هنگامیکه برای رسیدن به تمام تجربههای زیبا قبل از مصر ف مواد و سیگار بهواسطه آشنایی با کنگره قدم به این مکان زیبا و قشنگ نهادم واقعاً طرز نگاهم با امروز که پلههای آخر مصرف شربت ot قرار دارم بسیار متفاوت بود. در ابتدای امر فکر میکردم سفری را میروم فقط با قطع مصرف شربت، از دست وابستگیهای جسمی به مصرف مواد مخدر آزاد میکردم ولی امروز میبینم حسهایی در من متولد گردیده است که سالیان سال از آنها بهرهای در وجود و درون من نبود.
انگار تمام حسهای زیبایی همچون: خندیدن، صحبت کردن، صبر، تفکر و جنگیدن در وجود من گنجانده نشده بودند ولی با اندک زمانی سفر متوجه شدم من چه عنصرهای گران بهایی را در درون خودم از بین بردهام و کمکم باگذشت زمان، تمام این حسهای زیبا شروع به جوانه زدن نموده بودند و در این راهی که پیش روی خودم میدیدم هرلحظه ضد ارزشها و سختیهایی از جنس سفر اول هرلحظه با من همراه میشدند ولی این بار من معنای واقعی جنگیدن را فراگرفته بودم و میدانستم برای به دست آوردن گوهرهای درخشان وجودی خودم نیاز به تمرین و ممارست و آموزش میباشد.
آری من تازه خودم را کشف کرده بودم من تغییرات را احساس کرده بودم سفری که من نیاز داشتم، در تمام سالهای تاریکی سفر به درون خودم بوده که من با حضور در کنگره در سایه آموزشهای تمام راهنمایان و خدمتگزاران سفر به درونم را آغاز نمودم و تا تصوری از این پله برای خود ترسیم مینمودم تا این حد فکر نمیکردم که رسیدن به این پله سرشار از وادی 14 یعنی محبت به خانواده و محبت به تمام احساسهای درونی خودم و محبت به تمام جامدات و تمام عناصر موجود در دنیای زمینی، آخرین پله رسیدن یعنی پیروزی در تمام پلههای قبلی یعنی تکرار، یعنی فرمانبرداری یعنی استقامت و این پله یعنی سرآغاز خط دیگری از زندگی سرآغاز انرژی نو، سرآغاز خدمتی دیگر، این پله یعنی بالا رفتن ظرفیت، یعنی من در قبول مسئولیت سفر در حد خودم، هدف خود را گم نکردهام یعنی گنجایش من از ابتدای پلههای اول تا بدین لحظه بالا رفته تا بهواسطه این نقطه تحمل «امر اول آخر امر اجرا میگردد» برای من تحقق گردیده است.
امروز بهواسطه این رهایی باید با تلاش بیشتر ظرفیت خود را در جهت تغییر به جایگاه خودشناسی بالابرده با شناخت ضعفها و پافشاری در نقاط خوب قدم به راهی بگذارم که بسیار میتواند سکوی پرتابی برای من در زندگی درونی و بیرونی من باشد پس با صدای بلند فریاد میزنم سلام رهایی، پرواز سلام، ای محبت بیدریغ خداوندی، و سپاس از تمام انسانهایی که معنی انسانیت را به من بخشیدند.
تایپ و تنظیم؛ مسافر مصطفی
نمایندگی قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
1479