English Version
English

جهان‌بینی نگاه و درک و حس من به دنیای اطرافم است.

جهان‌بینی نگاه و درک و حس من به دنیای اطرافم است.

جلسه چهارم از دور نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی صادق قم با استادی راهنمای تازه واردین مسافر مهدی و نگهبانی مسافر پرویز و دبیری مسافر منصور با دستور جلسه «جهان بینی 1و2» سه‌شنبه 18 اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از خداوند سپاس‌گزارم که اذنش صادر شد تا بتوانم در کنگره ۶۰ حضور داشته باشم و در این جایگاه آموزش بگیرم، اگر لایق بودم خدمت کنم و تشکر می‌کنم از راهنمای خودم آقا امید که اگر من امروز در این جایگاه هستم، مدیون آموزش‌ها و خدماتی که ایشان ارائه دادند، تشکر میکنم از برادر عزیزم آقا مجید موسوی که اجازه دادند در این جایگاه بنشینم و از ایجنت محترم و گروه مرزبانی تشکر میکنم و تبریک می‌گویم دوره جدید ایجنتی را و خدا قوت عرض می‌کنم خدمت آقا مجتبی حائری بابت تمام خدماتی که انجام دادند و در ادامه مسیر موفق باشند، به عقیده من هرکسی نمی‌تواند وارد کنگره ۶۰ بشود و روی این صندلی بشیند، جهان‌بینی نگاه و درک و حس من به دنیای اطرافم است و اینکه من به چه صورت آموزش‌دیده باشم و چگونه مسائل را تجربه کرده باشم، مثال به‌عنوان یک سفر اولی دید من به شربت  otچگونه است در قسمت تازه واردین بعضی‌ها می‌گویند آقا ما را نشئه می‌کند، اگر دیدم این‌گونه باشد دقیقاً آن‌وقت‌هایی که پنچر هستم خماری سراغم میاید ولی کسانی که به چشم دارو نگاه می‌کنند در آن تایم‌ها یک مقدار شاید کسل باشند، زاویه دید ما نسبت به جهان‌بینی و آگاهی ما تأثیر دارد، یکسری مسائل را باید از طریق راهنما، معلم، استاد، رب، آموزش بگیریم و یکسری را باید تجربه کنیم تا یاد بگیریم درصورتی‌که خواست آن موضوع درون من باشد، ولی اگر خواست آن را نداشته باشم حالا هرچقدر که راهنما بگوید راه را کج می‌روی فایده ندارد و به وجود آورنده آن خواسته فقط خود من هستم بااینکه راهنما تجربه‌ای را در اختیار من رهجو می‌گذارد که واقعاً گران‌بها است چون تجربه واقعاً به همین راحتی به دست نمی‌آید، شما سخت‌ترین مشکلات را پشت سر گذاشتی و تجربه کسب کردی و در اختیار رهجو قرار می‌دهی و این‌یک نوع هدیه می‌باشد که راهنما به رهجویش می‌دهد و من باید دیدم نسبت به صحبت‌های راهنمایم همین‌گونه باشد و به آن باید برسم. در جزوه جهان‌بینی کاربردی قسمتی در مورد دانایی و دانایی مؤثر صحبت می‌کند اینکه اگر من به جایگاهی رسیدم فکر نکنم که خیلی دانا هستم، جناب آقای مهندس می‌فرماید: اگر تمام کتاب‌های کنگره ۶۰ را حفظ باشید ولی نتوانید اجرایی بکنید یک شاهی هم ارزش ندارد که می‌شود همان دانایی که هرکسی هر چیز بگوید، می‌گوید من بلد هستم، یک دانایی داریم بنام دانایی مؤثر اینکه من کاربردی کنم و اگر حرفی را می‌زنم اول روی خودم اجرا کنم و اگر راهنما حرفی را میزند که به دل من میشیند یعنی راهنما آن حرف را اجرا کرده و تجربه کرده و تا زمانی که شما نتوانید مسائل را تبدیل به دانایی مؤثر کنید دقیقاً همان منیت است و حرف هیچ‌کسی را گوش نمی‌کنید، من میدانم، من بلدم، من فلانم، من خودم قبلاً لژیون جونز شرکت نمی‌کردم، می‌گفتم من که ورزش‌کارم من بلدم ولی وقتی‌که وارد لژیون جونز شدم دیدم هیچی از تغذیه سالم نمی‌دانم، دوستان سفر اولی بدانند که ناامیدی قطعاً سراغشان می‌آیند و در آن لحظه بهترین کار این است که به هدفمان فکر کنیم و قراره یک روزی برم خدمت جناب آقای مهندس گل رهایی را بگیرم و بیام اینجا، این بالا اعلام سفر کنم و میشود یک زندگی جدیدی را شروع کرد و ناامیدی را کنار زد وقتی به هدفمان فکر کنیم و قطعاً ناامیدی کم‌رنگ خواهد شد و ناامیدی یکی از چیزهای است که انسان را از پا درمی‌آورد و در ادامه مسیر باعث می‌شود به مشکل برخورد کنیم و من با آن آموزشی که کسب میکنم و تجربه‌ای که به دست می‌آورم می‌توانم از موانع به‌آسانی عبور کنم و وعده خداوند دروغ نیست، بعد هر سختی، آسانی است و در مشکلات من همیشه خودم را این‌گونه قانع کردم و سعی کردم از کسی توقع نداشته باشم، جناب آقای مهندس می‌فرماید که حتی از خداوند هم توقع نداشته باشید، اول خودم حرکت کنم بعد به خداوند توکل کنم.

عکاس: مسافر امیرحسین لژیون سوم

تایپ و ارسال خبر: مسافر امین لژیون هفتم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .