English Version
English

راه رسيدن به اقيانوس بيكران؛ مقاله اي در باب وادي يازدهم

راه رسيدن به اقيانوس بيكران؛ مقاله اي در باب وادي يازدهم

لازمۀ گذر از وادی دهم و رسیدن به وادی یازدهم، تغییر صفات است. ما تا صفاتمان را به سمت الهی بودن تغییر نداده باشیم، نمی‌توانیم تبدیل به چشمه جوشان شویم و اگر هم حرکتی داشته باشیم به سمت باتلاق و مرداب است چون اگر با همان صفات شیطانی گذشته مثل خوی درندگی، خشم، عصبانیت، انتقام، کینه، منیت، قضاوت، قیاس، حسادت و ... حرکت کنیم هیچ‌گاه به بحر و اقیانوس نخواهیم رسید.

پس هر رسیدنی لازمۀ آن تغییر است و این خاصیت را در تمامی چهارده وادی عشق به‌وضوح می‌توان دید، تغییر برای رسیدن. به‌طوری‌که اگر بخواهیم تبدیل به چشمۀ جوشان شویم باید در وادی دهم صفاتمان را تغییر داده باشیم و اگر بخواهیم، وادی دهم را عملی کنیم، باید نقطه تحمل را در وادی نهم خوب یاد گرفته باشیم و به همین ترتیب تا رسیدن به وادی اول که تفکر است. به بیان ساده‌تر جوشش و پویایی هر انسانی از تفکر و اندیشۀ او نشأت می‌گیرد، درواقع از عمل به تفکر و اندیشۀ او حاصل می‌گردد و جهان‌بینی فرد و تفکر و اندیشۀ هر انسانی است که تعیین می‌کند که این جوشش داشتن و خروشان بودن به چه سمتی باشد. پس می‌بینیم که چگونه وادی‌ها مثل حلقه‌های زنجیر به هم وصل هستند.

انسان ذره‌ای از وجود خداوند است؛ قطره‌ای است که از اقیانوس لایتناهی خداوند جدا شده تا پس از فراز و نشیب‌های بسیار و کسب علم و آگاهی دوباره به همان اقیانوس برگردد. یک قطره وقتی‌که از اقیانوس جدا می‌شود، دچار سرگشتگی است و چه بسیار مسافت‌هایی را باید طی نماید تا اینکه باز بتواند خودش را به اقیانوس برساند. ما انسان‌ها هم همین‌گونه هستیم وقتی از آن اقیانوس الهی جدا شدیم و خداوند گفت بروید به زمین و ادامه دهید تا بازگردید به نقطه‌ای که الآن هستید، دچار سرگشتگی شدیم و همیشه ازلحاظ فطری داریم به دنبال اقیانوسی می‌گردیم که از آنجا نشات گرفته‌ایم، هرچند گاهی خود نمی‌دانیم.

و اما چقدر زیبا ما با آموزش‌های کنگره یاد می‌گیریم که اتفاقات پیچیده‌ای که در مسیر تکامل چه در صور پنهان و چه در صور آشکار برای ما رخ می‌دهد را با نگاه کردن و آموختن از طبیعت ازجمله کوه، بیابان، دشت، رود، چشمه، درختان، جنگل و ... بتوانیم پشت سر بگذاریم و راه‌حل‌های خوبی را از طبیعت به دست آوریم. چنانچه خداوند هم طبیعت را به‌عنوان بهترین معلم ما قرار داده و در کلام‌الله اشاره‌ کرده به اینکه بگردید در زمین و نشانه‌ها را پیدا کنید؛ البته نشانه‌ها برای آنانی است که تفکر و تعقل می‌کنند.

در وادی یازدهم، هم اشاره به چشمه جوشان و رود خروشان شده که انسان برای رسیدن به آرامش باید همواره از ویژگی جوشان بودن و خروشان بودن برخوردار باشد و شرط اینکه انسان همیشه جوشان و خروشان باشد را با الگو گرفتن از یک چشمه این‌گونه بیان می‌کند:

اولین مورد منابع اطلاعاتی صحیح در مسیر دانایی است؛ نکته‌ای که در این مورد بسیار حائز اهمیت است صحیح بودن منابع اطلاعاتی است وقتی نگاهی به گذشتۀ خود می‌کنم می‌بینم که من از هیچ تلاشی برای درمان اعتیاد مسافرم و به آرامش رسیدن خودم دست برنداشتم و همیشه در حال حرکت و تلاش بودم اما چرا به آنچه می‌خواستم نمی‌رسیدم زیرا از افراد ناآگاه اطلاعات کسب می‌کردم و درنتیجه با باورهای غلط، در مسیر غلط حرکت می‌کردم به همین دلیل این جوشش داشتن ثمره‌ای نداشت. اما در این وادی یکی از شروط تبدیل‌شدن به چشمه جوشانی که بالاخره به بحر و اقیانوس می‌رسد را منابع اطلاعاتی صحیح و آموزش‌هایی که برگرفته از حق و حقیقت هستند، دانسته است؛ زیرا انسان داناست که همیشه درحرکت است، هیچ‌گاه نمی‌ایستد، ناامید نمی‌شود. دومین مورد اختلاف‌پتانسیل است که اگر انسان ازنظر درونی و بیرونی جایگاه خود را به‌طرف ارزش‌ها تغییر بدهد و صعود کند در او انرژی ایجاد می‌شود.

با توجه به این دو شرط ضروری، متوجه می‌شویم انسان‌هایی که هیچ آموزشی را دنبال نمی‌کنند و زندگی یکنواختی را تکرار می‌کنند و هیچ‌گونه تلاشی برای ایجاد تغییر جایگاه انجام نمی‌دهند در حقیقت انرژی لازم را برای ادامۀ مسیر زندگی به دست نمی‌آورند و بیشتر از دیگر انسان‌ها در دام نیروهای اهریمنی گرفتار می‌شوند و احساس حقارت، بیهوده بودن، ناامیدی، بی انرژی بودن و ... را بیشتر از بقیه تجربه می‌کنند.

با توجه به قانون اصلی خلقت که در متن وادی یازده به آن اشاره‌ شده انسان برای اینکه همیشه مانند چشمه‌ای زلال و سرشار از انرژی و شادی و شعف باشد باید همیشه نسبت به آنچه دریافت می‌دارد بازپرداختی داشته باشد به عبارتی در حال خدمت به دیگر مخلوقین خداوند باشد چراکه انسان‌هایی که همه‌چیز را فقط برای خود و خانواده خود می‌خواهند و در مقابل آنچه دریافت می‌دارند هیچ‌گونه بازپرداختی ندارند تبدیل به شوره‌زار یا کویر می‌شوند.

حال اگر مسیر زندگی انسان تا رسیدن به تکامل را به چشمه و رودی که تا رسیدن به بحر و اقیانوس درحرکت است تشبیه کنیم چند مورد از درس‌هایی که می‌توانیم برای عبور از گذرگاه های سخت زندگی از یک چشمه جوشان و رود خروشان بگیریم اینگونه است:

رودخانه‌ای که با خواستۀ قوی و با آب زلال می‌خروشد اگر در مسیرش آب‌های گل‌آلود دیگر به آن بپیوندند به‌راحتی آنان را در خود حل می‌کند و تأثیری نمی‌پذیرد اما اگر جوی باریک آب باشد قطعاً با کوچک‌ترین سنگی مسیرش عوض می‌شود و یا جلوی مسیرش سد می‌شود. اگر ما می‌بینیم در زندگی داریم ضربه می‌خوریم و دیگران راحت می‌توانند به ما آسیب برسانند به دلیل ضعیف بودن ماست هنوز آن چشمۀ جوشان و رود خروشان نشدیم باید آن‌قدر پشتوانۀ اطلاعاتی و سطح انرژی ما بالا باشد که هیچ‌کس نتواند به ما آسیب بزند.

رود خروشان با شوق و انگیزۀ فراوان مسیرش را تا رسیدن به اقیانوس طی می‌کند، انسان دانا و انسانی که مرتباً با تغییر جایگاه، كسب انر‍ژي مي كند هم همواره از زندگی لذت می‌برد.

چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همیشه اطرافشان آبادی و آبادانی است انسان‌هایی هم که تبدیل به چشمه جوشان شده‌اند، هم خود از زندگی برخوردارند و هم با ایمان و تفکر و حس و عشق سالمی که دارند اجازه می دهند دیگران در کنارشان به آرامش برسند. و ...

پس فقط چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان به بحر و اقیانوس می‌رسند برای اینکه در مسیر آن‌ها آن‌قدر قلوه‌سنگ‌ها و تخته‌سنگ‌های بزرگ و کوچک وجود دارد که اگر جوشش و قدرت لازم را نداشته باشد پشت آن‌ها می‌مانند.

حال انتخاب با من است آیا می‌خواهم چشمه ای جوشان با آب زلال و شفاف باشم؟! یا چشمه‌ای با آب زهرآگین و گندیده؟! یا چشمۀ خشک و خنثی؟!

 

با احترام؛ کمک راهنما همسفر زهره
نمايندگي همسفران شيخ بهايي

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .