English Version
English

بزرگترین سلاح برای نیرو های بازدارنده ناامیدی هست

بزرگترین سلاح برای نیرو های بازدارنده ناامیدی هست

اولین جلسه از دوره پنجاه و نهم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ به نمایندگی پرستار؛ با استادی مسافر راهنما مسعود ، نگهبانی مسافرامیرحسین و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه " وادی دوم و تاثیر آن روی من" در روز چهارشنبه مورخ پنجم اردیبهشت ماه ۱۴۰3 راس ساعت ۱7 آغاز به کار نمود.

 

به نام قدرت مطلق الله

 

سلام دوستان مسعود هستم مسافر.


در ابتدا خداوند را سپاسگزارم که در این جایگاه قرار گرفتم و میتوانم خدمت کنم و از این حال خوش برخوردار باشم ،از راهنمای گرانقدرم تشکر میکنم که موجب شد که این حال خوش را دریافت کنم.


پیشاپیش هفته راهنما را به تمام راهنمایان کنگره شصت بخصوص بزرگ استادمان اقای مهندس حسین دژاکام تبریک عرض میکنم ،امیدوارم همه ما با تمام وجود و با دلنوشته هایی که برای راهنما می نویسیم ، بتوانیم قدردان وسپاسگزار باشیم و خود من هم بتوانم در این قضیه مشارکت بکنم.
دستور جلسه امروز وادی دوم و تاثیر آن روی من هست. هیچ مخلوقی جهت بیهودگی به این دنیا پا ننهاده. هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خودمان به هیچ فکر کنیم. دقیقا دارد یک نقطه عطفی برای من روشن میکند  که من ناامید نباشم.


زمانی که مصرف کننده بودم خود من جزء کسانی بودم که میگفتم هدف خلقت من چه بوده و برای چه به دنیا آمده ام و برای چه در ایران به دنیا آمدم و چرا این مشکلات فقط برای من باید باشد . از آن دست صحبتهایی که شاید همه ما درگیرش بودیم و من هم مستثنی نبودم و از کار و زندگی هم انداخته بود،تا یک جایی که من کارتون خواب خانگی شده بودم .به جای اینکه به اهداف و زندگیم برسم فقط نا امیدی بود که به سراغ من می آمد ،با توجه به تخریب هایی که داشتم ،مشکلات زیادی را پشت سر گذاشتم  تا توانستم، به امیدواری دست پیدا کنم.
امروز داشتم به این موضوع فکر میکردم که چطور یک تازه وارد وقتی وارد کنگره میشود چطور به زندگی دوباره امیدوار میشود و یک هدفی را برای خودش تعیین میکند و چه اتفاقاتی در درونش رخ میدهد.
داشتم مرور میکردم زمانی که یک تازه وارد، واردکنگره میشود و راهنمای تازه واردین به ایشان مشاوره میدهد، اولین کاری که برایشان انجام میدهد، صورت مسئله اعتیاد را برای او توضیح میدهد ، و بعد از آن تازه وارد هدف گذاری میکند.
شاید خارج از کنگره نگاه کنید، اگر بخواهند اعتیاد را درمان کنند، با مشکلات زیادی رو برو میشوند، حالا میخواهد در جهان یا ایران باشد فرقی نمیکند. اینجا چه اتفاقی رخ میدهد که فرد وقتی وارد کنگره میشود، این اتفاق میافتد  یک نوری در درون او زنده میشود که در وادی دوم میگوید، میشود از ذرات جرقه به روشنایی وسیعی رسید.
یعنی کافی است که به سمت نور باشم ، کافی است جرقه را ببینم و بسمت  نور حرکت کنم  .
میگوید ما یک جنگ نرمی را شروع کردیم که بقول اقای مهندس جنگ تفکر واندیشه است. جنگ تلاش، کار و محبت هست و فقط کافیست سرمان را بسمت نور بگردانیم ،کافیست که فقط نیروهای درونی خودمان را بشناسیم.
بزرگترین سلاح برای نیرو های بازدارنده ناامیدی هست و این ناامیدی باعث میشود که ترس در درون من شکل بگیرد و من به حالت سکون بروم و هیچ حرکتی نتوانم انجام بدهم. خب من باید چیکار کنم که بتوانم امیدوار باشم؟ بعضی اوقات من فراموش میکنم که کجا بودم و چه بودم.  کافیست که جهت خودت را به سوی نیروهای صراط مستقیم حرکت بدهید . نا امید نباشید و تلاش بکنید و حرکت کنید و کم کم تفکرات مثبت خودتان را شکل بدهید. 
ممنونم که به صحبت های من توجه کردید.

 

عکاس : مسافر حسن از لژیون دوم

تایپ و ویراست : مسافر مصطفی از لژیون ششم

بارگزاری : مسافر دانیال از لژیون دوازدهم

 

وبلاگ نمایندگی پرستار

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .