جلسه ششم از دوره چهل و نهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی پرستار به استادی راهنما همسفر فرزانه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر هدیه با دستور جلسه «ظرفیت، مسئولیت (قبله گم کردن، نق زدن، حاشیه)» در روز سهشنبه ۲۸ فروردین ماه، سال ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
دستور جلسه امروز ظرفیت، مسئولیت، قبله گم کردن، حاشیه و نق زدن است، زمانی که کلمات کنار هم قرار میگیرند به ما نشانههایی میدهند و کلماتی که جناب مهندس عنوان میکنند کلید و راهگشای قفلهای درونی ما هستند. ظرفیت و مسئولیت هرکدام یک کفه ترازو هستند که این دو کفه باید هم تراز باشند؛ اگر بالا و پایین باشند دچار مشکلات میشویم که این مشکلات میتواند در بیرون و ظاهر رخ دهند یا در درون خودمان جنگ میشود. اگر به ما مسئولیتی داده شود و ظرفیت آنرا نداشته باشیم چه کار کنیم؟
از کجا بدانیم که ظرفیت آنرا داریم؟
وقتی بخواهیم کاری را انجام بدهیم نیروی بازدارنده ترس که یکی از اضلاع مثلث جهالت است به ما القا میکند که نمیتوانی این کار را انجام بدهی. گاهی بعضی از رهجویان در لژیون میگویند ما نمیتوانیم از پس مسئولیت راهنمایی برآییم در پاسخ به آنها میگویم من هم آن زمان همین فکرها را میکردم و در حال حاضر هم بدون مشکل نیستم آن زمان ترس داشتم و فکر میکردم چگونه به سوالات رهجویان پاسخ بدهم؛ ولی وقتی وارد کار میشوید مورد کمک و یاری خداوند قرار میگیرید و این را بدانید که قرار نیست ما همه چیز را بلد باشیم؛ میتوانیم سوال کنیم در حال حاضر که دو دوره یعنی مدت هشت سال است که راهنما هستم هزاران مشکل دارم و بلد نیستم؛ پس هیچگاه فکر نکنید که میدانید یا نمیدانید آن مسئولیت را بپذیرید؛ البته برای پذیرش مسئولیت باید ظرفیت آنرا داشته باشیم، گاهی اوقات مسئولیتی را قبول میکنیم که توان انجام آنرا نداریم.
به طور مثال مسئولیت صوتی یا راهنمای تازه واردین و چندین خدمت را میگیرم، زمانی که این کار را بکنم دچار گره مسئولیت میشوم وقتی یکی از این کارها را به خوبی انجام میدهم پیش خودم فکر میکنم که کارهای دیگر را هم خوب انجام میدهم؛ ولی باید یک کار را به نحو احسن انجام بدهیم سپس مسئولیت بعدی را بپذیریم و این خوب است و هیچ اشکالی ندارد که توانایی انجام چند کار را داشته باشیم؛ اما چندین مسئولیت را بدون داشتن ظرفیت میپذیریم و به قول معروف گره میخوریم.
من علاوه بر مسئولیت راهنمایی دوست داشتم مسئول امتحانات شعبه را هم به عهده بگیرم؛ ولی به علت حجم زیاد کارهایم مردد بودم پس از تفکر به خودم گفتم تصمیم خدمت کردن داری یا خیانت کردن؟
اگر نتوانید خدمتی را درست انجام دهید عصبی و خشمگین میشوید و کلا بهم میریزید، قرار است خدمتی را انجام بدهیم تا نتیجه درست و حال خوب نصیب ما بشود و گرههای ما باز شود.
من مسئولیتی را به عنوان راهنما، مرزبان، دبیر، نگهبان و یا استاد را میپذیرم تا تصفیه و پالایش در من رخ بدهد؛ اگر در مسیر و بعد از پایان خدمت توانستم حال خود را بهتر کنم و بر روی خشم و نیروهای منفی غلبه کنم؛ پس راه را درست رفتهام و اگر بالا و پایین داشتم و دچار مشکلاتی بودم که البته این موضوع هیچ ایرادی ندارد زیرا قرار است در مسیر دچار چالش شویم تا درس بگیریم.
حال اگر مسئولیتی را پذیرفتید و متوجه شدید که ظرفیت آنرا ندارید باید تمام تلاش خود را بکنید تا از عهده آن برآیید و میتوانید از سیدیها و آموزشها کمک بگیرید و بجنگید تا پیروز شوید و به نقطهای که هدف است؛ برسید تا مسئولیت و ظرفیت شما هم تراز شوند.
چگونه ظرفیت خود را بالا ببریم؟ باید دانایی را بالا ببریم.
چگونه دانایی را بالا ببریم؟
خیلی از افراد میگویند که سیدی گوش میدهم و هر روز به آموزشها گوش میدهم ولی باز هم مسئله دارم، نگران نباشید همه ما این مسائل را داریم؛ ولی باید از فرصتها استفاده کنیم و نگذاریم نیروهای منفی بر ما غلبه کنند.
همیشه مانند اینترنت گوشی که روشن میشود و پیامها و سیگنالها به روز میشوند ما هم اطلاعاتمان را به روز کنیم و به دنبال یادگیری و آگاهی باشیم و به این طریق از ضدارزشهای ما کم میشود و به دانایی ما اضافه میشود و زمانی که دانایی ما به دانایی موثر تبدیل شد دچار حاشیه و نق زدن نمیشویم.
زمانی که مسئولیت خود را خوب انجام ندهیم وارد حاشیه میشویم و نق میزنیم دائم به دنبال بهانه میگردیم که بتوانیم خود را توجیه کنیم این توجیهات ممکن است اطرافیان را قانع کند؛ ولی درون ما چه میشود؟ نمیتوانیم خودمان را گول بزنیم و جنگ درونی را خواهیم داشت.
من در پارک ولایت دبیر ورزشی هستم متاسفانه روز جمعه خواب ماندم و وقتی بیدار شدم تماس گرفتم و حقیقت را گفتم و این باعث آرامش من شد و دچار عذاب وجدان دروغ گفتن و توجیهات الکی نشدم.
وقتی با آموزش مسئولیتی را میگیریم، احساس مسئولیت ما بیشتر میشود گاهی اوقات احساس مسئولیت ممکن است در ما گره ایجاد کند، سیدی گره مسئولیت و گره قدرت استاد امین فوقالعاده هستند و به نظر من تجزیه و تحلیل هرکدام از این سیدیها بیشتر از یک هفته زمان لازم دارد. گره مسئولیت ممکن است در ما ضد ارزشهای کبر و دخالت را ایجاد کند و این احساس مسئولیت بیجا باعث میشود در کارهایی که به ما ربطی ندارد دخالت کنیم و دچار تکبر شویم و خود را برتر بدانیم.
خاطرم است که من برای مرزبانی شعبه و مرزبانی پارک داوطلب شدم؛ ولی قسمت نشد این خدمت را بگیرم و زمانی خدمت راهنمایی نصیب من شد که فرزندم بزرگتر شده بود و مادرم توانایی نگهداری او را داشت تا من بتوانم راحتتر به مسئولیت راهنمایی خود برسم در اواخر خدمت راهنمایی تصمیم گرفتم فرم ایجنت را پر کنم؛ ولی راهنمای راهنمایم فرمودند که فرم یک دوره دیگر خدمت راهنمایی را پر کنید و من فرمانبرداری کردم و فرم را پر کردم، هنوز زمان تودیع من نرسیده بود که با من تماس گرفتند که برای چهار سال دوم میتوانید در شعبه پرستار یا ایمان راهنما باشید.
با راهنما و مسافرم مشورت کردم همگی گفتند که به این شکل مدت زمان بیشتری میتوانی خدمت کنی و پذیرفتم و به نظرم خداوند این خدمت را قسمت من کرد زیرا در این مدت چهار سال اتفاقاتی برای من پیش آمد و درگیر طوفانهایی شدم و خدمت در این جایگاه باعث شد همه مشکلات را مرتفع کنم و اتفاقات خوبی برایم رخ داد و بابت آن شکرگزار هستم و متوجه شدم که پرودگار این خدمتها را برای ما میچیند تا ما رشد کنیم و تزکیه و پالایش داشته باشیم و یاد گرفتم به خداوند بسپارم تا خدمتی شایسته و بایسته را در مسیرم بگذارد.
خدمت کردن اختلاف پتانسیل میآورد و حال ما را خوب میکند پس سعی کنیم هر مسئولیتی هرچند کوچک را عالی انجام دهیم از نق زدن پرهیز کنیم، وارد حاشیهها نشویم و فرمانبردار باشیم.
تایپ، ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا لژیون راهنما همسفر فاطمه لژیون سوم
عکاس خبری: همسفر نیلوفر لژیون راهنما همسفر فاطمه لژیون سوم
همسفران نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
564