English Version
English

مهم‌ است که ظرفیت خودم را بشناسم که همان خودشناسی است و ما با آموزش‌های کنگره، به آن می‌رسیم.(گنجعلی خان)

مهم‌ است که ظرفیت خودم را بشناسم که همان خودشناسی است و ما با آموزش‌های کنگره، به آن می‌رسیم.(گنجعلی خان)

 هفتمین جلسه از دوره ششم کارگاه‌های آموزشی - خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی گنجعلی خان با استادی اسیستانت محترم مسافر مونا، نگهبانی مسافر سحر و دبیری مسافر محدثه، با دستور جلسه «ظرفیت، مسئولیت، قبله گم‌کردن (نق‌زدن و حاشیه)» روز چهارشنبه ۲۹ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد :

سلام دوستان مونا هستم یک مسافر

خیلی خوشحالم که این موهبت نصیب من شد که بتوانم امروز به‌عنوان استاد جلسه در خدمت شما باشم.امروز برای اولین‌بار در قسمت خانم‌های مسافر شعبه گنجعلی خان در مورد دو موضوع صحبت می‌کنیم.ابتدا دستور جلسه سالیانه است با موضوع مسئولیت، ظرفیت، قبله گم‌کردن (نق‌زدن و حاشیه) و در ادامه؛ اولین سال تولد خانم زهرا مرزبان از لژیون دوم را کنار هم جشن می‌گیریم.

ابتدا در مورد دستور جلسه صحبت می‌کنیم. چند کلمه مهم و کاربردی در دستور جلسه نهفته شده و قبل از آن می‌خواهم بگویم هر دستور جلسه‌ای که در جدول سالیانه قرار گرفته، بر اساس تفکر عمیق جناب مهندس و نظر دیده‌بانان و خصوصاً دیده‌بان تحقیقات آقای خدامی بوده است.

بسیار در مورد این دستور جلسات مشورت و فکر شده تا اینها هم راهگشای تازه‌واردین و سفر اولی‌ها باشد و هم مورداستفاده سفر دومی‌ها و کلیه خدمتگزاران قرار گیرد. یعنی از کسی که برای بار اول به کنگره وارد می‌شود، تا فردی که در جایگاه‌های بالاتر خدمت در کنگره حضور دارد، هر کسی به سهم خودش می‌تواند برداشت خوبی از این آموزش‌ها داشته باشند.

این دستور جلسه بسیار کامل و کاربردی است؛ زیرا کلمات زیادی در آن نهفته است. مسئله اول ظرفیت است. ر چیزی که در زمین و آسمان وجود دارد، دارای ظرفیتی است. مثلاً در همین جهان فیزیکی شما یک لیوان آب را در نظر بگیرید، این لیوان آب یک ظرفیت و یک گنجایشی دارد و یک حجمی را می‌تواند تحمل کند. وقتی بیشتر از حجمش در آن آب بریزیم، آب لبریز می‌شود و اطرافش را خیس می‌کند و مشکلاتی را به وجود می‌آورد.

این موضوع برای من یک آموزش دارد که من ظرفیت هر چیزی را که در دنیای بیرونی با آن سروکار دارم، بشناسم و همچنین ظرفیت انسان‌هایی که در کنار آنها قرار دارم و مهم‌تر از همه این است که ظرفیت خودم را بشناسم که همان خودشناسی است که ما با آموزش‌های کنگره، به آن می‌رسیم.

در ارتباط با افراد، شناخت ظرفیت آنها بسیار مهم است. در وادی هشتم به ما یاد می‌دهد که هر فردی یک نقطه‌ی آشوبی دارد و من باید نقطه آشوب همسرم را بدانم و یا به‌عنوان یک راهنما، نقطه آشوب رهجوهایم را بدانم.زیرا ظرفیت افراد با یکدیگر متفاوت است و خیلی مهم است که ما دیپلماسی داشته باشیم و افراد را بشناسیم و از درون و برون آنها تا حدودی آگاه باشیم تا در تعامل با آنها کمتر به مشکل بر بخوریم و حرفه‌هایمان را بپذیرند و بتوانیم بهتر به ایشان آموزش دهیم.

منظورم این است که ظرفیت ما سفر اولی‌ها و یا سفر دومی‌ها با آموزش‌های جهان‌بینی کنگره، افزایش پیدا می‌کند وسعت می‌گیرد و به نقطه تعادل نزدیک می‌شود و ما را به آرامش می‌رساند.

حال در مورد مسئولیت؛ مسئولیت مسئله‌ی بسیار مهمی است که ما در کنگره با آن خیلی در ارتباط هستیم. کنگره‌ی ۶۰ یک مکان خودگردان است که خودش روی پای خودش ایستاده، چه از لحاظ مدیریتی و چه از لحاظ پرسنلی که در آن خدمت می‌کنند و چه از لحاظ مالی.

ما در کنگره برای درمان اعتیاد، راهنمایان را داریم و پولی از دولت و یا خارج از کشور نمی‌گیریم. از شما هم هزینه‌ای برای ورودی و پذیرش دریافت نکردیم. کنگره  با کمک مالی  و تلاش خدمتگزاران به کار و راه  خودش ادامه می دهد.

افرادی در کنگره مسئولیت دارند و جالب است که هیچ اجباری در کار نیست. خودشان داوطلبانه و با عشق و علاقه وارد چرخه خدمت شدند. اتفاقاً مسئولیت این افراد بسیار سنگین‌تر و سخت‌تر است. زیرا داوطلب شدند و گفتند من این مسئولیت و جایگاه را می‌پذیرم، پس باید به نحو احسن آن کار را انجام دهند.

هر زمان هم خدمتگزاری اگر احساس کرد نمی‌تواند و فرصت ندارد و از عهده‌ی مسئولیتش برنمی‌آید، بدون نگرانی به مرزبانی اطلاع می‌دهد. ما هم بابت مدت خدمتش از او تشکر کرده و یک جایگزین برای او قرار می‌دهیم. ولی تا زمانی که مسئولیتی را برعهده دارم، نباید دیر بیایم، زود بروم و خلف وعده کنم. این نشان می‌دهد که من مسئولیتم را خوب انجام نداده‌ام.شما می‌توانید برای آموزش و تکمیل این مبحث، وادی چهارم را مطالعه کنید و همچنین سی دی گره مسئولیت و سی دی گره قدرت با این دستور جلسه مرتبط است.

راجع به قبله گم‌کردن، همان‌طور که همه ما می‌دانیم؛ یک قسمت یا یک نقطه واحدی وجود دارد که همه قبولش دارند و آن همان قبله است. کسی که قبله‌اش را گم می‌کند، در واقع خودش را گم‌کرده است. مثلاً کسی که وضع مالی‌اش خوب می‌شود، ممکن است کارهای نا به جا انجام دهد و به این شخص به‌اصطلاح می‌گویند که قبله‌اش را گم‌کرده، اما اگر فردی در مورد خودش و جایگاهش شناخت داشته باشد و طبق قوانین عمل بکند، هیچ‌وقت قبله‌اش گم نمی‌شود.

چه زمانی شخص قبله‌اش گم می‌شود؟! حالا در مسئولیت‌هایی که در کنگره یا جاهای دیگر وجود دارد و من در مواجه با افرادی که با آنها در ارتباط بودم، تجربه کردم این است که؛ شخص در جایگاهی که حضور دارد، ظرفیت آن جایگاه را ندارد.

مسئله دیگر نق‌زدن و حاشیه است. اصولاً کسانی که مسئولیتشان را خوب انجام نمی‌دهند، دچار قبله گم‌کردن می‌شوند و بعد از آن شروع به نق‌زدن می‌کنند و به حاشیه می‌روند و به زمین و آسمان دشنام می‌دهند و نق می‌زنند. اما کسی که حالش خوب است و تعادل دارد، هیچ‌کدام از این نشانه‌ها را ندارد و می‌داند زندگی پر از چالش و مشکل است.

چیزی که من را قوی می‌کند این است که؛ چالش‌ها و مشکلات را جزئی از سیر تکاملی و زندگی بدانم و بتوانم به معنای واقعی در کنار مشکلات زندگی کنم و آرامش خودم را حفظ نمایم. همگی ما قبله گم‌کردن، عدم‌پذیرش مسئولیت، از کوره در رفتن و... را تجربه کرده‌ایم. اما زمانی که بیوشیمی بدنمان به تعادل رسید، کم‌کم از درون و بیرون آرام شدیم و این نشان می‌دهد که به تعادلی که مدنظر کنگره است نزدیک شده‌ایم و در مسیر درست قرار گرفته‌ایم.

سخنان استاد در مورد تولد یک سال رهایی مسافر زهرا:

زهرا جزء اولین رهجوهایی بود که وارد لژیون من شد. از همان ابتدا بسیار محجوب، مهربان، فرمان‌بردار و باشخصیت بود.برای اینکه بدانم برنامه‌اش در سفر اول چگونه پیش رفته است، دفتر ثبت OT را نگاه کردم و دیدم صفحه‌ای که مربوط به برنامه زهرا بود، بسیار مرتب و بدون خط‌خوردگی نوشته شده است. چون نه غیبت داشت و نه غر می‌زد و موعد ۱۰ الی ۱۱ ماه به رهایی رسید، با اینکه بیماری و مشکلات داشت. اما هدفش را گم نکرد و فهمید از روز اول برای چه به کنگره آمده است.

زهرا هدفش درمان بود از همان روز اول کفش‌های آهنین پوشید و روی پای خودش ایستاد و متکی به همسر و فرزند و فامیل و دوست و آشنا نبود و خیلی خوب و سر موعد مقرر هم به رهایی رسید.

الان یکی از مرزبان‌های قدرتمند خانم‌های مسافر است و من بسیار از ایشان راضی هستم و امیدوارم که امسال نهایت تلاشش را بکند وهمان طور که در پیامش هم آمده، از راهنمایان سال آینده باشد. زیرا توانایی‌اش را دارد و من امروز رهایی رهجوهایش را بالای همین سکو می‌بینم. برایش بهترین‌ها را از خداوند می‌خواهم. اول سلامتی و سپس خوشبختی فرزندانش  و آرامش بیشتر در خانواده را برایش آرزومندم.

اعلام سفر:
مسافر زهرا - راهنما: خانم مونا - آنتی ایکس مصرفی: تریاک - روش درمان: DST - داروی درمان: OT - مدت سفر: ۱۰ ماه و ۱۴ روز - رشته ورزشی: ایروبیک

صحبت‌های مسافر زهرا:

سلام دوستان زهرا هستم یک مسافر

ابتدا خداوند را شاکرم و از آقای مهندس و خانم مونای عزیز بسیار سپاسگزارم.من قبل از ورود به کنگره مردد بودم که به کنگره بیایم. اما بالاخره تصمیمم را گرفتم و با خودم گفتم می‌روم ببینم چه جور جایی است. وقتی که از این در وارد شدم، یک حال عجیبی داشتم که نمی‌توانم توصیفش کنم.

خانم مونای عزیز و خانم فاطمه و خانم میترا راهنمای خانم فاطمه به من مشاوره دادند. از اول مشاوره تا آخر فقط اشک ریختم و اصلاً باورم نمی‌شد که این‌گونه جذب کنگره شوم. امیدوارم همگی عاشق کنگره بشوند و در کنگره به حال خوش برسند و در کنگره بمانند و بهای حال خوبشان را با خدمت کردن پس بدهند.

از راهنمای عزیزم خانم مونا بسیار سپاسگزارم. در سفر اول خیلی اذیتشان کردم؛ اما ایشان با صبوری حال بدی‌هایم را تحمل کردند و به من آموزش دادند. امروز نمی‌دانم چگونه از ایشان تشکر کنم. از داداش و زن‌داداش عزیزم که راه کنگره را به من نشان دادند، بسیار تشکر می‌کنماگر به کنگره نیامده بودم الان باحال خراب در تاریکی بودم. خدا را شکر می‌کنم که در جمع شما دوستان هستم.

تایپ: مسافر الهام لژیون دوم نمایندگی گنجعلی خان
ویرایش: مسافر فاطمه راهنما نمایندگی گنجعلی خان
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .