English Version
English

گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی جمعه 1397/2/7؛ «شکرگزاری» و «سی دی شکوفه‌ها»

گزارش  لژیون پزشکان پارک طالقانی جمعه 1397/2/7؛ «شکرگزاری» و «سی دی شکوفه‌ها»

هفتمین جلسه از دور چهاردهم سری کارگاه‌های آموزشی لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی و نگهبانی جناب مهندس و دبیری دکتر حسین با دستور جلسه «شکرگزاری» و «سی دی شکوفه‌ها» روز جمعه مورخ 1397/2/4 رأس ساعت ۸ صبح آغاز بکار نمود.

سخنان استاد:

دستور جلسه امروز شکرگزاری یا چگونه شکرگزاری را بجا بیاورم است. وقتی نگاهی به کنگره می‌اندازیم، بیش از 50 هزار نفر عضو دارد و بیش از 4 هزار نفر در حال خدمت هستند، در ماه رقمی نزدیک به یک‌صد میلیون تومان هزینه‌های جاری شامل قند و چای و هزینه برق و آب و این‌هاست و هزینه دستمزد چیزی پرداخت نمی‌شود و جزء هزینه‌ها حساب نکردیم. اگر می‌خواستیم هزینه دستمزدها را حساب کنیم، شاید مبلغی حدود یک میلیارد تومان می‌بایست پرداخت می‌کردیم. هزینه درمان هر نفر در کنگره 60 را محاسبه کردیم و با احتساب دستمزد افرادی که خدمت می‌کنند را نیز جزء هزینه درمان محاسبه کردیم و یک مبلغی حدود 11 میلیون تومان شد؛ یعنی یک دوره یک‌ساله درمان یک نفر در کنگره 60 را اگر بخواهیم حساب کنیم چیزی حدود 11 میلیون تومان می‌شود. پس این نیست که بگوییم در کنگره درمان خوب جواب می‌دهد دلیلش چنین هزینه‌ای است که می‌شود. این هزینه‌ها همان سرمایه‌های اجتماعی شامل کمک راهنما، مرزبان، نگهبان و غیره است؛ یک مقداری پول و بقیه نیروهای اجتماعی است که در حال خدمت کردن هستند.

ما آمدیم و یک کاری انجام دادیم که این نیروهایی که خدمت می‌کنند به نحوی مورد تشویق و احترام قرار بگیرند. ما چند مراسم تقدیر داریم؛ یکی هفته راهنما، یکی هفته هم‌سفر، دیگری هفته مرزبان و هفته دیدبان. ما 4 هفته تقدیر داریم برای 4 فصل؛ در اینجا افراد از راهنمای خودشان تقدیر می‌کنند یا از هم‌سفر خودشان تقدیر و تشکر می‌کنند یا از مرزبان‌ها و دیدبان‌ها. در کنگره 60، تقدیر به‌صورت پاکت است. با پول است؛ کادو نیست. سماور و پتو و عینک و خودنویس و خودکار نیست؛ با پول است. حال این پول می‌تواند 50 هزار تومان باشد یا 5 هزار تومان و معمولاً بیشتر از این‌ها نیست. در هفته‌ای که رهایی می‌گیرند و پاکتی که به من می‌دهند معمولاً 20 هزار تومان است. خیلی زیاد باشد ممکن است 50 هزار تومان باشد. این در کنگره برای این انجام می‌شود که یک تقدیری صورت گرفته باشد نه به خاطر پول؛ چون کسی در کنگره به خاطر پول کار نمی‌کند؛ فقط می‌خواهد بگوید که ما شمارا دیدیم. مقدار مبلغ مهم نیست؛ یک پاکت با یک نامه می‌گذارند و مقداری پول. حال ممکن است 5 هزار تومان باشد و اگر 5 هزار تومان بود باید پول نو باشد. شاید همین را هم نداشته باشند و یک یادداشت می‌گذارند و از زحمات شخص تشکر می‌کنند. پس قدردانی باید در کنگره انجام بشود تا کسانی که خدمت می‌کنند مورداحترام قرار بگیرند.

حال این تقدیر در کنگره وجود دارد و اکثراً انجام می‌دهند و چیزی که از لژیون پزشکان انتظار دارم این است که اگر می‌خواهید این کار را انجام بدهید، خواهشا بچه‌ها را دزد نکنید؛ هدیه یک مقدار و میزانی دارد؛ اگر از مقدار لازم بگذرد می‌شود رشوه. مثلاً شخصی که افراد را برای کلینیک‌ها تقسیم می‌کند به او پانصد هزار تومان هدیه بدهم؛ وقتی به او این مبلغ را می‌دهم منظورم چیست؟ منظورم این است که این پول را بگیر و برای من زیرمیزی مریض رد کن. یا سکه طلا می‌دهم، این سکه به این معیار نمی‌چسبد. البته هدیه باید روز موعودش باشد. رهجو فقط هفته راهنما مجاز است که به راهنما هدیه بدهد. اگر غیر از هفته راهنما این کار بشود، رشوه محسوب می‌شود، حق حساب محسوب می‌شود، زورگیری حساب می‌شود. هفته راهنما صد میلیون بدهد، ده هزار تومان بدهد ولی اگر غیر از هفته راهنما، راهنما خواست ماشین بخرد و یک‌میلیون کم داشت و رهجو یک‌میلیون به راهنما بدهد تخلف محسوب می‌شود و اگر بفهمند، هم راهنما و هم رهجو کمیته انضباطی می‌شوند؛ بنابراین را از همه می‌خواهم که رعایت کنند. ما در کره زمین یک کنگره 60 داریم و از بچه می‌خواهم که در کنگره 60 باهم کار اقتصادی نکنید؛ هیچ‌کس حق ندارد باهم کار شراکتی کنند. حتی حق ندارند همدیگر را سرکار ببرند. چون ما به تجربه فهمیدیم که این‌ها مخرب است؛ کار ما در کنگره 60 درمان اعتیاد است، حال اگر زن ندارد که ما نباید برایش زن بگیریم؛ اگر شغل ندارد که ما نباید برایش شغل تأمین کنیم؛ اگر نان ندارد بخورد که ما نباید برایش نان تهیه کنیم؛ درست است که این کارها در جهت خیرخواهی است ولی پشت سر این‌ها یک شر وجود دارد. یوقت می‌بینی یه کسایی می‌آیند که دنبال آن کار یا پول یا نان هستند؛ کار ما درمان اعتیاد است و اگر این کار را به‌خوبی انجام بدهیم، آن‌ها خودشان می‌روند دنبال کار و دنبال نان و خودشان برای خودشان همه کاری انجام می‌دهند.

بنابراین ما گفتیم که فضایی در کنگره 60 باشد که این فضا در کل کره زمین سالم باشد. اگر 2 نفر آمدند، به هم چپ نگاه نکنند؛ 2 نفر که اول باهم شریک می‌شوند رابطه آن‌ها خوب و صمیمی هستند ولی مدتی بعد به خاطر مسائل مالی دشمن هم می‌شوند و به هم چپ‌چپ نگاه می‌کنند. در کنگره شریک کاری می‌شوند و بعد به مشکل برمی‌خورند و 5 نفر دوستان این‌ها هستند و 5 نفر آن‌ها و یک گروه لشکرکشی می‌شود و فضا را آلوده می‌کنند. به خاطر همین گفتیم در کنگره 60 فقط درمان اعتیاد انجام می‌شود و به هیچ‌چیز دیگر کاری نداریم.

بنابراین مبلغی که به‌عنوان هدیه می‌دهیم، فاصله‌اش با رشوه اندازه یک مو می‌باشد. شما می‌توانی یک جعبه شیرینی بدهی یا یک دسته‌گل بدهی اشکالی ندارد ولی وقتی 5 عدد سکه می‌دهی این اسمش کادو یا هدیه نیست، رشوه است. پس این موضوع را همه باید رعایت کنند. روز رهایی، رهجو حتماً باید به راهنما پاکت بدهد و قدردانی را بجا بیاورد.

 شکر نعمت، نعمتت افزون کن

 کفر، نعمت از کفت بیرون کند

این قدردانی و تشکر در تمام سطوح انجام می‌شود و فقط برای راهنما نیست، باید نسبت به خانواده هم یاد بگیرند؛ یک فنجان چای برای آدم می‌آورند باید یاد بگیریم تشکر کنیم. غذا درست می‌کنند هم همین‌طور. پسر قدر زحمت پدر را بداند؛ خواهر قدر زحمت برادر را بداند. ما همه قدر زحمات همدیگر را بدانیم و کسانی که برای ما خدمت می‌کنند برایشان ارزش قائل باشیم. من از شما انتظار محبت را دارم. من اگر دانشی دارم اگر تجربه‌ای دارم و اطلاعاتی دارم آن را در اختیار شما می‌گذارم؛ هر کس خواست بردارد و هرکس نخواست برندارد. انتظار محبت را دارم و انتظار دیگری ندارم.

تقدیر جزء وظایف رهجو هست به خاطر اینکه یاد بگیرد. مثل انسان‌های طلبکار نباشد. بارها من جمله جان اف کندی را گفتم که می‌گوید: نگویید امریکا برای شما چه کرده؟! بگویید شما برای آمریکا چه کرده‌اید؟! نپرسیم ایران برای ما چه کرده؟! بگوییم ما برای ایران چه کرده‌ایم؟! نگوییم حکومت برای ما چه کرده؟! بپرسیم ما برای حکومت چه کردیم؟ پدر مادر هم همین‌طور. کنگره برای من چه کرده؟ من برای کنگره چه کردم؟ این سؤال دوطرفه است.

جلسه به مشارکت گذاشته شد.

 

دکتر مجید

ما در کنگره مسئله تقدیر را به سه روش یاد گرفته‌ایم که می‌گوید تقدیر یا به قلم است یا به قدم است یا به کرم؛ یعنی هر کس در هر جایگاهی هست نسبت به اطرافیانش یا بزرگانش یا معلمانش از زمان کودکی یک‌چیزهایی آموزش دیده است. در کنگره افراد در حد توانشان این کار را انجام می‌دهند، یا توان فکری دارند یا با دست بردن به قلم و راهنمایی کردن به بقیه می‌توانند کمک کنند، یکسری توان مالی دارند و یکسری‌ها توان هنری دارند یا علمی دارند که این را نیز یک‌قدم در جهت تقدیر میدانیم. در کنگره لژیون مالی وجود دارد که افرادی که توانایی مالی دارند از این طریق به کنگره کمک می‌کنند.

درهرصورت مسیرهای زیادی در کنگره وجود دارد که افراد می‌توانند با توجه به توانایی‌های خودشان از خدمت‌گزاران کنگره تقدیر کنند. من به‌عنوان کسی که در لژیون پزشکان هستم اگر می‌خواستم در یکی از مراکز مثلاً آموزش بوتاکس شرکت کنم، مبلغی حدود 2 تا 5 میلیون می‌بایست به استاد می‌دادم تا به من از صبح تا عصر یک متخصص از دانشگاه می‌آمد و تزریق بوتاکس و ژل را آموزش می‌داد. ولی در کنگره من روش (D.S.T) را آموزش می‌بینم، برخوردها را می‌بینم، تشکیل لژیون‌ها و برخورد با بیماران را یاد می‌گیریم بدون اینکه از من حتی ورودی گرفته باشند.

در مورد سی دی شکوفه‌ها، استاد فرمودند که ما دانه و شکوفه‌هایی هستیم که تبدیل به میوه می‌شویم. اگر رفتار و خواسته اولیه در بطن آن دانه، شکوفایی به سمت میوه و رطب باشد این اتفاق می‌افتد و اگر ذهنیت، ذهنیت ضد ارزشی باشد، به حنزل تبدیل می‌شود.

 

دکتر آتوسا

در مورد دستور جلسه قدردانی، خیلی بجا هست این موضوع چون ما در سیستم کنگره 60 می‌بینیم که این‌همه راهنما و کمک راهنما و مرزبان و دیدبان و ایجنت همگی در حال تلاش هستند و هرکسی در جای درست خودش قرار دارد بدون هیچ چشم‌داشت و حق‌الزحمه‌ای و وقتی روی این موضوع تفکر کنیم می‌بینیم این موضوع امکان‌پذیر نیست مگر اینکه عشق بالایی نسبت به همنوع در وجود انسان باشد و قدردان باشد بابت درمان و راهنمایی‌ها و اصول و راه رسم زندگی که آموزش دیده و خودش را موظف می‌داند که این را به دیگران هم انتقال بدهد و این در وجود هرکسی نمی‌تواند باشد.

 

آقای اردشیر

وقتی‌که ما در مورد تقدیر صحبت می‌کنیم، ابتدا باید فلسفه تقدیر را بدانیم و ببینیم در کجای مرز این تقدیر قرار داریم. فلسفه تقدیر یعنی دست برداشتن از یک نارسیسم یا خودشیفتگی است که همه ما دچار آن هستیم؛ یعنی یک نفری آمده و یک پدیده‌ای را به ما یاد داده و ما باید از خود مایه بگذاریم و از آن فرد تقدیر به عمل آوریم. وقتی یک شخصی آمده و روش خوب زندگی کردن و درمان را به من یاد داده و این را خوب درک کردم آن‌وقت من با زبان قلبم از او تشکر می‌کنم. در مورد کسانی که در ابتدا وارد این سیستم می‌شوند مانند طلبکارها هستند و همه را مقصر می‌دانند به‌جز خودشان ولی رفته‌رفته تحت آموزش قرار می‌گیرند و تک‌تک این افراد را می‌بینیم که می‌آیند و از کسانی که زحمت کشیده‌اند و در خدمت این افراد بودند تشکر می‌کنند و این زیباترین پدیده‌ای است که بشر می‌تواند به آن دست بیابد و از آن لذت ببرد.

 

خانم سعیده

در مورد شکرگزاری، اگر در زندگی قدردان باشیم و شکرگزار نعمت‌هایی که داریم باشیم، مسلماً این قدردانی به خود ما برمی‌گردد و این به‌وسیله آموزش صورت می‌گیرد. در کاری که ما انجام می‌دهیم این می‌تواند طوری باشد که به‌واسطه آموزش‌هایی که ما می‌بینیم این‌ها را بلاشرط و با عشق به دیگران آموزش بدهیم.

 

آقای روح‌الله

آن چیزی که در مورد قدردانی می‌توانم بگویم این است که حتی حضور ما در اینجا به‌نوعی قدردانی کردن است. ممکن است حضور بچه‌ها در اینجا کلیشه‌ای تصور بشود و نگاه دیگری نسبت به این حضور وجود داشته باشد اما تک‌تک این بچه می‌توانستند الآن در جای دیگری باشند و این نشان از قدردانی است، این نشان از این است که کسی که بنیان کنگره است و تلاش و کوشش خود را کرده و آن‌قدر دل‌نشین و اثرگذار بوده که بچه‌ها راغب شدند در این ساعت اینجا باشند و از آن استفاده بکنند.

در مورد سی دی شکوفه نکته‌ای که وجود داشت این بود که جناب مهندس تشبیهی از شکوفه را بیان نموده‌اند که این شکوفه به‌نوعی می‌تواند به بار بنشیند و به ما میوه بدهد. این تشبیه برای عبارت‌ها و کلمات هست که این‌ها در کنار هم ساختاری یک جمله را تشکیل می‌دهند. نکته خیلی مهمی داخل این قضیه وجود دارد؛ ما می‌خوانیم و می‌گویند کلمات تبدیل به عبارت می‌شود و عبارت طبیعاتا باید در جای مناسب و زمان مناسب و مکان مناسب خودش باید بکار برده شود و ما بارها دیده‌ایم چه در حوزه اعتیاد و چه خارج از آن در موقعیت‌های مختلف افرادی را دیده‌ایم که نابجا صحبت کرده‌اند و نسنجیده حرف زده‌اند و شرایط را بررسی نکرده این کار را کرده‌اند. بیان این قطعاً تبعاتی را به همراه دارد چون بدون تفکر این کار صورت گرفته است.

ما در حوزه اعتیاد این موضوع را زیاد می‌بینیم و گاها فرد پس از درمان بعضی مواقع دچار وسوسه می‌شود و به قول خودش مخش می‌پیچد و مقاومتش پایین می‌آید و بدون اینکه به عواقب مصرف فکر کند لغزش می‌کند و بعدازاین کار دچار پشیمانی می‌شود. این مسئله در روان‌پزشکی به‌عنوان نشانه علائم رفتارهای تکانه‌ای یا ایمپالسیویتی مطرح هست و این در حوزه اعتیاد بسیار پررنگ است. افراد در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند که بدون اینکه فکر کنند و به پیامدهای آن فکر کنند، به‌صورت آنی واکنش نشان می‌دهند و بعد پشیمان می‌شوند.

 

خانم مریم

با توجه به صحبت‌های دوستان، آن چیزی که من برداشت کردم این است که واقعاً وقتی در کنگره روی شناخت و رفتار افراد و جهان‌بینی آن‌ها کار می‌شود باعث می‌شود در تمام ابعاد زندگی و رفتاری و شناختی افراد تأثیر بگذارد و این تأثیر در مسیری که حرکت می‌کند بسیار مهم است و مهم است که ما روی نگرش و طرز فکر هر کس کار بکنیم و این فرد را به‌صورت کل در نظر بگیریم تا بتوانیم این شخص را به بار بنشانیم؛ یعنی تمام رفتارهای مثبت را در فرد احیا کنیم.

 

دکتر رضا

در سی دی قدردانی، مطالبی خیلی مهمی را جناب مهندس ارائه دادند. یکی اینکه نه‌فقط در کنگره 60، بلکه به‌عنوان یک معضل اجتماعی آن بحثی که باید موردتوجه داشته باشیم را نداریم. من اخیراً در محلی بودم که درختان را سرما زده بود و شکوفه‌ها و برگ‌ها را از بین برده بود و منبع درآمد اهالی از همین درختان بود که از بین رفته بود. جناب مهندس در این سی دی از یک دید دیگری صحبت کردند که شاید در خیلی از جاها چه در بحث باغداری و چه در بقیه مشاغل آن انفاقی که می‌بایستی انجام بدهیم از آن نعمتی که خداوند به ما داده انجام نمی‌دهیم و گاهی اوقات مکافات می‌شویم. در کتاب آسمانی هم خداوند در مورد انفاق، نمی‌گوید که شما سهمی از مال خود را انفاق کنید، می‌گوید آن قسمتی از مالی که ما در اختیار شما گذاشته‌ایم را انفاق کنید؛ یعنی عملاً این مال مربوط به ما نیست. حال اگر محصولی درو می‌کنیم چقدر از آن را می‌بخشیم؟

این قدردانی را ما می‌بایستی در جامعه توسعه بدهیم و من تصور می‌کنیم این دستور جلسه‌ای که وجود دارد خیلی مهم است برای جامعه ما.

در مورد سی دی شکوفه، جناب مهندس واژه‌های کنگره را هرکدام را مصداق یک فردی در نظر گرفته‌اند. رهجوها را به‌عنوان شکوفه در نظر گرفته‌اند. واژه شکوفه، واژه بامسمایی است؛ اینکه یک شکوفه، تمام خصوصیات ژنی آن محصول را در خود دارد. اگر شکوفه یک شکوفه درخت سیب باشد، این تبدیل به پرتقال نخواهد شد؛ اما شکوفه آسیب‌پذیر هست و در سرما و گرما نیاز به مراقبت دارد و به نظر من رهجوهای سفر اولی که مصداق شکوفه‌ها هستند باید بدانند که توانایی بهبود و درمان را بالقوه دارند اما نیاز به مراقبت بیشتر هستند.

 

خانم زهره

ما هفته قبل آکادمی بودیم و توجه من به شعر آخر جلسه بود که می‌گوییم شکر شکر شکر و اینکه می‌گوییم از تو یاری می‌جوییم و در اینجا اول شکر و سپاسگزاری را آموزش می‌دهند و بعدازآن از خداوند یاری می‌خواهند. در این جلسه گروهی از اصفهان آمده بودند و یک خانمی بین این‌ها بود که یک آجیل‌خوری مسی آورده بود که این خانم روی این ظرف یکی‌یکی فیروزه چسبانده بود و وقتی می‌دید که مهندس به این ظرف نگاه می‌کند با لذت این صحنه را تماشا می‌کرد و می‌گفت از روز اول که خواهرم بیماری صرع داشت و مطمئن بودیم درمان نمی‌شود ولی آمد و در کنگره سفر کرد و خوب شد و از روز که سفرش را شروع کرد، من یکی‌یکی این فیروزه‌ها را روی این ظرف چسباندم. این نشان‌دهنده این است که این خانم خودش را زیر دِین قرار داده. برای من یک معجزه بود که بیماری صرع این فرد خوب شده بود.

 

دکتر محسن

هفته گذشته که سی دی هفته را از حامد گرفتم گذاشتم ضبط ماشین تا گوش بدهم؛ هرچقدر سی دی پیش رفت دیدیم هیچ‌چیزی از در مورد قدردانی و شکرگزاری در این سی دی نیست. اول شک کردم نکند که سی دی اشتباهی داخل ضبط گذاشتم. چک کردم و دیدم نه اشتباه نیست و روی آن نوشته چگونه در کنگره قدردانی بکنیم. یکم ناراحت شدم که چرا حامد اشتباه کرده و حواسش نبوده. بعد به این موضوع فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که من حدود 3 سال هست که به کنگره می‌آیم و حامد زحمت می‌کشد و سی‌دی‌ها را توزیع می‌کند، حالا یک‌بار اشتباه شده و سی دی جابجا داده، حال بعدازاین همه خدمت که ایشان به ما کردند با یک اشتباه چرا باید من ناراحت بشوم؟! این را می‌خواهم بگویم که قدردانی و قدرشناسی شروعش ابتدا یک مسئله ذهنی است. ما در ذهنمان قدرشناسی را نسبت روابطی که با یک شخص داشتیم پیدا می‌کنیم و به شیوه‌های مختلف می‌توانیم قدردانی خودمان را نشان بدهیم که یکی از این‌ها می‌تواند مالی باشد و شیوه‌های دیگر آن، نحوه برخورد و احترامی است که به شخص می‌گذاریم.

درنهایت اینکه قدردانی گاهی می‌تواند این باشد که اشتباه کوچک طرف مقابل خود را آن‌قدر بزرگ نکنیم و از آن چشم‌پوشی کنیم و همه خدمات و زحمات گذشته او را در ذهنمان از بین نبریم.

 

خانم مهدیه

در موردبحث قدردانی من فکر می‌کنم در هر سیستمی یک انسجامی وجود داشته باشد و یکی از این روش‌ها درجایی که زندگی می‌کنیم یا کار می‌کنیم یا حتی در کنگره 60 لازم است این است که ما قدردان آن سیستم باشیم؛ برای قدردانی هم کار خاصی نیاز نیست؛ هر کس می‌تواند به یک روشی این کار را انجام بدهد. یکی از این روش‌ها که در کنگره 60 می‌توانیم بکار ببریم، همان حمایت مالی از کنگره است. معمولاً کسانی که وارد کنگره 60 می‌شوند و در این سیستم به آن‌ها خدماتی داده می‌شود باید یاد بگیرد که در وحله اول طلب کار نباشد. متأسفانه ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که همه طلبکاریم؛ نسبت به خانواده، نسبت به جامعه، به کار و کسی که مصرف‌کننده است بیشتر این حس را دارد و بیشتر احساس می‌کند که جامعه در حقش ظلم کرده و در مرحله اول باید یاد بگیریم که قدردان خدماتی باشیم که در کنگره 60 به ما داده می‌شود. درست است که کنگره خدمات رایگان می‌دهد ولی بقولی در دیزی بازه، حیای گربه کجاست! یکجایی باید این قدرشناسی را نشان بدهیم.

کنگره بر اساس چندین محور استوار است که یکی از این‌ها، محور مالی است. همین کمک‌های ناچیز می‌تواند کمک کند برای اینکه بتوانیم محورهای دیگر مثل علمی را حمایت کنیم که همان راه‌اندازی آکادمی علوم کنگره 60 است.

 

دکتر جلیل

قدردانی در هر جامه لازم است حتی در ادیان الهی و در هر دینی نسبت به خداوند تقدیر و تشکر شده، چون هستی که در اختیار ما قرار داده باید در قبال آن قدردان باشیم. در جامعه‌های کوچک‌تر هم باید قدردان کارهایی که انجام می‌شود باشیم. همان‌طور که علی (ع) می‌فرمایند: هرکسی کلمه‌ای به من بیاموزد من عبد او هستم. ما که در کنگره حضور داریم و اینجا نشسته‌ایم و آموزش می‌بینیم، باید به هر نحوی که شده قدردان زحمات کنگره 60 باشیم منتهی نوع قدردانی‌ها فرق می‌کند. می‌تواند مالی باشد یا حتی با نوع نگاه هم می‌توان قدردانی کرد. نگاه ممکن است غضب ناک باشد یا محبت‌آمیز باشد.

 

خانم پروانه

قدردانی از یک سیستم و یک مجموعه و یا یک انسان که یک خدمتی انجام می‌دهد از وظایف دینی ماست و خیر این کار به ما برمی‌گردد چون‌که شکر نعمت را افزون می‌کند. ما زمانی می‌توانیم قدردان و شکرگزار باشیم که ارزش آن چیزی که داریم را بدانیم و خدمت‌هایی که به ما شده را درک کنیم. ازنظر فیزیولوژی معتقد که انسان هیچ عضوی را احساس نمی‌کند تا اینکه آن عضو دچار مشکل و ناراحتی بشود؛ بنابراین ما باید سعی کنیم در زندگی قدردان خیلی چیزها باشیم. ما زمانی می‌توانیم قدردان کنگره 60 باشیم که در خدمت کنگره و هماهنگ با سیستم کنگره باشیم و سیستم کنگره بر سه محور استوار است؛ محور مالی، محور علمی و محور تخصصی. بچه‌ها در کلینیک از ما به همین شکل قدردانی می‌کنند بدون اینکه ما چشم‌داشتی داشته باشیم و از این بابت از آن‌ها تشکر می‌کنیم که به این موضوع فکر می‌کنند و اهمیت می‌دهند.

 

دکتر محمدعلی

در مورد قدردانی همه عزیزان توضیحات خوبی دادند. چیزی که من می‌خواهم در موردش صحبت کنم، فلسفه قدردانی هست؛ چرا ما قدردانی را انجام می‌دهیم و اگر انجام ندهیم چه اتفاقی می‌افتد؟

اگر قدردانی از کسانی که برای ما زحمت می‌شکند حال چه در جامعه چه در خانواده چه در سیستم‌های درمانی و همچنین در کنگره 60 اتفاق نیافتد ما در آینده با خطر انحلال و نابودی این سیستم‌ها مواجه خواهیم شد. همان‌طور که جناب مهندس فرمودند: باید از راهنما، ایجنت، مرزبان و کسانی که در کنگره خدمت می‌کنند قدردانی کنیم، از کسانی که وقت خودشان را برای خدمت به دیگران می‌گذارند و ساعاتی که دیگران مشغول کار هستند و پول درمی‌آورند، این افراد در کنگره خدمت می‌کنند.

یک‌زمانی از پدر و مادرها زیاد تقدیر می‌شد و پدر و مادرها خوشحال می‌شدند که 3 یا 4 فرزند داشته باشند و زادوولد زیاد بود اما امروزه می‌بینیم افراد دغدغه دارند و افرادی که به ما مراجعه می‌کنند می‌پرسند که آیا ما بچه‌دار بشویم یا نه! این ‌یک مسئله‌ای است که در ذهنشان وجود دارد و در جامعه می‌بینیم که اکثر کسانی که ازدواج می‌کنند تک‌فرزند هستند. چون به نظر می‌رسد که از جایگاه پدر و مادر تقدیر به عمل نمی‌آید. امیدوارم این سنت شکرگزاری و تقدیر از کسانی که برای ما خدمت می‌کنند را درست بجا بیاوریم. در کنگره هم اگر از راهنما و کمک راهنماها تقدیر نشود ممکن است در چند سال آینده با بحران وجود راهنما مواجه بشویم که در آنجا حیات کنگره 60 ممکن است زیر سؤال برود.

 

دکتر مسعود

در مورد کارهایی که در کنگره 60 انجام می‌شود، یک تابوشکنی و نگرش جدید رخ داده. مثلاً در مورد صورت‌مسئله اعتیاد در کنگره یک نگرش جدید رخ داده و اینکه تریاک یک سم نیست بلکه نحوه مصرف ما آن را سم می‌کند. اینکه اعتیاد درمان دارد و درمان با ترک فرق می‌کند. این نگرش پاکت یا نگرش تقدیر از راهنما و دیدبان و از خدمتگزاران دیگر، روش جالبی است. ما الآن مواجه هستیم با جامعه‌ای که نوع تقدیرها منطقی نیست؛ مثلاً در بیمارستان دسته‌گل می‌آورند و بعد باید آن‌ها را دور بریزن یا شیرینی‌های آن‌چنانی فانتزی می‌آورند که نه به درد مریض می‌خورد نه اطرافیان آن، یا در عروسی آن‌قدر پتو و ظروف چینی و بدلی می‌آورند و امثال این‌ها وجود دارد. درگذشته خاطرم هست کس یکه مریض می‌شد معمولاً زیر بالشت او یک مبلغی می‌گذاشتند که این مبلغ در هر شرایطی به نفع آن بیمار و خانواده‌اش باشد.

احیای این سنت قشنگ در کنگره زیباست؛ اینکه ما یک پاکت بدهیم و در مبلغ آن چقدر هست مهم نیست؛ حتی اگر مبلغی داخلش نیست، یک جمله محبت‌آمیز در آن نوشته می‌شود که خیلی مهم و باارزش است. حال یکی با مال و یکی که توانایی مالی ندارد با تمام وجود و احساسش یک جمله محبت‌آمیز درون پاکت می‌نویسد که این می‌تواند تمام داشته‌های آن فرد باشد و ارزشمند است.

در مورد سی دی شکوفه، جالب است که در انجیل هم آمده که خداوند کلمه را آفرید. کلمه به‌عنوان مبنای یک عبارت است و عبارت برای رساندن یک مفاهیم است. هدف جناب مهندس در اینجا این است که این شکوفه‌ها می‌توانند رهجوها باشند و راهنما و همه باید مراقب باشند این شکوفه‌ای که فعلاً چهار برگ لطیف و ضعیف است اما در درون ژنش تبدیل یک هلو و سیب بزرگ است که باید حفظ شود.

