پنجمین جلسه از دوره ششم لژیون سردار نمایندگی پرستار به استادی راهنما همسفر ملیحه، نگهبانی راهنما همسفر زهرا و دبیری راهنمای تازهواردین همسفر مهسا با دستور جلسه «قول و قرار، وفای به عهد» در روز سهشنبه ۴ اردیبهشت ماه، سال ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۵ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
در مورد ارتباط دستور جلسه با من، وقتی خانم نگهبان فرمودند که در این جلسه خدمت کنم؛ دیدم دستور جلسه با حال و روز من مطابقت دارد، فردی بودم که در پرداخت بدهیها و قول و قرارهایم تعلل داشتم و دیر میرسیدم، ولی خدا را شکر با آموزشها خیلی بهتر شدم.
در مورد دستور جلسه قول و قرار و وفای به عهد ما چند تا قول و قرار داشتهایم، اولین قول و قرار ما همانی بود که روز الست در حضور فرشتگان با خداوند پیمان بستیم و البته الان به خاطر نمیآوریم. قول و قرار دیگری که برای خودم خیلی باارزش است پیمان خدمتی که در پیشگاه آقای مهندس بستیم و این کار انجام شد و بقیه قول و قرارهایی که در قلبمان با خداوند بستیم.
از آنجایی که انسان نسیان دارد و کلا فراموشکار هست باید بداند که کجا بودم؟ چه بودم؟ چه گذشتهای داشتم؟ آیا به قول و قرارهایم پایبند؟ چه عهدی بستم؟ و چه کار کنم که فراموش نکنم؟
حضور داشتن در جلسات آموزشی، لژیون، تولدها و صحبتهای افرادی که تولدشان است، من را کاملا به گذشته خودم میبرد و آن همحسی ایجاد میشود. تعهد دیگری که برایم خیلی با ارزش است تعهد به حرمت کنگره ۶۰ است من هر بار که حرمت خوانده میشود، سعی میکنم ریز به ریز آنرا گوش کنم و دوباره با خدای خودم و با کنگره عهد میبندم که سعی کنم هیچ کدامش را فراموش نکنم و پایبندش باشم؛ زیرا معتقدم که حرمت کنگره ۶۰ همان قوانین الهی است و از آنجایی که خداوند سریعالحساب است؛ اگر ذره سوزنی به کسی وارد کنم باید منتظر باشم که یک جوالدوز به سمتم بیاید.
تعهد بعدی مربوط به روز گلریزان است که در آن روز با ذوق و شوقی که داریم هر مقدار مبلغی را تعهد میکنیم و باید حواسمان باشد که از روزی که اعلام میکنم متعهد به پرداخت آن در زمان تعیین شده نیز باشم.
به کسانی که میخواهند در گلریزان شرکت داشته باشند و یا مبالغشان را بالاتر ببرند پیشنهاد میکنم از سبد قانون یازدهم و از مبالغ کم شروع کنید و خودتان را متعهد کنید که مبلغ بالاتر را هم پرداخت کنید و این سیستم بسیار هوشمند است، وقتی ببیند شما به تعهدات خود پایبند هستید کمک میکند که باز هم رقم بالاتری را پرداخت کنید.
من اعتقاد دارم که پشت هر قول و قراری یک عشق و ارزشی است که تعهد بیشتر میشود و یکی از تعهداتی که ما همسفران داشتیم تعهدی بود که روزی با مسافرمان بستیم تا پشت همه سختیها بمانیم و از آن جایی که خداوند بسیار مهربان و از همه انسانها وفای به عهدش قویتر است و حالا که ما عاشقانه پشت سر مسافرمان سختیها را تحمل و صبر کردیم خداوند هم خودش به ما پاداش کنگره را داد؛ زیرا هیچ وقت وعده خداوند دروغ نیست.
در مورد حضور در لژیون سردار بعضی از افراد فکر میکنند همین که کارت میکشیم و مبلغ را پرداخت میکنيم و عضو هستیم کافی است؛ ولی به نظر من این کافی نیست حالا که به ما اجازه خدمت داده شد و یکی از صندلیهای لژیون سردار به من داده شد؛ باید عاشقانه از آن حفاظت کنم حضور داشته باشم و همین حضور باعث میشود درجه من بالاتر رود و مبالغ و تعهدات خود را بالاتر ببرم. یادم است وقتی هنوز در لژیون سردار حضور نداشتم از دور با چه عشقی به لژیون نگاه میکردم و عاجزانه از استاد سردار میخواستم که به من اجازه حضور بدهد و امروز که حضور دارم؛ باید تحت هر شرایطی باشم تا مرتبه بالاتر را از دستان استاد سردار بگیرم. سیستم هوشمند است وقتی ببیند من عاشقانه میآیم، سیستم را دوست دارم و از مال و جان خود در همه حال میگذارم، سیستم هم من را دوست خواهد داشت و به من اجازه خواهد داد که جانانه در رکابش بمانم و خدمت کنم.
به امید روزی که آن قول قرار بزرگتری که تا الان آقای مهندس برای ما قرار داده که همان نشانی در بی نشانی است را با آقای مهندس و با خدای خودم پیمان ببندم.
تایپ: راهنمای تازه واردین همسفر مهسا
ویراستاری، ارسال و عکاس: همسفر لیلا لژیون راهنما همسفر فاطمه لژیون سوم
همسفران نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
155