English Version
English

شناخت ارزش‌ها و توانایی‌ها

شناخت ارزش‌ها و توانایی‌ها

هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. با قدم‌گذاشتن در این وادی نور امید در دل‌ها روشن می‌شود که ای زیباترین مخلوق خدا تو بیهوده نیستی؛ بلکه قدرت مطلق از خلق تو هدفی داشته پس تفکر کن و به دنبال یافتن آن هدف باش تا در مسیرش حرکت کنی و به آن جایگاه رفیع انسانی که رسیدن به نور الهی است برسی.

اگر وادی اول را خوب درک کرده باشیم، در این وادی می‌فهمیم که خداوند هیچ موجودی را بیهوده نیافریده است. وقتی من درست فکر نمی‌کنم، در واقع نمی‌توانم مشکلات خود را حل کنم و احساس پوچی و بیهودگی می‌کنم و می‌گویم من آدم ناتوانی هستم و ناامید می‌شوم. هدف نیروهای منفی این است که انرژی را از ما بربایند و ناامیدی دقیقاً همین کار را با ما می‌کند و باعث می‌شود که ما همهٔ کارها را رها کنیم و به پوچی برسیم. این وادی به ما می‌گوید که امیدوار باشیم و وقتی فکرمان درست کار کند، متوجه خواهیم شد که بیهوده خلق نشده‌ایم و خداوند از خلقت ما هدفی داشته. شاید ما به این دنیا آمده‌ایم که به یک نفر کمک کنیم. همهٔ ما در این جهان رسالتی به دوش داریم و باید آن را انجام دهیم. اصولاً انسان تاریکی‌ها را برای پی‌بردن به عظمت روشنایی‌ها تجربه می‌کند. شاید اگر ما در تاریکی‌ها نبودیم نمی‌توانستیم به این مکان پر از علم و نور قدم بگذاریم و از روشنایی‌های آن بهره ببریم.

آقای مهندس در این وادی می‌گویند: که حتی خداوند لاشخورها را که از نظر ما یک حیوان اضافی هستند، بیهوده نیافریده است‌ چون اگر آنها نبودند تمام دنیا پر از گند و عفونت می‌شد. این وادی به ما می‌آموزد که کوچک‌ترین مخلوق خدا که حتی شاید به چشم نیاید و از نظر ما کاملاً بیهوده باشد؛ بلکه آن هم ارزشمند است و به دنبال هدف و مسئولیتی خلق شده است پس باید بیاموزیم که برای کل هستی احترام و ارزش قائل باشیم و بدانیم زندگی ما از تک‌تک موجودات تأثیر می‌پذیرد.

همه می‌دانیم که ما مثل یک رود خروشان هستیم و اگر یک جا بمانیم و حرکت نکنیم و ناامید باشیم تبدیل به گند آب می‌شویم. پس باید پویا و پرتلاش باشیم و به‌طرف ارزش‌ها در حرکت باشیم. اگر ما در شرایط سخت قرار بگیریم و بدانیم که تنها نیستیم، یک نیروی مافوق همیشه یاور و پشتیبان ما است و اگر در راه صراط مستقیم تلاش  کنیم او قطعاً  ما را یاری خواهد کرد.

من قبل از اینکه وارد کنگره شوم همیشه می‌گفتم که خدایا چرا من را در کنار یک مصرف‌کننده قرار داده‌ای؟ این نشانهٔ این بود که نقشم و ارزشم را گم‌کرده بودم پس باید یادم باشد که من به‌عنوان یک انسان رسالت دارم در کنار یک مصرف‌کننده باشم و کمکش کنم تا از بند تاریکی رها شود و خود را نیز از بند تاریکی‌ها و ضدارزش‌ها رها کنم و در راه صراط مستقیم تلاش و کوشش نمایم و بدانم که من برای رشدکردن و تکامل پیداکردن نیاز به این تاریکی داشتم.

من در کنگره یاد گرفتم که باید درست فکر کنم تا درست زندگی کنم و اگر به زندگی امیدوار شوم قطعاً زندگی زیباتر از چیزی است که دیده می‌شود و اگر در شرایط سخت هم باشم باید امیدوار باشم که خدا با من است و در این مسیر تنها نیستم. حال برای اینکه در زمان حیات خود بتوانیم همچون فرد یا فرمانروای لایق و با شهامتی باشیم و بر کشور وجودی خود یعنی جسم خود حکمرانی کنیم، بایستی به‌آرامی سازندگی را در قسمت جسم، روان و جهان‌بینی خود به وجود آوریم و خوب بدانیم که هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.

نتیجه آنکه هر انسانی نسبت به تلاش و خواسته خود در جایگاه‌ها قرار می‌گیرد و این عین عدالت است. تصویری که در ذهن برای خودمان ترسیم می‌کنیم ما را در مسیر هدایت می‌کند که به کدامین سو حرکت کنیم پس این تصویر را با شناخت ارزش‌ها و توانایی‌های خود، با نهایت ظرافت و هر چه زیباتر به تصویر بکشیم و به مرحله اجرا برسانیم تا به هدف نزدیک‌تر شویم، هدفی که بشر در طول حیات خود همچنان به دنبال آن بوده که همان آرامش، صلح و عشقی است که خداوند به طور یکسان در همه موجودات نهاده، فقط باید آن را در وجود خود جستجو کنیم.

منابع: سی دی وادی دوم، کتاب عشق، صحبت‌های آقای مهندس دژاکام
نویسنده: همسفر خدیجه، راهنما همسفر فریده (لژیون دوازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر پریسا، راهنما همسفر سحر (لژیون دهم)
همسفران نمایندگی البرز (کرج)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .