English Version
English

شکافتن پیله؛ اولین سال رهایی مسافر روح اله

شکافتن پیله؛ اولین سال رهایی مسافر روح اله

پنجشنبه سوم خرداد ماه جلسه نهم از دوره سی و پنجم کارگاه های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره 60؛نمایندگی سلمان فارسی به استادی  کمک راهنمای محترم مسافر حسین؛ نگهبانی کمک راهنمامسافر علیرضا و دبیری  کمک راهنمامسافر سعید با دستور جلسه اول: "تصاویر کتاب عشق" و دستور جلسه دوم: "یکمین سال رهایی  مسافر روح اله" رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد :

عزیزانی که وارد کنگره ۶۰می شوند و قصد  درمان دارند کتاب "عبور از منطقه ی 60 درجه زیز صفر" ،کتاب درسیشان است و باید برای درمان از این کتاب استفاده کنند .

کتاب ۶۰ درجه چند ویژگی خاصی دارد؛ اولین ویژگی نوشته های کتاب است .دوم تصاویر کتاب است و همینطور موسیقی هایی که برای تصاویر است که در حال حاضر  دو قطعه آن آماده است و بقیه در حال آماده شدن هستند .موسیقی که برای دریافت رهایی قبل از اعلام رهایی نواخته می شود مربوط به تصویر رهایی است .

مشکلی که  بیرون از این درب خیلی از متخصصان و پزشکان  با آن روبرو هستند و نمی توانند اعتیاد را درمان کنند  این است که یک صورت مسئله مشخص برای اعتیاد وجود ندارد .

کتاب ۶۰ درجه ، صورت مسئله اعتیاد را برای ما مطرح کرده است و  ما می توانیم بر اساس  اطلاعات و آگاهی که  به ما می دهد، مسئله اعتیاد را حل کنیم و این بسیار مهم است که اگر صورت مسئله مشخص نباشد، نمی توانیم مسئله را حل کنیم .

آقای مهندس از سال ۱۳۷۵ که حرکت خودشان را آغاز نمودند و در ماه رمضان تصمیم به گرفتن روزه و تنظیم مصرف شان کردند، آنچه که اتفاق افتاد را بصورت مستند در کتاب ۶۰ درجه نوشتند و این موضوع در آذر ماه ۱۳۷۶ به سرانجام رسید  و آنچه که برای ایشان در این مدت اتفاق افتاد نوشته شد و لابلای این نوشته ها اساتید هم یک سری مطالب را  مطرح کردند، که این مطالب مربوط به جهان بینی است و ما از این مطالب استفاده می کنیم.

تصاویری که در این کتاب  وجود دارد به سه قسمت تقسیم می شود:

 ۱:مربوط به مسیر  راه

۲: تصاویری که مربوط به جسم

۳:تصاویری که مربوط به دیدگاه و جهان بینی است.

این کتاب در عین حالی که ساده است و برای عام مردم مورد استفاده است ،همچنین برای  متخصصین که در حوزه درمان اعتیاد فعالیت می کنند هم مورد استفاده است .

دامنه استفاده از این کتاب بسیار وسیع است و هرکس  با هر سطح از دانایی و سواد  میتواند از این کتاب استفاده کند و جالب این است که هر چقدر از این کتاب استفاده کنیم و بخوانیم باز چند ماه بعد که مطالعه اش می کنیم مطالب جدیدی را متوجه می شویم.

در سفر اول با مطالعه این کتاب میتوانیم حس خوب و انرژی زیادی دریافت کنیم و این را به همه عزیزان پیشنهاد می کنم در سفر اول از مطالعه این کتاب غافل نشوند، چون این کتاب ما را برای رهایی یاری می دهد و کمک می کند تا به درمان برسیم و در هر مقطعی که هستیم میتوانیم با مطالعه این کتاب آموزش بگیریم.

 

اما دستور جلسه دوم سالروز رهایی مسافر روح اله :

روح اله عزیز با تخریب شدید تریاک و شیره وارد لژیون من شد و انسان بسیار محدود و بسته ای بود و به سختی می توانست ارتباط برقرار کند بخاطر همین تا یک مقطعی با من و دیگران ارتباط برقرار نمی کرد ،به همین دلیل سختی زیادی را متحمل شد .به قدری که در سفر اول به تغییر لژیون فکر‌ می کرد .

در ادامه وقتی حس هایش باز شد، فهمید که اطرافش چه خبر هست . ما بعضی از اوقات اسیر حس های منفی خودمان می شویم  و این حس  باز دارندگی خودش را در مقابل عملی که ما می خواهیم انجام دهیم بکار می برد و خداوند را شکر روح اله از این مقطع به خوبی گذر کرد .

در سفر دوم که قرار گرفت، یکباره همه چیز  تغییر کرد و روح اله که نمی توانست ارتباط برقرار کند تبدیل به یک فردی شد که در همه ی قسمت ها خدمت  انجام داد و خداوند را شکر ،مسئولیت هایش را به نحو احسن انجام داد و اتفاقات خوبی بعد از سفر اولش برایش افتاد .

این روز عزیز را به خودش و همسفرانش تبریک میگویم .روح اله  بعد از سفر اول تا الان که در این جایگاه است، بسیار خوب حرکت کرده و مزد این حرکتش را گرفت و امیدوار هستم سال آینده شال کمک راهنمایی را دریافت کند و هر سال شاهد اتفاقات خوب باشد.

 

اعلام سفر مسافر روح اله:

آنتی ایکس تریاک و شیره مدت سفر 12 ماه و 20 روز. روش درمان DST ،داروی درمانOT،نام راهنما آقای حسین ،مدت رهایی 17 ماه و 10 روز

آرزوی مسافر روح اله:

آرزو میکنم هرکس با اعتیاد و مصرف مواد دست و پنجه نرم می کند با روشDST آشنا و درمان شود.

آرزوی همسفر خانم فاطمه:

آرزو میکنم همه ما تحت هر شرایطی که زندگی میکنیم دل خوشی و آرامش را داشته باشیم و راضی به رضای خداوند باشیم.

آرزوی همسفر آفرینش:

آرزو میکنم همه مریض ها شفا پیداکنند ،مخصوصا بچه های معلول.

آرزوی همسفر ستایش:

آرزو میکنم هر کسی که مصرف کننده است به کنگره بیاید و درمان شود.

خلاصه سخنان مسافر روح اله:

قبل از ورود به کنگره و حتی اوایل ورود به کنگره حس هایم بسته بود. قبل از اعتیاد پر از انرژی بودم. ولی اعتیاد روز به روز شرایطم را بد کرد. با اینکه از اعتیاد متنفر بودم اما ۶ سال تفننی مصرف کردم و بعد از این زمان مصرف کننده ی مواد شدم و روز به روز مشکلاتم بیشتر شد .ظاهرم را خوب نگه می داشتم ولی حرکت را اشتباه و مسیر غلط را طی می کردم و همه این ها باعث شد که من خود گیر شوم و دور خودم پیله ای بکشم . همیشه موقع مصرف خودم را ملامت میکردم که چرا من به یک تکه مواد وابسته هستم.

کم ،کم مشکلات رو نمایی کرد از نظر مالی ضربه خوردم تا اینکه با این مشکلات تصادف کردم و دست و پاهایم شکست و چند ماه خانه گیر شدم و بخاطر خماری با این حال از خانه بیرون رفتم و حتی گچ دستم را برای  مصرف باز کردم .

مصرف مواد با من کاری کرد که از خانواده ام که روزی همه چیز من بودند دور شدم .به قدری که وقتی پدرم سرطان گرفت هفته ای یک بار به عیادتش می رفتم .

خداوند را شکر با کنگره آشنا شدم  و با اینکه من را نمی شناختند، به من محبت کردند و با قرار گرفتن در لژیون  راهنمای عزیزم که هم با بیانشان و هم با چهره شان آرامش به من می دادند.

اگر در لژیون‌ نمی توانستم با کسی ارتباط بر قرار کنم ولی ایشان با صحبتشان به من آرامش می دادند . در سفر اول روی پرتگاهی هستیم. در جنگی درون خودمان .ولی در کنگره ابزار های هست که می توانیم از این جنگ و پرتگاه ها، با سر بلندی عبور کنیم و امیدوارم برای همه سفر اولی ها این اتفاق بیفتد و به این جایگاه برسند .

از آقای مهندس و  خانواده محترم شان ، از راهنمای عزیزم آقای حسین ،از راهنمای درمان مصرف سیگار، آقای علی. از بچه های عزیزم که در درمان سیگار بسیار کمکم کردند ، از همسفرم  که پا به پای من آمد و از راهنمای همسفرم، خانم ساجده و خانم ناهید و همه خدمت گذاران کنگره کمال تشکر را دارم .

خلاصه سخنان راهنمای همسفر:

خداوند را شکر به جهت اینکه یک بار دیگر توفیق داد در جمع دوستان محبت و تولد یکی دیگر از خدمت گزاران کنگره حضور پیدا کنم .

چند ماهی نیست که در خدمت خانم فاطمه عزیز هستم و امروز این توفیق را داشتم که در این جایگاه حضور پیدا کنم .

خانم فاطمه یک همسفر به تمام معنا هستند ، همسفری بسیار بردبار، بسیار صبور و بی حاشیه .خیلی آرام حرکت می کنند و در این آرامش یک هدف که آرامش خودش هست را دنبال می کند .همیشه  سعی می کنند که هیچ موضوعی و هیچ مشکلی آرامششان را  نتواند بر هم بزند و همه ی هم و غم شان این است که اگر در جلسات شرکت می کنند و انرژی دریافت می کنند این انرژی را به مسافرشان و دخترا های گلشان منتقل کنند و این نشانه ی کاربردی کردن آموزش های کنگره است.

به سبب مشکلاتی که هست فکر می کنند نمی توانند شال کمک راهنمای را دریافت کنند .ولی همانطوری که من هم این مشکل را داشتم و راهنمای عزیزم اطمینان دادند که با گرفتن شال نارنجی خیلی از مسائل و مشکلات حل خواهد شد و انشااله که خانم فاطمه تولد سه سالگی شان را  با شال کمک راهنمایی جشن بگیرند .

این روز عزیز را خدمت خودشان، خدمت مسافرشان ،خدمت راهنمای مسافرشان ،خدمت خانم ساجده عزیز و در راس خدمت آقای مهندس تبریک میگویم.

خلاصه سخنان همسفر خانم فاطمه:

خداوند را شکر به جهت اینکه در این ماه پر خیر و برکت توفیق داد در این جایگاه باشیم .

همه ی ما لحظه های تلخ و سختی را در زندگیمان داشته ایم که تلخ بودنش بخاطر دوران مصرف مسافر مان بوده است که خداوند را شکر تلخیش با ورود مسافرمان به کنگره و با درمان شدنشان به شیرینی تبدیل شد . سختی و مشکلات در تمام مراحل زندگیمان هست ولی نباید بخاطر مشکلات‌ لحظات شیرین زندگی را تلخ کنیم .

یک نکته ای که همیشه برای خودم یادآوری می کنم این است که کنگره  یک راه مقدس و با خیر و برکتی است که در زندگی ما باز شد که هدفش پاک بودن و پاک زندگی کردن است .پاک بودن با هیچ چیز در دنیا برابری نمی کند و هیچ چیز نمی تواند جای آن را بگیرد .

شاید برخی از اوقات زندگی ،بخاطر نبودن پاکی چه از نظر جسمی چه از نظر روحی، خیلی چیز ها را از دست داده ایم. چیزی که شاید هرگز نتوانیم به دستش بیاوریم.

سال آخر که پدر مسافر عزیزم به  رحمت خدا رفت، مسافر من در اوج تخریبش بود و همانطور که خودشان گفتند دیر به دیر به عیادت پدرشان می رفتند و وظیفه ای که باید نسبت به پدرشان انجام می دادند را کوتاهی می کردند. تا جایی که یکبار روز های آخر عمر پدرشان ،بعد از چند روز به  خانه پدرشان رفته بودند، ولی داخل اتاق نشده بودند و پدرشان به استقبال ایشان آمده بودند و حتی جلوی ایشان زانو زده بودند و از مسافرم خواسته بودند که به عیادتش بیاید و ایشان بخاطر حالی که داشتند حاضر نشده بودند پدرشان را در آغوش بگیرند  و این حسرتی شد برایشان و بعد فوت پدرشان .دلیل اینکه آن روز اینکار را نکرده بودند این بود که سیگار کشیده بودند و نمی خواستند از فهمیدن این موضوع عذاب بکشد و این موضوع فقط بخاطر ناپاک بودن جسم مسافرم بوده که نتوانسته در چنین شرایطی پدرش را در آغوش بگیرد .

از آقای مهندس و خانواده محترم شان ،از راهنمای مسافرم آقای حسین ،از راهنمای درمان مصرف سیگار، مسافر آقای علی ، از راهنمای سفر اولم خانم ساجده عزیز، از راهنمای سفر دوم خانم ناهید و همچنین از همه خدمت گزاران کنگره تشکر و قدردانی می کنم .

خلاصه سخنان همسفر کوچک، ستایش:

این روز عزیز را به پدرم و مادرم تبریک عرض می کنم.

خلاصه سخنان همسفر کوچک ،آفرینش:

من هم این روز عزیز را به پدر و مادرم تبریک می گویم.

در ادامه جشن تولد...

نگارش و تنظیم: مسافر مجید لژیون هفتم
عکس: مسافر اصغر
نمایندگی سلمان فارسی اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .