من نکردم خلق تا سودی کنم
بلکه تا بر بندگان جودی کنم
هدف از آفرینش انسان لطف و عنایت پروردگار و کمال بخشیدن به انسان است که این جلوهای از رحمانیت و مهربانی خداوند و اقتضای ذات اوست که به انسانها نظر عنایت نموده و آنها را از عدم به وجود و از نیستی به هستی آورده و خلافت خود در زمین را به انسانها مرحمت نموده است.
یکی از مسائل مهم، حیاتی و اساسی که در تمام دوران برای انسانهای عاقل و متفکری که روی این کره خاکی زندگی کردهاند و همواره در طول قرون و اعصار اذهان و افکار بسیاری از افراد معمولی را نیز به خود مشغول کرده است که هدف از خلقت انسان چيست؟
انسان برای چه آفریده شده است؟
برای چه هدفی زندگی می کند؟
از کجا آمده، برای چه چیزی آمده و مقصد او کجاست؟
مولوی شاعر شیرین سخن میگوید:
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم
ماندهام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا یا چه بود است مراد وی از این ساختنم
یعنی هر عملی را که در نظر بگیریم؛ میبینیم که به سوی یک هدف و نشانهای است و برای همین مورد آفریده شده است تا به آن برسد. میتوان دانهای را مثال زد که در زمین کاشته میشود و شروع به رشد و فعالیت میکند که به درخت تبدیل میشود و کمال آن دانه است.
هدف از خلقت انسان به این بر میگردد که ماهیت و موجوديت انسان چيست؟
در انسان چه استعدادهایی نهفته است؟
رسیدن به چه کمالاتی برای او در نظر گرفته شده است؟
به طور کلی هر کمالاتی که در انسان قرار داده شده است باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد چرا که انسان برای رسیدن به این کمالات آفریده شده است. عدهای کمال انسان را در رسیدن و بهرهبرداری هرچه بیشتر از لذایذ مادی میدانند، عدهای دیگر در افزایش حیات معنوی و روحانی و برخی دیگر در علم و فلسفه میبینند. برای رسیدن به پاسخ درست باید به سراغ عقل خود که حجت باطنی در درون ماست برويم از نظر حجت درونی یا عقل آفرینش نوعی احسان و فیض خداوند نسبت به موجودات است به این معنی که چیزی که قابلیت خلق شدن را دارد خداوند بزرگ از خلق آن بخل نمیورزد.
خداوند وسایل کمال را در اختیار انسان میگذارد و اراده حکیمانه خود را به کار میگیرد تا موجوداتی که خلق کرده است به صورت طبیعی و جبری به سوی کمال خود حرکت کنند هیچ آفریده و خلقت خدا بدون هدف و باطل نیست خداوند مرگ و حیات را آفرید تا انسانها را بیازماید که کدام یک بهتر عمل میکنند و او شکستناپذیر و بخشنده است.
علم توحید، یگانگی و معرفت بیپایان خداوند این زمینه را به وجود میآورد که بالاترین کمالات را بتوانید کسب کنید و همه اینها به سود خود انسان است.
انسان کامل انسانی است که به آستان و درگاه خداوند راه یافته است هدف از خلقت انسان، عبودیت و رسیدن به درجهای از کمال است که در رحمت الهی را به سوی انسان میگشاید و رحمت دادن نیز نشانهای از ذات فیاض و بخشنده خداوند است که از جانب او برای بندگان عزیزش صادر میشود.
در وادی دوم به ما میگوید هیچ مخلوقی در این جهان و هستی به جهت بیهودگی خلق نشده است همه از اول تا آخر دارای نقش و عملکرد خاص خودشان هستند. همه ما دارای خصوصیات و تواناییهای خاص خودمان هستیم. هر یک از ما نسخهای منحصر به فرد از قدرتها و تواناییهایی هستیم که خداوند به ما ارزانی داشته است اگر بخواهیم؛ میتوانیم از پایینترین نقطه به بالاترین نقطه و جایگاه برسیم یعنی حرکت در صراط مستقیم، نزدیک شدن به فرمان عقل و رسیدن به اوج انسانیت.
انسانی که سقوط کرده و نابود شده با خواست و اراده خودش و به کارگیری نیروهای خفته و اذن قدرت مطلق حرکت کرده و خود را به اوج برساند.
نویسنده و تایپ: همسفر افسانه لژیون راهنما همسفر فاطمه لژیون سوم
ویراستاری و ارسال: همسفر نیلوفر لژیون راهنما همسفر فاطمه لژیون سوم
همسفران نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
108