لطفاً خودتان را معرفی کنید؟
سلام دوستان زهره هستم همسفر محمد، آخرین آنتی ایکس مصرفی قرص، ترامادول و شیشه، به روش دی اس دی با شربت شفابخش اوتی، سیزده ماه سفر کردیم، به کمک راهنمایی خانم سمیرا و آقای سهیل والان چهار روز است که به دستان پرتوان آقای مهندس آزاد و رها هستیم. در ضمن ورزش مسافرم شنا.
از حس و حال روز رهاییتان بگویید؟
روز رهایی حس و حال ناب و زیبایی دارد که تا تجربهاش نکنی، متوجه نمیشوید. برای همه سفر اولیها از خداوند این لحظات را آرزومندم.
از روزهای قبل از ورود به کنگره بگویید؟
رفتارهای همسرم چند وقتی بود که مثل سابق نبود، خیلی بیحوصله و عصبی و پرخاشگر شده بود با کوچکترین حرفی، از کوره درمیرفت، زیاد خودش را باکار درگیر کرده بود و خیلی دیر به خانه میآمد، همهچیز بههمریخته بود ولی من حتی فکرش را هم نمیکردم که اعتیاد باعث جداییها و مشکلات باشد. من فکر میکردم چون کارش زیاده این حالات را دارد که توسط یکی از دوستانشان از اعتیادشان به شیشه باخبر شدم. فقط از خداوند میخواهم که آن لحظات و آن روزها هرگز برنگردد.
چه عاملی باعث شد که در کنگره بمانید و مراحل درمانتان را سپری کنید؟
حس و حال و سطح انرژی بالای جلسات شاید اولین دلیل جذب من به کنگره بود. بعد که بهمرور آموزش گرفتم و با مفهوم اعتیاد آشنا شدم، دیدم، نسبت به مسافرم تغییر کرد و آن خشم و تنفری که نسبت به آن داشتم به عشق و محبت برگشت. من به خاطر خودم، مسافرم و فرزندانم در کنگره ماندم.
چه تغییری بعد از یک سال در خود احساس میکنید؟
الآن حال من خیلی خوب است و این حال خوب را مدیون کنگره و بنیان کنگره 60 و کمک راهنمای خوب و دلسوز خودم و مسافرم هستم. من در خانواده به صبوری و آرامی معروف بودم. ولی روزهای قبل از کنگره و اوایل کنگره بهشدت پرخاشگر و عصبی شده بودم. من الآن تغییر کردم و اطرافیانم هم متوجه این تغییر من شدهاند.
تأثیرگذارترین جملهای که در کنگره شنیدهاید چه بوده است؟
در صبرت بیصبری نکن. اوایل مفهوم این جمله را نمیفهمیدم ولی الآن میتوانم بگویم حال خوبم به خاطر این جمله است و این را به تمام سفر اولیها هم پیشنهاد میکنم؛ که زمان بدهند هم به مسافرشان وهم به خودشان. صبر کنید حتماً پاداش صبوریتان را میگیرید. وعده خداوند دروغ نیست.
ایمان به کنگره را چگونه معنا میکنید؟
تجربهای که با عمل به دست میآید، سندی است بینقص. آیا می شود اینهمه حال خوش را و رهایی را در کنگره ببینی وایمان نیاوری؟
توصیه شما به سفر اولیها چیست؟
اگر بخواهم از تجربهی خودم بگویم، اول صبر کنند و دوم خواسته قوی داشته باشند و سوم ایمان به کنگره بیاورند و قلبا بپذیرند. مهمتر از همه فرمانبردار باشند. من فرمانبردار کمک راهنمایم و کنگره بودم. وسعی میکنم کاربردی کنم و به دانایی مؤثر تبدیل کنم.
چه خدمتهایی را در کنگره تجربه کردی؟
هر خدمتی که در کنگره به من واگذار کنند باجان و دل میپذیرم؛ و خیلی برای به دست آوردن خدمت مشتاقم. نویسندگی وبلاگ لژیون، میکروفون گردان و مهماندار و دبیری لژیون را تجربه کردم و خیلی حس خوبی است.
کلام پایانی شما چیست؟
خداوند را روزی هزاران بار شکر میکنم به خاطر این لطف بزرگ، قرار دادن کنگره در مسیر زندگی من و مسافرم. دستان پرمهر و توانمند جناب مهندس دژکام را میبوسم و برای ایشان و خانواده محترمشان و همچنین استاد امین عزیز از خداوند بهترینها را خواستارم. برای مسافرم از خداوند رهایی مستدام و بدون تاریخ خواهانم. وانشالله هر دو نفر ما خدمتگزار کنگره باشیم؛ و ممنون از خدمتگزاران کنگره شصت.
تهیه گزارش و تایپ: فاطمه همسفر بهمن (لژیون چهارم)
ویرایش و تنظیم: پروانه همسفر حسین (لژیون چهارم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
3630