باید وظایف خودشان را انجام بدهند.
هفته گذشته، رونمایی از کتاب 14 مقاله جناب مهندس بود که ما مشاهده کردیم که به چه زیبایی این مراسم برگزار شد و باعث خوشحالی بود که این جلسه را دیدیم و به خودمان میبالیم که چطور ممکن است بهصورت عملی یک نهاد مردمنهاد در کشور ما بتواند اینقدر موفق باشد. سیستم شکرگزاری را آقای مهندس بسیار خوب و دقیق برای همه مسافرها و راهنماها جا انداختند بهطوریکه بهخوبی همه میتوانند از یکدیگر سپاسگزاری کنند و من فکر میکنم یکی از زیباترین چیزهایی که در کنگره 60 وجود دارد، همین سپاسگزاری است.
دکتر محسن
در مورد دستور جلسه، دوستان اشاره کردند که من هم در ذهنم این بود که این عزیزان بدون هیچ توقعی خدمت میکنند. علاوه بر عشق و علاقهای که برای خدمت در این عزیزان وجود دارد، به نظر من نامگذاری این هفته و هفتههای مختلف بنام قسمتهایی که در کنگره 60 فعالیت دارند، علاوه بر اینکه یک نوع جنبه تشکر و قدردانی دارد، میتواند باعث تشویق افرادی بشود که تازهوارد این سیستم شدهاند و وقتی این حجم از سپاسگزاری و قدردانی را مشاهده میکنند و میبینند کسی که خدمت میکند به این شکل از او قدردانی میشود، در آنها انگیزه ایجاد میشود که آنها هم تلاش میکنند که به این جایگاه برسند.
خانم مژگان
من هم بهنوبه خودم این هفته را تبریک عرض میکنم. ما در کلینیک مرزبان نداریم چون تازه با کنگره آشنا شدیم ولی این چیزی که من متوجه شدم، مرزبانها افراد متواضعی هستند و هیچگونه برتری به دیگران ندارند، فقط خدمتگزار هستند و کارشان بسیار سخت و درعینحال لذتبخش است و تمام تلاش خودشان را انجام میدهند تا قوانین بهدرستی رعایت شود و تا جایی که من اطلاع دارم، مرزبانها یک مرحله پایینتر از ایجنت هستند و زیر نظر ایجنت آموزش میبینند.
دکتر بهرام
من این هفته را به مرزبانها و ایجنت و اسیستانت که در کنگره مشغول هستند تبریک میگویم. بیشتر صحبتها در این مورد انجام شد ولی آن چیزی که فهمیدم، ایجنت ها کسانی هستند که 5 سال از رهایی آنها گذشته و توسط کنگره دیدبانها انتخاب میشوند و رابط بین شعبه و کنگره دیدبانان هستند و نظارتی بر کار مرزبانها دارند و این نظارت، نظارت مشورتی است و جنبه دخالتی ندارد و حکم یک ریشسفیدی را دارند. یکی از فاکتورهای انتخاب ایجنت یا اسیستانت این است که حتماً باید یک دوره تجربه مرزبانی را داشته باشند و بر اساس محبت رفتار کنند و فک میکنم بین مرزبانها هم اینچنین باشد و یکی از کارهایی که مرزبانها انجام میدهند، تذکر و مرزبندی است و این کار، یک کاری است که ممکن است لازم باشد با یک وضعیت قهری برخورد شود و تذکراتی که به افراد میدهند و برای این چیزها، لازم است که چاشنی محبتی وجود داشته باشد تا اصطکاک و مشکلی به وجود نیآید.
دکتر نونا
همه مواردی که در ذهنم بود را دوستان ذکر کردند و برایم خیلی جالب بود چراکه من هم تا چند روز پیش چیزی در مورد این دستور جلسه نمیدانستم. اینکه کار هر یک از این افراد چه هست؟! یک مطالعه مختصری که کردم، برایم جالب بود که اینهمه نظم و اینهمه سازماندهی اتفاق جالبی است بخصوص امروزه در خیلی جاها شاهد بینظمی هستیم. این چیزی که من متوجه شدم، مرزبانها میبایست بیشتر از یک سال رهایی داشته باشند و مدتزمانی که بهعنوان مرزبان هستند حدود یک سال است؛ و وقتیکه در شعبهای که هستند مرزبان میشوند، مسئول هدایت افراد مراجعهکننده هستند و حدود و مرز اخلاقی را رعایت میکنند.
مرزبانها از زمانی که مرزبان میشوند، راهنمای آنها ایجنت شعبه میباشد و دیگر به راهنمای خودشان مراجعه نمیکنند. ایجنت رابط بین شعبه با آکادمی هستند. اینهمه نظم و ترتیب برای ما خیلی جالب بود. م این روز را به همه این خدمتگزاران تبریک عرض میکنم.
دکتر فرشید
ابتدا این روز را به مرزبانان و ایجنت و اسیستانت ها تبریک میگویم. این روز قابل قدردانی است برای این افراد چراکه بدون هیچ چشمداشتی نیرو و وقت خودشان را صرف میکنند و این نشانه این است که از کنگره، نتیجه مثبتی گرفتهاند و ایمان و اعتقاد دارند و درست است که شاید ازنظر مادی سودی برای اینها نداشته باشد ولی چیزی که هست، یک جریان مثبتی در خودشان شکل میگیرد که باعث پیشرفتشان ازنظر درونی و روانی میشود و این کار خیلی ارزشمند است. این نظمی که وجود دارد و هرروز قویتر میشود، قابل قدردانی در این سیستم است.
دکتر فرشته
در رابطه با این دستور جلسه، اولاً خدمت این عزیزان تبریک عرض میکنم ولی من این را میخواهم بگویم که همانطور که ما تفکر میکنیم در رابطه بااینکه چطور این آموزشها و سی دی و نامهای این افراد انتخاب شدهاند، اینطور هم باید تفکر کنیم که واقعاً این چه چیزی است که اینقدر زیبا اداره میشود و اسامی را برای اینکه کاملاً بتوانند کنگره 60 را اداره بکنند، از بالا به پایین انتخاب میکنند. واقعاً آقای مهندس درست گفتند که من اگر 2 نفر را در یکجا میگذارم، دوست دارم یکی از آنها بالاتر از نفر دیگری باشد تا بتوانند با یکدیگر هماهنگی بیشتری داشته باشند تا کار پیش برود. این نظم و ترتیب را ما در اینجا میبینم درحالیکه هرچقدر مقام این افراد بالاتر میرود، بامحبتتر میشوند؛ یعنی دوران محبت بیشتری را باید طی کرده باشند، به افراد بیشتری خدمت کرده باشند تا بهمراتب بالاتر برسند و درعینحالی که ازنظر مادی، هیچ چشمداشتی ندارند.
من فکر میکنم انرژی معنوی، سرمایه خیلی بزرگی است. ما وقتی به یک گنجشک غذا میدهیم؛ وقتی بیمنت خدمت میکنیم، ببینید چه حس خوبی به آدم دست میدهد. ارزش این حس را نمیشود با هیچ مبلغی مقایسه کرد. ما میبینیم که برای مرزبانی چندین نفر میآیند و کاندید میشوند بااینکه اصلاً وقت آزاد آنچنانی ندارند. حتی کسی بود که در اسنپ کار میکرد و برای من جالب بود که این فرد بااینکه تماموقتش پر هست، میآید بهعنوان کاندید مرزبانی و برای خدمت کردن به دیگران ثبتنام میکند. به نظر من این مسائل خیلی مهم است و باید روی آنها دقیق شد و این را به کل جامعه ارجاع بدهیم و یاد بگیریم به یکدیگر محبت بکنیم.
دکتر حسین
من هم این هفته را به همه این دوستان تبریک میگویم. همه دوستان در مورد این دستور جلسه صحبت کردند و کسی در مورد سی دی هفته که «عطار» بود کسی صحبتی نکرد من خواستم اشارهای بکنم.
آقای مهندس در این سی دی، 7 وادی عطار را با 7 وادی کنگره مقایسه کردند. اشاره کردند که اولین وادی در همه اینها، وادی طلب است؛ یعنی شما میخواهید یک کاری را انجام بدهید، باید آن را طلب کنید. اگر چیزی را از خدا میخواهید باید آن را از خدا طلب کنید و وقتی میخواهید این طلب را داشته باشید، باید مشکلاتش را تحمل کنید تا به خواسته خود برسید. در سی دی اشاره میکنند به داستان پهلوانپنبه که میخواست روی بدنش عکس شیر را خالکوبی کند؛ هر نقطه از بدن شیر را که میخواستند روی بدن این پهلوان خالکوبی کنند، آه و ناله میکرد که آنجا را نزن. یال شیر را میخواست خالکوبی کنند میگفت یالش را نزن کوپال را بزن. کوپال را میزدند میگفت آنجا را نزدید و پایش را بزنید. آخر هیچ جایی از بدن شیر را نتوانستند خالکوبی کنند و گفتند: تو که نه یال شیر را میخواهی و نه کوپالش را، این دیگر شیر نمیشود.
مطلب دیگری اینکه، میگوید: وقتی طلبی را از خدا میخواهی، دیگر این طلب نباید متعدد باشد؛ یک خواسته و یا یک دعا؛ همان چیزی که در دعای آخر جلسات کنگره گفته میشود. پس باید یک طلب داشته باشیم و سعی و تلاش خودمان را بکنیم تا به آن طلب برسیم.
خانم الهام
همه گفتنیها گفته شد. من هم این هفته را تبریک میگویم. همانطور که مهندس در سی دی اشاره نمودند، به وجود آمدن مشکلات باعث گردید گره همان مشکلات، باز شود و فکر میکنم این نظم و قانونی که امروزه در کنگره وجود دارد بهواسطه وجود این خدمتگزاران است. ما در کلینیک مرزبان داریم و این سیستم را در کلینیک خودمان پیاده کردیم و تجربه خود من این است که این عزیزان کمکحال خوبی برای ما بودند؛ حداقل نظم دادن به رهجوها و اجرای قوانین حداقل کاری بود که این عزیزان در کلینیک برای ما انجام دادند.
دکتر پیمان
من فکر میکنم وقتی یک سیستمی رشد میکند، حتماً باید یک قواعدی داشته باشد. وقتی نگاه میکنیم به کارهایی که کنگره 60 صورت داده، قاعدهمندی و پختگی را در آن میبینیم. چیزی که به نظر من رسید، همانطور که دکتر مسعود گفتند: میوهها و شکوفهها، همان تازه واردین و سفر اولیها هستند، برای اینکه یک درخت بتواند این میوه را تحمل کند، نیاز به ریشه و تنه قوی دارد. درختی مثل درخت انجیر میوه زیادی میدهد ولی چون آن قاعدهمندی را معمولاً رعایت نمیکند، بهراحتی میشکند. درختی که بار زیادی میآورد سریعاً شاخههایش از هم جدا میشود. ما اگر این را اگر با درخت گردو مقایسه کنیم میبینیم که این اتفاق هیچوقت در درخت گردو نمیافتد چون ریشه درستی دارد.
من تصور میکنم آقای مهندس که این نظام را ایجاد کرده و نیاز به تبریک دارد، کاملاً این موضوع رعایت شده. اگر این اصول نبود، شاید این دوام ایجاد نمیشد. در همین ساختمانی که نشستهایم اگر خوب ازنظر فنی دقت کنیم، اگر این بادبندها نباشد، با کوچکترین زلزله تمام دیوارها و سقف فرومیریزد؛ بنابراین بسیار خوب است که این نظام بندی در کنگره رعایت شده است و برای اینکه این موضوع اتفاق بیفتد، وجود عزیزانی همچون ایجنت، اسیستانت و مرزبانها بسیار مؤثر بوده است که من این هفته را به همه این عزیزان تبریک میگویم.
در این سیستم هرکسی خدمتی میگیرد، بهنوعی یاد میگیرد خدمت دادن را. شاید یکی از آن نقاط ضعفی که در کلینیکهای فعال در حوزه اعتیاد وجود دارد، همین است؛ خیلی خودشان را بدهکار به سیستم نمیدانند بلکه خیلی وقتها خودشان را طلبکار میدانند و میگویند مبلغی که ما میدهیم شما خیلی کار خاصی انجام نمیدهید. این سیستمهای کنگره میتواند الگوی خوبی باشد تا از آن استفاده کنیم و در کلینیکها آن را پیاده کنیم.
تهیه و وبلاگ نویس: مسافر سعید عاشوری