 

جناب مهندس

یک نفر خیلی ثروتمند بود خیلی قوی بود، درد دل می‌کرد و می‌گفت من بااینکه به فامیل‌ها کمک می‌کنم ولی از من خوششان می‌آید؛ اون گفت تو که به فامیل کمک می‌کنی اجازه می‌دهی که آن‌ها هم به تو کمک کنند؟ گفت من نیازی ندارم؛ دوتا تخم‌مرغ به من بدهند نیازی ندارم. گفت به خاطر همین است که از تو خوششان نمی‌آید؛ تو که به مردم خدمت می‌کنی باید اجازه بدهی مردم هم به تو خدمت کنند؛ این باید معکوس باشد. حتی ما به کسی خدمت می‌کنیم ممکن است خدمت ما خیلی خیلی بزرگ باشد ولی خدمت آن کوچک باشد، باید اجازه بدهیم او خدمتش را انجام بدهد؛ یعنی اگر کسی آمد در یک مراسم مخصوصی مثلاً آمد هزار تومان پول داخل پاکت گذاشت و به من داد من برآشفته نشوم. اگر 5 هزار تومان گذاشت نگوییم مگر من گدا هستم که این مقدار گذاشتی. ما در کنگره این حرف را برداشتیم و گفتیم می‌توانی هزار تومان بدهی و هیچ ایرادی ندارد و من تشکر هم می‌کنم. گاهی اوقات به من پاکت دادند که داخلش پانصد تومان بوده، خیلی هم خوشحال شدم و نگفتم که مگر من گدا هستم!

بنابراین در کنگره 60 هم همین‌طور است و همه اجازه دارند از همدیگر تشکر کنند آن‌هم در روز موعود و در شرایط خاص و در هر حدی که توان دارند این کار را انجام بدهند و اصلاً توهین هم تلقی نمی‌شود. یکسری برداشت‌هایی ما داریم که نادرست و غلط استکه مسعود به بعضی از آن‌ها اشاره کرد؛ قدیم که عروسی بود همه همدیگر را می‌شناختند و فامیل بودند و مثلاً می‌گفتند فلانی لحاف ندارد یکی می‌گفت لحافش را من می‌دهم، آن‌یکی می‌گفت پتو را من می‌دهم، سماور را یکی دیگر می‌آورد و چیزهای دیگر هم همین‌طور بود و کادوها به همین طریق بود. الآن آمار طلاق خیلی خیلی بالا رفته؛ به خاطر اینکه بنده خدا عروسی که تمام می‌شود زیر بار قرض و بدهی رستوران و غذا و چه و چه می‌رود که چطور جور کند. حالا کادو چی آورند؟ پتو 10 عدد، پیراهن آورده‌اند 7 عدد که هیچ‌کدام اندازه تنش نیست، پیراهن زرشکی سایز بزرگ که اصلاً به دردش نمی‌خورد، چون این پیراهن 30 دست گشته و دست‌به‌دست شده درنهایت به این دادن؛ این غلط است. برای مرگ هم غلط است؛ طرف فوت کرده و از سر کوچه تا ته کوچه بنر چسباندن و این بدرد صاحب‌مجلس نمی‌خورد. ما در کنگره این رسم را نداریم؛ بچه‌ها اگر عروسی می‌روند پاکت می‌دهند؛ ختم هم می‌روند پاکت می‌دهند، ما گل نمی‌بریم. پانصد هزار تومان پول گل دادی، این پول را داخل پاکت می‌گذاشتی و یک متن قشنگ هم داخل پاکت می‌گذاشتی و به صاحب‌مجلس می‌دادی.

پس قدردانی‌های ما همه غلط و نادرست است و به همین دلیل یک جامعه آشفته و درهمی داریم. من اگر بیایم روز معلم 5 هزار تومان داخل پاکت بگذارم و به معلم یا استاد بدهم فاجعه می‌شود و می‌گوید مگر من گدا هستم که به من 5 هزار تومان دادی؟! ولی اگر همان روز من 5 هزار تومان داخل پاکت بگزارم و سیصد نفر دیگر هم همین کار را بکنند، می‌شود یک و نیم میلیون تومان. وقتی مبلغ کم باشد همه می‌توانند کمک کنند. ما در کنگره 60 همه تعارفات را کنار گذاشته‌ایم و هرروز خاص و مرتبت با همان روز پاکت می‌دهیم و کاری نداریم که در جامعه چکار می‌کنند که همان را تقلید کنیم.

این هفته، هفته قدردانی بود که همین‌ها باعث می‌شود روابط فیمابین را مستحکم نگه دارد به شرطی که اگر به منم که راهنما بودم و شاگردم 5 هزار تومان داد، برآشفته نمی‌شوم. باید این را تمرین کنیم و یاد بگیریم.

حضور و غیاب پزشکان

 

تهیه و وبلاگ نویس: مسافر سعید عاشوری

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .